شهرخبر
برچسب‌های مهم خبری:#کتاب

در نشست طعم کتاب همراه با نقد «مست و سنگ‌ستان» مطرح شد؛

می‌شود فیلمی از این کتاب ساخت با نام «اژدهای یک چشم»!

کتاب‌های اسارت باید انگیزه راوی آزاده را رمزگشایی کنند

در پانزدهمین نشست طعم کتاب که با موضوع نقد و بررسی اثر «مست و سنگ‌ستان» برگزار شد، منتقد اثر رمزگشایی از انگیزه‌های فرد آزاده [راوی] در دوران اسارتش را یک عامل کلیدی برای این کتاب‌ها عنوان کرد.

به گزارش مشرق، پانزدهمین نشست طعم کتاب با موضوع نقد و بررسی کتاب «مست و سنگ‌ستان» نوشته حجت الله ایروانی در سرای کتاب برگزار شد. در این نشست علاوه بر نویسنده اثر، عزیز الله فرخی راوی کتاب نیز حضور داشت و محمد قاسمی پور به عنوان منتقد صحبت کرد.

در ابتدای این نشست میثم رشیدی مهرآبادی، مجری- کارشناس ضمن توضیحاتی درباره کتاب «مست و سنگ‌ستان» به طرح این موضوع پرداخت که این دومین کتاب خاطرات شفاهی نشر ۲۷ بعثت است و ایروانی جزء اولین نفراتی است که خاطراتش درباره جنگ را در دهه ۷۰ به رشته تحریر درآورد.

وی همچنین درباره راوی اثر هم توضیحات کوتاهی داد مبنی بر اینکه او عضو گردان ۹ سپاه بود.

می‌شود فیلمی از این کتاب ساخت با نام «اژدهای یک چشم»!

پیشنهاد مرتضی سرهنگی به نویسنده

در ادامه رشیدی مهر آبادی به طرح این سوال از ایروانی پرداخت که انگیزه‌اش از نوشتن کتاب «مست و سنگ‌ستان» چه بوده و چطور با راوی کتاب آشنا شده است. در پاسخ نویسنده اثر گفت: بعد از جنگ با فرخی آشنا شدم، یک روز مراجعه کرد و گفت ۳۲ الی ۳۳ ساعت مصاحبه در سپاه محمد (ص) دارم. پل ارتباطی هم با مرتضی سرهنگی داشتم و او گفت این کتاب را خودت پیاده کن؛ بعد از آن هم سرهنگی گفت چون به کار سوار هستم کتاب را هم خودم بنویسم.

وی افزود: آقای فرخی هفته‌ای ۲ روز در هفته از ساعت ۸ الی ۱۳ می‌آمد و مطالب کتاب را مرور می‌کردیم. بخش‌هایی در این جلسات حذف و بخش‌هایی اضافه شد. به‌طوری که کتاب با آن مصاحبه‌ -اولیه- قرابتی نداشت!

ایروانی در بخش دیگری گفت: کتاب سال ۹۹ چاپ شد و در سال ۱۴۰۰ به چاپ دوم رسید. برای آماده کردن کتاب گفت‌وگوهای حضوری با راوی داشتیم، نوار کاست‌ها پیاده شدند و جاهایی که پردازش می‌خواست را انجام دادیم و در مجموع ۲.۵ سال کار به طول انجامید.

چرا کار به مقطع جنگ و اسارت بسنده کرد؟

نویسنده کتاب «مست و سنگ‌ستان» با بیان اینکه کتاب به مقطع دفاع مقدس و اسارت راوی می‌پردازد افزود: این کتاب با ورود فرخی به کشور تمام شده درحالی که او بعد از ورودش به کشور با توجه به جراحتی که داشت و عمل جراحی که انجام داد حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. اما چون کتاب به مقطع دفاع مقدس می‌پردازد به همان دوران بسنده شد. البته فرخی خاطرات قبل از انقلابش هم خوب هستند، اما مرتضی سرهنگی گفت کتاب درباره عملیات بیت المقدس و جنگ باشد.

وی ادامه داد: اولین انگیزه‌ام از نویسندگی زنده نگه داشتن یاد شهدا بود و اولین قلمی که زدم با این هدف بود .

می‌شود فیلمی از این کتاب ساخت با نام «اژدهای یک چشم»!

دلایل راوی برای بیان خاطراتش 

عزیز الله فرخی، راوی کتاب «مست و سنگ‌ستان» در ادامه با بیان اینکه نظر خاصی درباره کتاب -بعد از چاپش- ندارم، افزود: رهبری ما را در یک جلسه توبیخ کرد که خاطرات خودمان را به خاک نبریم. [اشاره به فوت شدن افراد حاضر در جلسه] تا قبل از –شنیدن- این صحبت فکر می‌کردم بیان خاطرات باعث ریاکاری می‌شود اما با نیم نگاهی به این صحبت‌های رهبر که در سال ۸۷ طی مراسم افطاری انجام شد و گفتند این خاطرات مربوط به شما نمی‌شود بلکه برای مردم و امت است به این نتیجه رسیدم که این خاطرات را بنویسم.

وی ادامه داد: دوستان توصیه کردند که خاطرات را خودت ننویس بلکه بدهم فرد دیگری آن را بنویسد.

ادبیات اسارت، جذاب برای مخاطب

محمد قاسمی پور، منتقد اثر در بخش دیگری از جلسه گفت: ادبیات اسارت جذاب و پر مخاطب است. این حوزه ادبی خاص ایران نیست بلکه در همه دنیا جذابیت دارد. حتی خاطرات استعمارگرانی که در جنگ جهانی اول و دوم در خارج از مرزهای کشورشان اسیر می‌شدند نیز دارای جذابیت است!

وی افزود: کتاب «مست و سنگ‌ستان» جاندار، محکم و مردانه است؛ کتاب با دیدگاهی درباره جنگ شروع می‌شود و در بازگشت -راوی- از اسارت به پایان می‌رسد.

قاسمی پور با بیان اینکه در کتاب اثری از حضور زنان دیده نمی‌شود، گفت: هرجا فضا مردانه هم باشد و زنان حضور –فیزیکی- نداشته باشند بازهم یاد و تاثیر و تاثرشان هست. [اشاره به خلاء حضور زنان آشنای راوی در کتاب]

می‌شود فیلمی از این کتاب ساخت با نام «اژدهای یک چشم»!

تفاوت بین مخاطب عام و خاص

این منتقد با بیان اینکه مخاطب دو نوع عام و خاص است و مخاطب خاص با راوی آشنایی دارد اما مخاطب عام به‌واسطه کتاب با راوی آشنا می‌شود، کتاب را برای مخاطبان خاص مناسب دانست اما برای مخاطبان عام که ذهن‌شان نسبت به زندگی راوی خالی است دارای اشکال ارزیابی کرد.

وی ادامه داد: در دنیای غرب، سلبریتی‌ها به‌واسطه رسانه برای مردم شناسانده می‌شوند و بعد که کتاب‌های خاطرات‌شان با سودهای زیاد نوشته می‌شود مخاطب با گوشه و کنار زندگی آن فرد آشنایی دارد. اما رزمندگان و آزادگان با وجودی که ستاره هستند، در واقع ستاره آسمان گمنامی هستند و کتاب‌های آنها باید با ریزه پردازی بیشتری نوشته شود؛ در آثار این چنین باید -به منظور آشنایی با راوی- قدم به قدم برای مخاطب عام پیش برویم.

در بخش دیگری قاسمی پور اظهار داشت:‌ مردم مشتاق خواندن ادبیات اسارت و بازداشتگاه هستند، چون کسی توانسته شرایط سخت را تحمل کند و آزاده شود و این محل کنجکاوی مخاطب است؛ مخاطب از این کتاب‌ها می‌خواهد هوشمندانه استفاده کند. [اشاره به اینکه مطالعه آنها باعث خودسازی می‌شود.]

خواندن کتاب به مخاطب انگیزه می‌دهد

وی افزود: [مدت] اسارت فرخی از سال ۶۲ تا ۶۹ کم نیست، خواننده می‌خواهد با خواندن کتاب انرژی بگیرد و همه مهم‌تر انگیزه به دست آورد.

راوی کتاب در واکنش به این صحبت‌ها تاکید کرد که صحبت‌ها و خاطراتی که در کتاب نوشته همه در دلش گذشته و آنچه را نباید مطرح می‌کرده را هم برای نویسنده و تدوین کننده اثر به زبان نیاورده است.

در ادامه قاسمی پور تاکید کرد: اینکه کتاب –ادبیات اسارت- از انگیزه‌های آزاده رمز گشایی می‌کند یا نمی‌کند عامل مهمی در این اثار است.

می‌شود فیلمی از این کتاب ساخت با نام «اژدهای یک چشم»!

نقدی به کتاب درباره پیشینه زندگی راوی

وی ادامه داد: به عنوان مخاطب عام، با مطالعه اثر چیزی از پیشینه راوی نمی‌دانیم. فقط می‌دانیم بچه محله امام زاده حسن بوده است. اینکه او چند سال دارد، متاهل است یا مجرد، خانواده‌اش چه هستند و چند خواهر و برادر دارد و... در کتاب نیامده‌اند اما اینها جزء بدیهیات زندگی‌نامه نویسی است.

این منتقد با بیان اینکه کتاب درباره اسامی اشخاصی که اسم‌شان در اثر آمده خوب کار کرده و نام آنها در ذهن کاشته می‌شود، گفت: کتاب خاطرات شخص محور است و دوست داریم از راوی بیشتر بدانیم. اگر اطلاعات بیشتری کسب کنیم کتاب ما را همراه خود می‌کند. به عنوان مثال در مورد اصابت ترکش سرد به زانوی راوی چیزی نمی‌گوید. در اینجا نویسنده کتاب باید حواسش جمع بود و از راوی می‌خواست توضیح بیشتری بدهد.

دلیلی برای کم‌گویی راوی از زندگی خودش

فرخی با بیان اینکه نقدهای مطرح شده به کار به‌جا هستند، گفت: در کتاب خودم را معرفی نکردم چون به نظرم مهم نبودند. این کتاب شرح روایت‌هایی است که در دفاع مقدس رخ دادند. البته صحبت‌های منتقد کتاب را نفی نمی‌کنم.

در بخش دیگری فرخی همچنین علت نپرداختن زیاد به موضوع ترکش خوردن به زانویش را ناشی از معطوف بودن حواس خودش و نویسنده به موضوعات دیگر عنوان کرد.

کتاب کلیشه‌ای در نیامده!

قاسمی پور در واکنش به این صحبت گفت: نویسنده است که انتخاب می‌کند کتاب شخص محور باشد یا جنگ محور و در حال و هوای جنگ؛ کتاب اسارت را می‌توان شخص محور نوشت و موضوعاتی مانند نامه نگاری آزادگان را مطرح کرد. همچنین اگر در این کتاب بخش‌های مربوط به زندگی فرخی می‌آمد حق و سهم خانواده‌اش ادا می‌شد.

این منتقد با بیان نقدی مبنی بر اینکه اسامی شهدا در این کتاب کامل آورده نشده به طرح این موضوع پرداخت که خوب است نویسندگان، نام و روایت‌های شهیدان را تا زمان حیات‌شان در کتاب‌ها بیاورند و اطلاعات کامل‌تر همچون محل دفن‌شان را نیز در پاورقی بیاورند.

وی کتاب «مست و سنگ‌ستان» را به لحاظ کلیشه‌ای نبودن و متفاوت بودن با سایر آثار ادبیات اسارت مورد توجه قرار داد و گفت: اینکه فرخی به عنوان مجروح وارد اردوگاه اسارت می‌شود کتاب را از بسیاری جنبه‌های کلیشه‌ای آثار این حوزه مانند تونل ضرب و شتم اسرا در بدو ورود به ارودگاه مبرا کرده است.

می‌شود فیلمی از این کتاب ساخت با نام «اژدهای یک چشم»!

بازگشت راوی آزاده به ایران هم متفاوت است!

رشیدی مهرآبادی هم افزود: بازگشت راوی به ایران هم متفاوت است چرا که اسرا معمولا با اتوبوس به ایران باز می‌گردند اما در این اثر جناب فرخی با هواپیما به کشور باز می‌گردد.

قاسمی پور نیز تاکید کرد: عناوین فصل‌های کتاب هم جنبه کلیشه‌ای ندارند و به جزء یکی دو مورد ترتیب زمانی رعایت شده است.

این منتقد بیان نشدن رویدادهای مهم سالیانه مانند نوروز در دوران اسارت را در این کتاب به عنوان یک نقطه ضعف تلقی کرد و افزود: یاد کردن از شخصیت مرحوم ابوترابی در کتاب خوب است و با خواندن اثر در این روزها می‌بینیم چقدر جای‌شان خالی است. در مورد نقش «اسرای خیبریون» هم راوی شجاعت داشته و درباره آنها صحبت کرده است.

وی ادامه داد: فرخی در دوران اسارت به دنبال وحدت است و کدها را از ابوترابی می‌گرفته است.

می‌شود فیلمی از این کتاب ساخت با نام «اژدهای یک چشم»!

«اژدهای یک چشم»؛ نامی مناسب برای فیلم اقتباسی

این منتقد به کار بردن اصطلاح «اژدهای یک چشم» [به دلیل جراحت و ضایعه‌ای که چشم راوی دارد] را که لقب راوی در اردوگاه بوده، برای نام فیلم اقتباسی مناسب‌ دانست و افزود: اگر از این کتاب یک فیلم سینمایی ساخته شد این عنوان می‌تواند نام فیلم باشد.

فرخی در بخش دیگری از مسعود ده نمکی، کارگردان فیلم اخراجی‌ها بابت اخذ خاطراتش و استفاده آنها در فیلم اخراجی‌ها ابراز گلایه کرد و گفت: وی یک مصاحبه ۷۲ ساعته با من داشت و در دو قسمت اخراجی‌ها که به موضوع اسارت پرداخت آن اطلاعات را مورد استفاده قرار داد اما یادی از من در آن فیلم نشد.

قاسمی پور هم در بخش دیگری نزدیک بودن زبان کتاب به زبان راوی را یک نقطه قوت کتاب «مست و سنگ‌ستان» معرفی کرد.

می‌شود فیلمی از این کتاب ساخت با نام «اژدهای یک چشم»!

سوال ناشر کتاب از منتقد

جواد کلاته عربی، نویسنده آثار حوزه دفاع مقدس که در کارنامه خود مدیریت نشر ۲۷ بعثت را برعهده دارد نیز در بخش دیگری با طرح این سوال از قاسمی پور گفت: وقتی کتاب را در سال ۹۹ خواندم احساس کردم یک روایت بی تعارف دارد. به نظر می‌رسد این کتاب یک روایت صادقانه و بی تعارف از اردوگاه است آیا چنین موضوعی را شما هم می‌پذیرید؟

قاسمی پور با تایید این موضوع گفت: کار جوهردار، محکم و مردانه است. این‌طور که روایت گاهی تلخ می‌شود اشک بر چشمان جاری می‌کند. چون اینجور لحظه‌پردازی از شکنجه‌ها را در کارهای دیگر نداشتیم. ریز پردازی سبوعیت بعثی‌ها در کار معلوم است.

فرخی هم در واکنش به بخشی از صحبت قاسمی پور مبنی بر اینکه راوی ملاحظه خانواده‌اش را برای مطالعه کتاب نکرده چون ممکن است احساسات‌شان برانگیخته شود، گفت: کتاب را به خانواده‌ام داده‌ام اما آنها نخوانده‌اند! [اشاره به اینکه طاقت مطالعه آن را نداشتند.]

راوی در اردوگاه دلسوز بقیه بود

قاسمی پور هم در بخش دیگری با بیان اینکه فرخی در کتاب دلسوز دیگر اسراست و لحظات دل تنگی او برای خانواده‌اش محسوس نیست ادامه داد: دل تنگ بودن و عشق راوی در این اثر نیست. [اشاره به اینکه اثر با وجود شخص محور بودن از بعضی جنبه‌های شخصی ساخته و پرداخته نشده است.]

نویسنده کتاب «مست و سنگ‌ستان» در بخش پایانی نشست در واکنش به صحبت‌های منتقد کتابش گفت:‌ علت کم رنگ شدن خانواده فرخی در کتاب این است که روایت ما جنگ محور بود و می‌خواستیم موضوعات مربوط به جنگ را روایت کنیم.

وی ادامه داد: فرخی هم ترجیح داد که بیش از خودش دیگران را در کتاب روایت کند.

قاسمی پور در واکنش به این صحبت گفت:‌ در این صورت می‌توانستید روی جلد کتاب بنویسید تاریخ شفاهی «فرخی از یاران شهید و اسیرش»؛ در این کتاب اگر مهارت‌های رزمی و توانایی‌های فرخی گفته می‌شد ما باور می‌کردیم که چطور توانست سه روز چیزی نخورد.

می‌شود فیلمی از این کتاب ساخت با نام «اژدهای یک چشم»!

راوی: کتاب مخاطب را نگه می‌دارد

فرخی هم در واکنش به این صحبت‌ها تاکید کرد: کتاب جوری نوشته شده که خواننده علاقه پیدا می‌کند آن را مطالعه کند و روی زمین نگذارد.

ایروانی در ادامه گفت: فرهنگی بین بچه‌های جبهه است که از خودشان نمی‌گویند و بیشتر از دیگران می‌گویند. اینکه فرخی هم از خودش نمی‌گوید و از دیگران می‌گوید تاثیرگذاری بیشتری دارد.

نویسنده کتاب افزود: فرخی در این کتاب برخلاف بسیاری از آثار که عراقی‌ها را بد می‌دانند و اسرای ایرانی را خوب معرفی می‌کنند، بین شخصیت‌های عراقی مرز خوب و بد مشخص می‌کند و حتی در بین اسرای ایرانی هم این کار را می‌کند.

نویسنده: صداقت راوی نظر دوستانم را جلب کرد

وی تاکید کرد:‌ چند نفر از دوستانم که این کتاب را خوانده‌اند تاکید دارند که نقطه قوت این کتاب در صداقت راوی است.

سپس قاسمی پور گفت: از این کتاب می‌توان فیلم نامه استخراج کرد و بخشی از خاطرات –شخصی- فرخی که در این اثر نیامده است را به آن فیلم نامه افزود تا در ساخت فیلم سینمایی مورد استفاده قرار بگیرند؛ ۷۲ ساعت قبل از اسارت ایشان فوق العاده است همچنین فصل‌های مربوط به اسارت هم درخشان است. مانند ماجرای عمل جراحی دکتر بیگدلی.

در پایان این منتقد در نقد دیگرش به این اثر گفت: یکی از ویژگی‌های کتاب این است که در کل اثر به غیر از پیوست‌های آن که برای ذکر گویی نام حضرت زهرا (س) و نام دیگر ایشان فاطمه آمده، نام هیچ زن دیگری نیامده که این یک رکورد است!