شهر خبر

«خطرِ اصلاح‌طلبان» یا نخ تسبیح وحدت اصولگرایی

کدخبر: 517033
احمد زیدآبادی در یادداشتی به اختلافات درونی اصولگرایان بعد از رسیدن به قدرت پرداخت.

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه اعتماد، احمد زیدآبادی فعال سیاسی اصلاح‌طلب در یادداشتی با اشاره به اختلافات اصولگرایان نوشت: 

وقتی از «یکدستی قدرت» پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1400 حرف می‌زنیم، منظور مقایسه وضعیت با دوران «دودستگی قدرت» بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان است نه به معنای نفی اختلاف بین اجزای جبهه و جناح اصولگرایان. واضح است که در بین اصولگرایان گرایش‌های مختلفی وجود دارد. برخی از این گرایش‌ها مخالفت‌شان با گرایش‌های دیگر، کمتر از مخالفت‌شان با اعتدالگرایان یا اصلاح‌طلبان نیست. برای نمونه، اعضای جبهه پایداری مخالفت‌شان با علی لاریجانی یا محمد‌باقر قالیباف دست‌کمی از مخالفت‌شان با حسن روحانی و حتی سید‌محمد خاتمی ندارد. اختلاف بین اصولگرایان اما تا قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1400 موضوعی کم و بیش بالقوه بود، اما پس از انتخابات به فعل در آمده است. در دوران ریاست ‌جمهوری حسن روحانی، مجموع گرایش‌های جناح اصولگرا با تمرکز بر وجود رقیب یا «دشمنِ» مشترکی به اسم اصلاح‌طلبان، اختلافات بین خود را پنهان می‌داشتند و از تظاهر به وحدتی عمدتا کاذب دریغ نمی‌کردند. با آغاز فعالیت‌های انتخاباتی اما اختلافات بین آنها به طرز عریان و بی‌سابقه‌ای پدیدار شد. ابتدا در پشت پرده فعالیت‌هایی برای انصراف آقای قالیباف از حضور در انتخابات انجام شد و سپس، حذف علی لاریجانی از گردونه رقابت انتخاباتی در دستور کار برخی از آنها قرار گرفت. ظاهرا سیدابراهیم رییسی به صورتِ نقطه اشتراک طیف‌های گوناگون اصولگرا و علامت اجماع آنان برای حضور در انتخابات در آمد. ترکیب کابینه ناهمگون و متشتت آقای رییسی در واقع نمایشی از این اجماعِ به نسبت صوری بود، اما مواجهه عملی با انبوه مشکلات و ضرورت تصمیم‌گیری درباره آنها، تظاهر به اجماع و وحدت در صفوف اصولگرایان را با بحران روبه‌رو کرده است. در کوتاه‌مدت بزرگ‌ترین عامل اختلاف بین اجزای مختلف اصولگرایی احیای برجام و نحوه رویارویی با این پدیده است. مخالفت شدید طیف وسیعی از اصولگرایان با توافقنامه برجام موضوع محرمانه‌ای نیست و تبلیغات «زهرآگین» آنها علیه این توافق هنوز از یادها نرفته است. اینک دولتِ مورد حمایت اصولگرایان تصمیم به احیای همان توافقنامه گرفته و  بنابراین مجموعه طیف‌های این جناح مجبورند به نیروهای هوادار خود به‌طور اخص و به افکار عمومی به‌طور اعم توضیح دهند که چه اتفاقی سبب این اقدام شده است؟ شاید رییس دولت با تاکید بر موضع مبهم یا معتدل طیفی از اصولگرایان در برابر برجام، مخالفت شدید این جناح با برجام را افسانه‌ای ساخته و پرداخته جناح رقیب قلمداد کند و احیای برجام را نه عدول از خط‌مشی اصولگرایی و چرخش بی‌سابقه سیاسی در این زمینه، بلکه ادامه منطقی سیاست گذشته برخی چهره‌های این جبهه معرفی کند. این نوع چاره‌جویی اما برای آن دسته از اصولگرایانی که اصلِ برجام را آماج زننده‌ترین توصیفات قرار داده یا هنوز هم از نفی آن دست برنداشته‌اند، راه نجاتی نمی‌گشاید. این دسته از اصولگرایان ممکن است با طرح ادعاهای بی‌پایه‌ای مانندِ «تفاوتِ بنیادین اصل برجام و توافقنامه احیای آن» مجبور به همراهی با تصمیم دولت شوند که در این صورت مورد تمسخر و استهزاء رقبا و مخالفان سیاسی قرار خواهند گرفت یا اینکه با یک‌دندگی و لجاجت به مخالفت عملی با احیای برجام ادامه دهند که در این صورت نیز به تدریج از دایره اصولگرایی بیرون رانده خواهند شد. با این حساب، دولت برای اجرای موثر برجام و بهره‌مندی از فواید آن، ناچار به جدا کردن راه خود از اصولگرایانِ مخالف این توافق است. مهم‌ترین چالش داخلی پیش روی دولت آقای رییسی در آینده به واقع همین است. ممکن است این بخش از اصولگرایان برای پیشگیری از این روند، درصدد احیای قصه «خطرِ اصلاح‌طلبان» به عنوان نخ تسبیح وحدت اجزای جناح خود برآیند و در این زمینه اقدام به التهاب‌آفرینی کنند. در این میان اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان هم به جای صدور بیانیه‌های آتشین در غم از دست رفتن دوران دوگانگی قدرت، لازم است بیشتر مراقب این نوع ترفندها باشند!