شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#دورهمی
همانطور که با یک آمپول شیمی‌درمانی سرطان درمان نمی‌شود، با گفت‌وگوی دورهمی بحران حل کشور نمی‌شود

هادی خانیکی:

همانطور که با یک آمپول شیمی‌درمانی سرطان درمان نمی‌شود، با گفت‌وگوی دورهمی بحران حل کشور نمی‌شود

گفت‌وگو درمانی سخت، دردآور و در عین حال، لازم و شفابخش است

هادی خانیکی گفت:‌ همان‌طور که با یک آمپول شیمی درمانی، هیچ سرطانی درمان نمی‌شود با یک چشم‌انداز خوش خیالانه از گفت‌وگو هم که یک جمعی دور هم بنشینند و به تعبیر هنرمند ترک تبار هلندی، «دعوت کنیم که همه توافق کنند که با من موافق باشند»، این گفت‌وگو نیست.

اعتمادآنلاین|

هادی خانیکی با نگاهی به رخدادهای اخیر از گفت‌وگو، رابطه و حل مسائل گفته است. 

به گزارش اعتماد، بخش‌های مهم این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

*نگران سرطان وطنم. غده‌هایی در مناسبات کلان کشور شکل می‌گیرد که عدم توجه به آنها باعث تسری درد و بحران به سایر نقاط پیکره وطن می‌شود.

*درمان سرطان تن با شیمی درمانی اگرچه بسیار دشوار است، روند اصلاح و درمان سرطان وطن نیز ممکن است با دشواری‌هایی همراه باشد.

 *چیزی که می‌تواند سرطان وطن را با همه سختی‌ها نیز به سمت بهبودی ببرد، گشودن راهی به سمت گفت‌وگو است.

*گفت‌وگو درمانی را می‌توان به معنای شیمی درمانی گرفت. سخت، دردآور و در عین حال، لازم و شفابخش.

*همان‌طور که با یک آمپول شیمی درمانی، هیچ سرطانی درمان نمی‌شود با یک چشم‌انداز خوش خیالانه از گفت‌وگو هم که یک جمعی دور هم بنشینند و به تعبیر هنرمند ترک تبار هلندی، «دعوت کنیم که همه توافق کنند که با من موافق باشند»، این گفت‌وگو نیست. 

*کشوری که در کمتر از یک قرن دو انقلاب بزرگ «مشروطه» و «انقلاب اسلامی 57» را پشت سر گذاشته نشان می‌دهد که چقدر مطالبات بالا و والایی داشته و این مطالبات وقتی با شرایط سیاسی و حاکمیتی ناسازگار بوده، جامعه را به سمت انقلاب‌ها کشانده است. 

*رسانه‌های حاکمیتی می‌خواهند سطح اطلاعات یا سطح دسترسی را کاملا در اختیار گرفته و کنترل کنند، اما جنس این رسانه کنترل‌پذیر نیست. 

*مساله شبکه‌ای شدن و تقاضاهای این نسل تنها خاص ایران نیست، اما بد مدیریت کردن این نسل است که مختص ایران است و مشکل به وجود می‌آورد.

*آنچه امروز در خیابان، دانشگاه، مدرسه و حتی پشت بام منازل شاهد آن هستیم را با تجربه‌های قبلی در سال57، دوران اصلاحات، سال 88 و حتی اعتراضات سال‌های 96 و 98 مقایسه کنیم. جنبش اخیر با همه نمونه‌های قبلی بسیارمتفاوت است.

*امروز هر کس از گفت‌وگو سخن می‌گوید از دو طرف فحش می‌خورد. یک طرف توسط رسانه‌ها یا سیاست‌ورزان رادیکال است که معتقدند با ارعاب می‌توان مشکلات را حل کرد و نیازی به گفت‌وگو نیست. گزاره بعدی هم افرادی هستند که گفت‌وگو را به معنای به انقیاد کشاندن تحلیل می‌کنند. 

 *نسل جوان در جست‌وجوی آن است که این تفاوت‌هایش دیده شود. اما می‌بیند در عرصه‌های مختلف وقتی به‌رسمیت شناخته می‌شود که در هیات و قیافه نسل قدیم قرار داشته باشد نه در هیات و قیافه خودش.

*عاملیت زنان در این جنبش بسیار به چشم می‌خورد. ورود جوانان و نوجوانان در آن برجسته است. تبدیل دانشگاه‌های غیرسیاسی به دانشگاه‌های سیاسی به چشم می‌خورد. خشونتی که در برخورد با معترضان وجود دارد، بسیار متفاوت است. نحوه انعکاس این خشونت‌ها و حتی خشونت‌های کلامی که رخ داده است. ادبیات متفاوتی که وجود دارد، همه و همه متفاوت است.