شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#خیابانی
مردم چاره‌ای جز اعتراضات خیابانی ندارند

آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران:

مردم چاره‌ای جز اعتراضات خیابانی ندارند

آذر منصوری نوشت: ناکارآمدی، ضعف حکمرانی و بی‌توجهی به خواست اکثریت شهروندان باعث شده تا به نحوی نارضایتی خود را از وضع موجود در خیابان ابراز کنند. چرا خیابان؟ چون راهی غیر از خیابان برای طرح مطالبات خود و اعلام و ابراز نارضایتی متصور نیستند.

اعتمادآنلاین|

آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران در یادداشتی با عنوان «فقر مرگ بزرگ است» برای روزنامه اعتماد نوشت: زمانی که شایعه مرگ غم‌انگیز مهسا امینی را شنیدم، با خود گفتم‌ ای کاش هر چه زودتر تکذیب شود. در اخبار هم که جست‌وجو می‌کردم بیشتر به دنبال تکذیب مرگ او بودم تا تایید آن. هم به خاطر جوانی او و پدر و مادری که پس از او تا زنده‌اند باید این داغ را تحمل کنند و هم به دلیل تحلیل و برداشتی که از میزان نارضایتی و خشم موجود در جامعه داشتم. قابل پیش‌بینی بود که مرگ او مانند جرقه‌ای عمل خواهد کرد و طبق معمول پس از این فاجعه نیز تدبیر لازم نه برای اطلاع‌رسانی درست و به موقع و نه ایجاد مقدمات لازم برای شکل‌گیری کمیته حقیقت‌یاب مستقل صورت نگرفت و به‌رغم بازداشت‌های مکرر و برخورد‌های پلیسی با معترضان همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، این اعتراضات از حیث عمق و دامنه و زمان نسبت به اعتراضات ۹۶ و ۹۶ تفاوت معناداری پیدا کرده است. شاید اگر تحلیل دقیق و واقع‌بینانه‌ای از جامعه و آنچه زیر پوست شهر در حال وقوع است وجود داشت، گشت ارشاد اینچنین بی‌محابا و خشن با دختران و زنان ایران به بهانه باز بودن دکمه‌های مانتو یا بیرون بودن چند سانتیمتر بیشتر موی آنها با احتیاط بیشتری رفتار می‌کرد. این طبیعی است که وقتی مخالفانی در منطقه و جهان داشته باشی، هر اعتراضی بهانه‌ای برای موج‌سواری آنها خواهد شد، اما نباید به این بهانه صدای معترضان نادیده گرفته شود و به دنبال آدرس غلط رفت. هر چند دال اصلی این اعتراضات مطالبات زنان ایران است که به‌طور مشخص از موضوع پوشش نقطه آغاز آن است و شعار غالب: «زن، زندگی، آزادی» است، اما وقتی شکلی فراگیر پیدا می‌کند و همچنان ادامه دارد، این سوال جدی مطرح می‌شود که چرا به‌رغم قطعی اینترنت و دستگیری‌ها متعدد معترضان همچنان ادامه دارد؟ پاسخ دادن به این پرسش نیاز به پژوهش‌های علمی، دقیق و بی‌طرفانه دارد، اما مسلم است که خواسته همه معترضان فقط اعتراض به حجاب اجباری و گشت ارشاد نیست. (هر چند به نظر نمی‌آید مطالبه‌ای در همین سطح هم از جانب حاکمیت مورد توجه قرار گیرد و  اراده‌ای برای اصلاح قانون حجاب اجباری مطابق با خواست اکثریت حامعه وجود داشته باشد.) آنچه موجب شد مرگ ژینا مقدمه‌ای بر شکل‌گیری یکی از فراگیرترین اعتراضات در ایران پس از انقلاب اسلامی شود، گسست عمیقی است که بین حاکمیت و ملت شکل گرفته و ناگفته پیداست که وقتی خط فقر ۱۸میلیون تومان اعلام می‌شود، چند درصد از شهروندان ایران‌ مشمول آن شده‌اند. ناکارآمدی، ضعف حکمرانی و بی‌توجهی به خواست اکثریت شهروندان که آثار ملموس خود را بر زندگی آحاد شهروندان کشور گذاشته و نتیجه‌ای جز ناامیدی و بی‌افقی نسبت به آینده در آنها به دنبال نخواهد داشت و طبیعی است که در چنین شرایطی تلاش می‌کنند تا به نحوی نارضایتی خود را از وضع موجود در خیابان ابراز کنند. چرا خیابان؟ چون راهی غیر از خیابان برای طرح مطالبات خود و اعلام و ابراز نارضایتی متصور نیستند. 

نه نهادهای انتخابی و نه جامعه مدنی ظرفیت لازم را برای شناسایی و‌ دیده شدن این مطالبات ندارند و خیابان را ایستگاه آخر و تنها پناه خود برای رهایی از مرگ تدریجی می‌بینند.

کاری کنید شهروندان به خصوص دختران و‌ پسران جوان این کشور به ایستگاه آخر نرسند.