شهر خبر

ریشه زد و‌ خوردهای درون اپوزیسیون خارج از کشور چیست؟ / مثلث براندازی، اتحاد شکننده

ریشه زد و‌ خوردهای درون اپوزیسیون خارج از کشور چیست؟ / مثلث براندازی، اتحاد شکننده

یادداشت-علی باباکریمی- کارشناس حوزه بین الملل

گروه سیاسی خبرگزاری برنا- یادداشت علی باباکریمی- کارشناس حوزه بین الملل: شاید ویدیو زدوخورد تعدادی از اپوزیسیون خارج از کشور که جلوی سفارت ایران در لندن با هم درگیر شدند را دیده باشید. مدت کوتاهی از تجمع آنها جهت اشغال سفارت ایران نگذشته بود که پس از ممانعت پلیس، بین خودشان دچار اختلاف شدند و خیلی سریع کارشان به زد و خورد کشیده شد!

این دعواها در جاهای دیگر هم تکرار شد. دعوا گریبان محسن نامجو خواننده ساختارشکن و همچنین مهناز افشار بازیگر مهاجرت کرده را نیز گرفت و تجمع کنندگان با خشونت و فحاشی آنها را از جمع خود بیرون انداختند.

این برخورد و زد و‌ خوردهای درون اپوزیسیون خارج‌نشین حتی یقه خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی را نیز گرفت و در حالی که داشت از پشت بام یک ساختمان در خصوص تجمع اپوزیسیون گزارش می‌کرد مورد فحاشی و تهدید همان اپوزیسیون قرار گرفت و تظاهرکنندگان سعی کردند به پشت بام رفته و او را مورد مرحمت قرار دهند!

اما به راستی ریشه این زدوخوردهای درون اپوزیسیون و داعیه داران براندازی ایران کجاست؟

مثلث براندازی، اتحاد شکننده

بررسی تحرکات میدانی و رسانه‌ای از ژانویه تاکنون نشان می‌دهد که برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۴۰۱ یک «اتحاد» بین گروه‌های مختلف اپوزیسیون به عنوان مجریان این براندازی شکل گرفت که دارای سه ضلع اصلی است:

یکی سلطنت طلبان به سرکردگی و نماد شاهزاده پهلوی، دوم دموکراسی خواهان جمع شده ذیل نام شورای گذار از جمهوری اسلامی و سوم، احزاب فدرالیسم‌خواه و قومیت‌گرای جدایی‌طلب با محوریت احزاب کوردستانی؛ اتحادی که به نظر می‌رسد یک «اتحاد شکننده» است و به شدت خود را از تعارضات گفتمانی و هشدارهای قلمی تا زدوخوردهای خیابانی نشان داده است.

در حالی که شبه‌نظامیان جدایی‌طلب مانند پژاک، کومله، کودار، دموکرات، کژار، پاک و غیره به شکل رسمی در بولتن‌های خبری خویش از تغییر رویه و تمرکز روی «سیاست خیابانی» و تغییر نظام سیاسی ایران از طریق تسخیر خیابان داده بودند، خانواده پهلوی نیز وارد میدان شد و در کنار آن تعدادی از مقامات سابق ایران و برخی گروه‌های سیاسی با تشکیل شورای گذار از جمهوری اسلامی، برای فردای براندازی تصمیم می‌گرفتند که حضور رهبر کنونی شبه‌نظامیان کومله به نمایندگی از گروه‌های قومی جدایی‌طلب در این شورا نشان از یک اتحاد و صف‌بندی جدید علیه ایران می‌داد.

برای یکدست‌تر کردن این اتحاد، مذاکرات آشکار و مخفیانه بسیاری نیز جهت اتحاد دو حزب دموکرات کردستان ایران شکل گرفت که در نهایت دو حزب در هم ادغام شدند و انگار اتحاد اپوزیسیون از شاه دوستان و دموکراسی خواهان و تجزیه طلبان قومیت‌گرا برای خیابانی کردن سیاست در ایران شکل گرفت.

اما این اتحاد از همان آغاز هم شکننده بود. این جریانات متنافر و متناقض گرچه در پروژه براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران هدف مشترک داشتند اما هیچکدام در هیچ زمینه دیگری دارای مشترکات اساسی نبودند.

شاهزاده پهلوی با پول هنگفتی یک کنفرانس خبری پخش زنده در شبکه‌های ماهواره‌ای ترتیب داد و اقوام ایران را به طایفه‌های کرد و بلوچ و غیره تقلیل داد که این امر باعث انشقاق موقتی در این جبهه ضدایرانی شد و گروههای قومیت‌گرا در حال خروج از این اتحاد شکننده بود که به طور موقت توسط شورای گذار روی آن سرپوش گذاشته شد.

مفهوم «ایران» برای تجزیه طلبان 

وقتی پس از ماه‌ها طراحی و تلاش برای تبدیل مسأله پوشش زنان به مسأله اصلی کشور، با فوت خانم مهسا امینی، پروژه مشترک این اتحاد شروع شد، از همان ابتدای کار شعار «زن زندگی آزادی» که یکی از شعارهای شبه‌نظامیان پ.ک.ک و کمونیست‌های طرفدار اوجالان است دوباره به محل اختلاف تبدیل شد. گروههای کردی معتقد بودند باید عبارت کردی «ژن ژیان ئازادی» بدون ترجمه استفاده شود و در خصوص انحصار دستاوردهای این موج توسط تهران هشدار دادند. شبه‌نظامیان جدایی طلب به شکلی صریح عنوان کردند که ما خواهان بیرون راندن اشغالگران ایرانی از مناطق کردنشین (آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، بخشی از همدان، ایلام، لرستان، بخشی از خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری) و جدایی این مناطق از ایران هستیم و اگر مرکزگرایان زیر عهد و پیمان خود بزنند با آنها نیز خواهیم جنگید.

این موضوع در اسناد و اظهارنظرهای زیادی از سوی گروه‌های شبه‌نظامی قومیت‌گرای کرد و همچنین هنرمندان و نویسندگان کوردگرای اغلب خارج نشین در دو هفته اخیر منتشر شده و احصا و بازنشر همه آنها در این یادداشت کوتاه میسر نیست اما زدوخوردهای اپوزیسیون خارج‌نشین در تجمعات اخیرشان نمود بیرونی این اتحاد شکننده است که با احتساب گروه‌های بدنامی چون مجاهدین خلق و سرویس‌های امنیتی برخی کشورهای ذینفع و سرمایه‌گذار در این براندازی، آدم یاد جنگ احزاب در صدر اسلام می‌افتد.

انتهای پیام/