شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#برجام#رئیس‌جمهور#مخالفان#مسئولیت
مسئولیت اصلی برجام بر عهده رئیس‌جمهور گذاشته شده/ از مخالفان برجام انتظاری جز سنگ‌اندازی نمی‌رود، موافقانی که قدرت دارند کجا هستند؟

عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی اجتماعی:

مسئولیت اصلی برجام بر عهده رئیس‌جمهور گذاشته شده/ از مخالفان برجام انتظاری جز سنگ‌اندازی نمی‌رود، موافقانی که قدرت دارند کجا هستند؟

برجام توافقی است که حدود آن را قدرت طرفین و نه عدالت، تعیین می‌کند/ دولتی را که از نقاط قوت خود بهره‌برداری نکند، نقاط ضعفش زمین‌گیر خواهد کرد

عباس عبدی نوشت: مسئولیت اصلی برجام بر عهده رئیس‌جمهور گذاشته شده است. اجرای این مسئولیت نیازمند شجاعت در تصمیم‌گیری است. اگر منتظر هستند که تأییدیه‌ای فراتر از دولت برای برجام برسد، می‌توان گفت که بدون تردید این تأییدیه همچون نوبت گذشته، پس از امضا خواهد بود و نه پیش از آن.

اعتمادآنلاین|

عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی اجتماعی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: در یادداشت دیروز به ترفند جدید مخالفان برجام تحت عنوان «زمستان سرد» پرداختم که بهتر است بگوییم «سراب زمستان» است. اکنون به نکته مهم‌تری اشاره می‌شود و اینکه اگر چه مخالفان داخلی برجام همسو با دیگران مشغول اقدام هستند تا این توافق به سرانجام نرسد، ولی مسئولیت اصلی متوجه کیست؟ از مخالفان که انتظاری جز سنگ‌اندازی نمی‌رود، پس موافقانی که قدرت دارند در این میان کجای کار هستند؟

ماجرا از این قرار است که تقریباً احیای برجام قطعی شده بود. هم به لحاظ تحلیلی و هم به لحاظ شواهد و قرائن دستور هم داده شده بود که لشگر سایبری مقدمات تبلیغی را فراهم کند که چنین هم کردند. حتی تاریخ امضای توافق نیز به قولی معلوم شده بود. هم ایالات متحده توافق کرده بود و هم مسأله پادمان در ذیل یک تفاهم کلی و در قالب اعتماد متقابل و در آینده حل می‌شد. اصولاً معنا ندارد که توافق انجام شود ولی پادمان باقی بماند، ولی در هر حال هنگام توافق باید موقعیت حرفه‌ای و فنی و به ظاهر مستقل بودن آژانس را در نظر می‌گرفتند که در برجام سال ۱۳۹۴ نیز همین گونه شد.

مسئولیت اصلی برجام بر عهده رئیس‌جمهور گذاشته شده است. اجرای این مسئولیت نیازمند شجاعت در تصمیم‌گیری است. اگر منتظر هستند که تأییدیه‌ای فراتر از دولت برای برجام برسد، می‌توان گفت که بدون تردید این تأییدیه همچون نوبت گذشته، پس از امضا خواهد بود و نه پیش از آن. از سوی دیگر موضوعی چون برجام که ابعاد گوناگونی دارد، مستلزم بررسی‌های فراوانی است، ولی نه اینکه این اندازه ادامه پیدا کند که سر و صدای همه در آید. شاید گفته شود که فلان شرط و بهمان شرط را باید ایالات متحده بپذیرد تا توافق امضا شود. خوب اگر چنین است طرفین می‌توانند شروط فراوانی را برای یکدیگر بگذارند، بدون اینکه قدرت رسیدن به آن را داشته باشند. پرسش اصلی این است که از یک ماه پیش به این سو چه اتفاقی رخ داد که امیدها از امضای برجام زایل شد؟ هر چند هنوز از میان نرفته است، ولی روشن است که یکی از دو طرف ماجرا زیر توافقات قبلی خود زده است و قطعاً اینها مستند و مکتوب است و قابل انکار نیست.

در هر صورت برجام یک توافقی است که حدود آن را قدرت طرفین و نه عدالت، تعیین می‌کند. پس اگر توافق انجام نشد، باید مسئولیت تبعات ناشی از عدم انجام آن را پذیرا باشند. اگر به امید زمستان سرد نشسته‌اید، بدانید که سراب است و هدف آن تأخیر انداختن به امید لغو شدن است. مسئولیت اصلی این وضعیت نیز متوجه آقای رئیسی است، زیرا قدرت امضای برجام یا رد آن را در دست دارد. مطابق اصل مشهور کسی که قدرت دارد باید مسئولیت نیز بپذیرد. یکی از نکات مثبتی که برای دولت جدید شمرده می‌شد، یک‌دستی کامل جریان حاکمیت بود به این معنی که حداقل از درون ساختار قدرت کسی با سیاست‌های دولت مخالفت نمی‌کند، یا چوب لای چرخ آن نمی‌گذارد. خوشبختانه در برخی موارد این موضوع پاسخ مناسب داده است، از جمله آزاد شدن ورزشگاه‌ها برای حضور زنان که در دولت جدید انجام شد، که اگر در دولت قبل بود کفن‌پوشان راهی ورزشگاه‌ها می‌شدند. ولی معلوم نیست که چرا در زمینه برجام از این نقطه قوت خود استفاده نمی‌شود؟ دولتی که از نقاط قوت خود بهره‌برداری نکند، نقاط ضعفش آن را زمین‌گیر خواهد کرد.