کمال‌الدین پیرموذن نوشت: همه اذعان دارند حاکمیت یکدست، نتوانست و قادر نیست مشکلات و مسایل مملکتی را حل و بر کشور هزینه‌های جبران‌ناپذیری تحمیل کرد.
کمال‌الدین پیرموذن در یادداشتی با عنوان «حکمرانی مطلوب جوانان» برای روزنامه اعتماد نوشت: جوانان سرمایه‌های بسیار ارزشمند امروز و فردای کشور هستند، آنان رهبران و گردانندگان فردای این مرز و بومند. جوانان با انرژی‌های متراکم و توانی که به خاطر جوانی، خداوند بی‌همتا در آنها به ودیعه نهاده و با سرمایه عظیمی از آگاهی به سبب ارتباط بیش از پیش با جهان در اختیار اوست و با علم‌آموزی، ضریب هوشی، فراست، شجاعت، احساسات پاک و افکار آرمانی و ایده‌آلیستی که در او سراغ داریم، مجموعه‌ای عظیم و نفیس با قدرتی بی‌نظیر را در وجود آنان به ارمغان آورده است، اگر به موقع و بجا از طریق حکمرانان مملکت مورد بهره‌گیری و استفاده قرار گیرند، توان ایجاد شتاب در پیشبرد برنامه‌های توسعه‌محور و سیاست‌های منطقی و جهان‌پسند را در این کشور دارند و حتی در کوه سبلان سهمگین و سخت می‌توانند راه گشایند و پیش روند.
لیکن اگر مورد بی‌مهری و فراموشی واقع شوند به تدریج و به‌آرامی به طرق مختلف نابود می‌شوند و یا گاهی حتی اگر تعلل شود و در کانون توجهات صاحب‌منصبان مسوول قرار نگیرند، جوانان که چون بمب ساعتی هستند در دست ما منفجر می‌شوند و برای کشور نابودی به بار می‌آورند.
نگاه مبتنی بر سرپرستی آزاردهنده و هدایت جوانان در این سال‌ها باعث شده که انرژی عظیم جوانان که اصولا باید در خدمت توسعه ملی قرار گیرد، در مواجهه با ساختارهای بورکراتیک و مقاومت‌های سنتی، دیدگاه‌های یک‌قطبی و سلیقه‌ای تنگ‌نظرانه به هدر برود، تا جایی که امروزه مساله جوانان دختر و پسر، بیشتر یک تصویر ویترینی و تزیینی برای نمایش دادن و رای گرفتن باقی مانده است.
این وضعیت حتما باید تغییر کند و در جامعه نقش بیشتری به جوانان در تصمیم‌گیری، سبک زندگی، سیاستگذاری، مدیریت‌ها و فرصت‌های گوناگون اعطا شود. جوانان باید بتوانند تجربه آن را به دست آورند که عهده‌دار مسوولیت‌های مهم در این کشور گردند. جوانان باید بیش از پیش توانمند گردند و بتوانند از حقوق کامل خود از نظر اقتصادی، فرهنگی و سیاسی برخوردار شوند و حق انتقاد و حق اعتراض قانونی آنان پاس داشته شود.
امروز برای جوانان، حکمرانی مطلوب است که برای احیای تمدن بزرگ ایران و پیشرفت خردمندانه و موفقیت‌آمیز، خواست و مطالبات ملت و برنامه‌های آرمانی آنان و اقتدار و امنیت کشور، اجرایی شدن اصول قانون اساسی در مورد اقوام و سایر حقوق اساسی شهروندی عموم هموطنان، پایاندهی به تخاصم تبلیغاتی در عرصه بین‌المللی به ایران و ارتقای کیفیت زندگی ایرانیان و جایگاه کشور عزیزمان ایران، برنامه داشته باشد و برای تغییر اساسی مورد نظر جوانان، راهی جز شکستن مرزهای خودی و غیرخودی و اعمال قدرت اقتصادی، سیاسی و اداری بر اساس قانون، اثربخشی و پاسخگویی باقی نمانده است.
نبود فساد، استیفای حقوق سیاسی و آزادی‌های مدنی، شایسته‌سالاری، پاسخگویی و شفافیت ساختار قدرت و اعطای نقش بیشتر به تمامی شهروندان، متقدر و متمکن ساختن عموم ملت و گسترش دایره نهادهای انتخاباتی و خود انتخابات، خواست ملی به طور عام و مطالبه جوانان به طور خاص است.
جوانان انتظار دارند جامعه ایرانی، بایستی با بهره‌گیری از علوم و تجارب ملل پیشرفته و غنای پیشینه باشکوه فرهنگی خود، بیش از پیش ساختار دموکر‌اتیک به خود بگیرد و انرژی و سرمایه اجتماعی آن، در اثر توجه فراوان و چشمگیر به حقوق اساسی سیاسی و آزادی‌های مدنی و توزیع بهتر و عادلانه همه امکانات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و امنیتی در بین همه آحاد و اقوام ایرانیان قرار گرفته، تا عدالت اجتماعی راستین رعایت و عموم هموطنان نازنین رنج دیده، توانمند گردند.
دین وادی محبت و افق رهایی است، از مقدسات مردم سوءاستفاده نکنند، طبیعی است آنان که از دین به آسانی به عنوان ابزاری تعیین‌کننده برای تصاحب قدرت دولتی یا تقنینی بهره گرفته‌اند، امروز نیز برای استمرار قدرت‌طلبی و حب ریاست، نه تنها حق قانونی نقد و اعتراض دانشجویان، دانش‌آموزان، جوانان، بانوان، سایر صنوف و آحاد جامعه را پاس نمی‌دارند بلکه با برچسب و انگ سست شدن پایه‌های ایمان یا عرق ملی آنان، حرکت‌شان را تسهیل می‌کنند.
همه اذعان دارند حاکمیت یکدست، نتوانست و قادر نیست مشکلات و مسایل مملکتی را حل و بر کشور هزینه‌های جبران‌ناپذیری تحمیل کرد. با اصرار و ابرام بر سیاست‌های افراطی‌گرایانه و ماجراجویانه و خود حق‌پنداری صرف، خشک و صلب و نزدیکی زیانبار به روسیه متجاوز غیرقابل اعتماد، دنیا را علیه ایران تهییج کردند و به فرجام نرساندن برجام و عدم افزایش ثروت ملی ناشی از استمرار تحریم ظالمانه امریکا و تشدید فشار اقتصادی، نارضایتی عمومی را در داخل کشور فراهم آوردند.
تورم و فقر و بیکاری برای ملت یأس و افسردگی و دلزدگی و نارضایتی را بیشتر کرد. به نام مهر و محبت، قهر و خصم قسمت بانوان، دانشجویان و دانش‌آموزان گردید. سرمایه‌های انسانی توانمند کشور را به طرز گسترده‌ای فراری و یا خانه‌نشین کردند. امروز آنچه که در ایران نقش کلیدی را بازی می‌کند تورم است که پایاندهی به آن با متحول شدن اذهان حکمرانان و فقط و فقط در اولویت قرار دادن اقتصاد ایران و ایرانی و اعطای حقوق اساسی عموم آحاد ملت خواست جوانان رشید ایران‌زمین است.