به گزارش رکنا؛ شامگاه بیست‌وچهارم مهر امسال سارقان مسلحی برای سرقت وارد خانه‌ای در شمال تهران شدند که مرد همسایه متوجه شد و به پلیس۱۱۰ زنگ زد و برای بازداشت سارقان کمک خواست. ماموران کلانتری قائم برای بازداشت سارقان به آنجا اعزام و متوجه شدند خودروی پژویی در محل پارک کرده و راننده پشت فرمان نشسته است. همزمان سه مرد مسلح درحالی که دو ساک ورزشی در دست داشتند از خانه بیرون آمده و سوار پژو شدند. سعی کردند مانع فرارشان شوند که نشد. به تعقیب سارقان پرداختند که دزدان به سوی خودروی پلیس تیراندازی کردند. براثر شلیک سارقان به هشت خودروی پارک‌شده در خیابان خسارت وارد شد. سرانجام خودروی سارقان متوقف و آنها بازداشت شدند. در بازرسی از خودرو طلاهای سرقتی و سلاح کلت، چاقو، موادمخدر گل و تعدادی گوشی سرقتی، پلاک‌های سرقتی و ترازوی موادمخدر کشف شد.
محمد ولدی‌بیرانوند، بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه ۳۴تهران، دستور تحقیقات از متهمان بازداشت‌شده را صادر کرد و آنها به پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران منتقل شدند. بررسی‌ها نشان داد متهمان دستگیرشده سابقه‌دار هستند و ساعاتی قبل از دستگیری‌شان از دو خانه طلا سرقت کرده بودند. همچنین معلوم شد سرکرده باند پیش از این سابقه فرار از بازداشتگاه را داشته است. رد پای افراد بازداشتی در ۱۵پرونده سرقت دیگر به دست آمد. پرونده متهمان در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران در دست بررسی است.
فرشید ۳۹ساله سرکرده این باند سرقت مسلحانه متاهل است، چهار فرزند دارد، بارها به زندان رفته و هنوز نتوانسته دست از خلاف‌هایش بردارد. در حاشیه جلسه بازپرسی گفت‌وگویی با او داشتیم که در ادامه می‌خوانید.
۱۰ سال قبل به اتهام کیف‌قاپی زندانی شدم. برای رد مال ۵۰میلیون تومانی‌ام مرخصی گرفته و بیرون آمدم و لوازم داخل خودرو سرقت و کیف‌قاپی می‌کردم که این بار با اتهامات سنگین‌تری بازداشت شدم.
بله. اواسط ماه رمضان سال ۹۵ بود. دو هفته‌ای می‌شد بابت کیف‌قاپی و سرقت لوازم داخل خودرو بازداشت شدم و در بازداشتگاه یکی از پایگاه‌های پلیس آگاهی تهران بودم. شش نفر هم در بازداشتگاه بودند. یکی‌شان دزد صد خانه تهران بود. یک هفته قبل از فرارمان او نقشه را طراحی کرد. شب مورد نظر موقع افطار دیوار و هواکش را تخریب کرده و متواری شدیم. آخرین بازداشتی با ما نیامد که دست‌وپایش را در آنجا بستیم. با لباس بازداشتگاه نمی‌شد در خیابان رفت‌وآمد کرد. راننده‌ای را به گروگان گرفتیم و با خودرویش تا مسافتی رفتیم و بعد رهایش کردیم. چند روز بعد شناسایی و در شهرهای مختلف دستگیر شدیم. طراح نقشه فرار دو سال بعد از آزادی در درگیری خیابانی با یک خلافکار کشته شد.
بعد از آزادی، سرقت از وسایل داخل خودرو و خانه‌ها را انجام دادم که بیشترشان شمال کشور بود که آنجا دستگیر و محاکمه شده و به زندان افتادم. نقشه سرقت از خانه‌های شمال پایتخت، در زندان به ذهنم رسید. شش ماه قبل از آزادی با سه دزد که همسلولی‌ام بودند این باند را تشکیل داده و بعد از بیرون آمدن از زندان دزدی‌ها را شروع کردیم. یک عضو باند در خیابان کشیک می‌داد، دیگری با دیلم قفل را تخریب می‌کرد و بقیه طلا و جواهرات را سرقت می‌کردیم. مسلح بودیم تا اگر صاحبخانه سررسید او را بترسانیم و فرار کنیم.