در این نشست که به منظور برقراری و تشویق گفتمان میان حاکمیت، متخصصاین علوم اجتماعی و نهادهای مدنی تشکیل شد دکتر رحیم محمدی نماینده انجمن جامعه شناسی ایران با تحلیل جامعه شناختی از وقایع اعتراضی اخیر مردم اظهار کرد : «در این برهه باید مقتضیات «انسان عصر» را در زیست بوم مجازی و عصر ارتباطات دریابیم. این انسان با انسان چند دهه قبل متفاوت است.باید به تعاملات و مطالبات انسان جدید و شهروند در این مقطع تاریخی توجه کنیم. این تغییر و تحول در بررسی جنبش ها و انقلاب های معاصر ضرروت دارد .»
محمدی به تببین جمعی بودن و عمومی بودن جنبش اخیر اشاره کرده و گفت : «رویاها و آرزوهای مشترک مردم در این روزها به زبان های مختلف مطرح می شود .عموم مردم در ساختن این زبان شریک هستند و با تفاهم و اجماع گفت وگوی آزاد و مستقل بین مردم شکل می گیرد . هر چند ما در وضعیت فقدان گفتمان حقوقی هستیم. اما مردم به زبان خویش آرمان های خود را بازگو می کنند. نظیر آنچه در کمپین " برای ..." اتفاق افتاد که تبلور اراده مردم به زبان های مختلف بود و در واقع توقع و خواست مردم را نمایندگی می کرد.»
وی با بیان این که باید الگوی حکمرانی به سمت توجه به حقوق و مطالبات شهروندان پیش رود، گفت : «مدل دولت های قدیم یا مشروطه یا مطلقه سبکی از زیست سیاسی در مقطعی از تاریخ حکمرانی کشور بوده و آن چه در مورد آینده ایران قابل پیش بینی است ظهور یک "دولت جامعوی" است. مدلی که حقوق و آزادی ها و مطالبات شهروندان محور اصلی باشد.»
وی با تاکید بر ماهیت مردمی حرکت اعتراضی افزود: «در این مرحله از تاریخ جنبشهای ایران، امکانها و شرایطی ظهور کردهاند که «گفتار» و اجزاء و عناصر سازندهی گفتار و معنا، به مراتب بیشتر از «کردار» و «نهاد» کار میکنند. منظور من از گفتار هم فقط سخن گفتن یا شعار تولید کردن نیست و البته که در این بُرهه سخن گفتن و گفت وگو و تحلیل و نقد به مراتب گستردهتر و عمیقتر شده است، بلکه منظورم همهی نمادها (سمبلها) و نشانهها و موسیقی و مطالبات و رؤیاها و آرزوهای مشترک است که همگی بخشی از زبانِ جنبش هستند.»
وی افزود: «امروزه زبانِ جنبش همه یا اغلب خانهها و محفلها و جلسات و کلاسهای دانشگاه و مدرسه و فضای بازارها و مساجد را گشوده است و جنبش به پدیدهای تبدیل شده است که هر کسی که اهل گفتن است، نمیتواند از آن نپرسد و از آن حرف نزند و نسبت به آن موضع نگیرد. شاید امروز برحسب دادهها و تجارب فعلی بتوان گفت؛ خانهای در ایران باقی نمانده است که حرف جنبش و اعتراض و سیاست و آینده در آن زده نشود. وقتی گفتاری همهی خانهها را فرا میگیرد، یعنی شهر و جامعه دارند چیزهایی را ویران میکنند و چیزهای دیگری را میسازند. امروز در همه جای ایران دربارهی اعتراض و تظاهرات و سیاست و سیاستمداران و سرنوشت خود و کشور حرف میزنند و کنشگران و گویشگران، همدلانه یا ناهمدلانه، بحث و نقد و پرسش را پیش میکشند یا گاهی سکوت میکنند و به فکر فرو میروند. به طوری که در یک ماه اخیر بقیه حرفها و سخنها موقتاً کنار گذاشته شدهاند و فقط حرف جنبش همه فضاها و مناسبتها و گروهها و سازمانها و شرکتها و رسانهها را تسخیر کرده است.»
۲۱۶