شهرخبر
برچسب‌های مهم خبری:#همزمان#آبان

"ایرانی مقدم"، با اجرای قاسم صرافان تقدیم به "پدر موشکی" + فیلم

"ایرانی مقدم"، با اجرای قاسم صرافان تقدیم به "پدر موشکی" + فیلم

همزمان با ۲۱ آبان و سالروز شهادت حاج حسن طهرانی مقدم، نماهنگ "ایرانی مقدم" با شعر و اجرای قاسم صرافان در خبرگزاری تسنیم تولید و منتشر می‌شود.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، 21 آبان ماه سالروز شهادت حاج حسن طهرانی مقدم است. وی یکی از بنیان‌گذاران توان موشکی کشورمان به شمار می‌رود و به همین دلیل لقب "پدر موشکی" را به او داده‌اند.

طهرانی مقدم 6 آبان 1338 در محله سرچشمه تهران متولد شد. در 21 سالگی و در ابتدای شکل‌گیری رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در اطلاعات منطقه 3 سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد. بعد از عملیات ثامن‌ الائمه(ع) و در آبان سال 1362 مأموریت راه‌اندازی و سازماندهی "فرماندهی موشکی زمین به زمین سپاه" به طهرانی مقدم محول شد. آن شهید والامقام در سال 1364 به سِمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب و در 25 آذرماه سال 1385 به‌عنوان مشاور فرمانده‌کل سپاه در امور موشکی و رئیس سازمان خودکفایی سپاه انتخاب شد.

همزمان با سالروز شهادت پدر موشکی، قاسم صرافان سروده جدید خود را با عنوان «ایرانی مقدم» خوانده و در قالب نماهنگی شنیدنی در خبرگزاری تسنیم تولید و منتشر شده است.

در زیر، این نماهنگ و شعر حماسی قاسم صرافان در وصف رشادت‌‌ها و فعالیت‌های شهید طهرانی مقدم را می‌بینید:‌

 

پدر موشکی , نماهنگ , شعر , حسن طهرانی‌مقدم ,

برایش عشق، بر هر واژه‌ی دیگر، مقدم بود
وجودش یادگار لاله‌های پاک عالم بود

علم بر دوش، شیر روز رزم و مرد میدان‌ها
شب اما، با خدا، بر گونه‌اش، بارانِ نم نم بود

کمانِ «ما رمیت اذ رمیت»ی داشت در دستش
دلاور آرشِ این مرز، در خط مقدم بود

«قسیم النار والجنت»، امیرش؛ نقطه‌زن، تیرش
برای ظلم و ظلمت، شعله‌ی خشمش، جهنم بود

شبیه مالک اشتر، به فرمان ولی می‌تاخت
هجوم خیبری‌‌اش، بر صف صهیون، دمادم بود

به دل، ایمان و غیرت را، کنار عشق، با هم داشت
به روی شانه‌اش بال یقین و علم، با هم بود

فروتن بود، خاکی بود، اما تا ثریا رفت
شهاب دانشش، کابوس شیطان مجسم بود

نگاه رحمتش را با یتیمان تا که می‌دیدی،
نمی‌شد باورت این مهربان، آن کوه محکم بود

برای مردم و خاکش، شکوه و امنیت می‌خواست
علمدار دفاع از حق و این حق مسلم بود

معلم بود و درسش، درس باور بود و بیداری
تکالیف کلاسش، صرف فعل «می‌توانم» بود

فراتر بود از امروز، در فردا قدم می‌زد
و هر جا بود، آنجا بال پروازی فراهم بود

رجزخوان، پرچم «هیات من الذله» بر دوشش
نگاه کربلاجویش، پر از شور محرم بود

دلش، مست حسین ابن علی ابن طالب
کلید اقتدار و عزتش، این اسم اعظم بود

شهادت بود پایانش، چه پایان دل‌انگیزی
غیر از این، برای آن دل غرق خدا، کم بود

اگرچه نام «طهرانی مقدم» بر زبان‌ها ماند
خودش با خون نوشت، اما «ایرانی مقدم» بود

انتهای پیام/