شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#مترو

زروگیری وحشیانه در تهران/ قاتل مقتول را جلوی درب مترو رها کرد!

زروگیری وحشیانه در تهران/ قاتل مقتول را جلوی درب مترو رها کرد!

جام‌جم نوشت: سرکرده باند زورگیری می‌گوید: مقتول را از جاده مخصوص سوار کردیم به سمت آزادی، اما وقتی به سمت جاده مخصوص دور زدیم تا از مسافر زورگیری کنیم، اشکان از عقب داد زد خون و وقتی برگشتم متوجه شدم او با چاقو پای طعمه را زخمی کرده‌ است.

با پراید سفید و مشکی برای خفت‌گیری به سطح شهر می‌رفتند. سه دوست که با هم قرار گذاشته‌بودند از این راه پولدار شوند. زورگیری‌های آن‌ها ادامه داشت تا این‌که بالاخره از سوی کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی دستگیر و راز سرقت‌هایشان فاش شد.

در ادامه گفت‌وگو با سرکرده باند زورگیر را می‌خوانید.

زروگیری وحشیانه در تهران/ قاتل مقتول را جلوی درب مترو رها کرد!

مرتضی ۳۵ ساله هستم.

زورگیری.

بله. هروئین مصرف می‌کنم.

بله، ولی کاری می‌توان کرد؟ من یک ماه قبل از دستگیری پشیمان شدم، ولی شکم گرسنه و بی‌پول این چیزها را نمی‌فهمد.

بله چهار بار به اتهام مواد و سرقت به زندان رفتم.

نه. قبل از آن سال۸۹ شیشه می‌کشیدم.

بله.

نه. فقط می‌داند معتاد هستم و نمی‌داند زورگیری می‌کردم یا سابقه‌دار هستم.

به همراه دو دوستم با پراید پرسه می‌زدیم و به سمت آزادی یا شهریار مسافر سوار می‌کردیم. من راننده بودم و همدستانم در محلی خلوت با تهدید چاقو اموال با ارزش مسافر را سرقت می‌کردند. بعد از سرقت هم مالباخته را در محلی خلوت رها و فرار می‌کردیم.

من قتل نکردم و کار همدستم بود. مقتول را از جاده مخصوص سوار کردیم به سمت آزادی، اما وقتی به سمت جاده مخصوص دور زدیم تا از مسافر زورگیری کنیم، اشکان از عقب داد زد خون و وقتی برگشتم متوجه شدم او با چاقو پای طعمه را زخمی کرده‌ است.

اشکان ناشیانه زد، وقتی به ایستگاه مترو رسیدیم، فکر کرد بیمارستان است، او را جلوی ایستگاه پیاده کردیم. فکر نمی‌کردیم با آن ضربه بمیرد و بعد از دستگیری فهمیدیم قاتل هستیم.

چهار ماه قبل هنگامی که برای خرید هروئین به زورآباد کرج رفته‌بودم، با امید آشنا شدم و رضا هم دوست او بود و از قبل با او آشنایی نداشتم.

من بچه کرج هستم و بیشتر در جاده مخصوص و سمت شهریار دست به سرقت می‌زدیم.

تا قبل از قتل ۴۵ بار زورگیری کرده‌بودیم، اما بعد از قتل از ترس سرقت نکردیم و یک ماه بعد دستگیر شدیم.

۷۰میلیون تومان که بیشتر آن سهم من بود. البته ۴۴میلیون تومان هم گوشی موبایل فروختیم، اما تا زمان دستگیری، مالخر پولش را نداده‌بود.

او دستفروش بود و به خاطر پول بیشتر، گول اشکان را خورد و همراه ما شد. باید مهریه زنش را می‌داد و پول نیاز داشت.

فکر می‌کردم آنجا کسی ما را نمی‌بیند. جسد را که رها کردیم، دوربینی پلاک را گرفته بود و لو رفتیم.

هر کدام به یک شهرستان رفتیم. اشکان را که دستگیر کردند ما هم لو رفتیم.

بله. اما فقط برای ترساندن بود و هیچ‌وقت از چاقو استفاده نکردیم.

یک‌بار از یک کارگر سرقت کردیم که هرچه را داشت از او گرفتیم. التماس کرد، اما آن موقع به حرف‌هایش گوش ندادیم، اما بعد عذاب وجدان گرفتیم.

271 35