شهرخبر
برچسب‌های مهم خبری:#پاکستان

اسارت مرد افغان در شکنجه گاه گروگانگیران در پاکستان

اسارت مرد افغان در شکنجه گاه گروگانگیران در پاکستان

شوهرم را در مرز ایران و پاکستان گروگان گرفته‌اند و اگر پول به حساب گروگانگیران واریز نکنم جانش را می‌گیرند.» این بخشی از گفته‌های زنی افغان است که برای آزادی شوهرش از بازپرس جنایی تهران درخواست کمک کرد.

زن جوان وقتی در دادسرای جنایی تهران مقابل قاضی حمیدرضا رستمی، بازپرس شعبه یازدهم قرار گرفت، گفت: من در افغانستان معلم بودم و به همراه شوهر و فرزندانم در شهر مزارشریف زندگی می‌کردیم. شوهرم افسر ارتش بود اما بعد از ورود طالبان گفت که بهتر است افغانستان را ترک کنیم. او پیشنهاد کرد که قاچاقی به ایران بیاییم و من هم قبول کردم.

وی ادامه داد: اواخر سال گذشته به همراه شوهرم و فرزندانم خودمان را به مرز رساندیم و با پرداخت پول به قاچاقچیان از مرز گذشتیم اما باید مسیری طولانی را با پای پیاده طی می‌کردیم و چون بچه‌ها همراهمان بودند، زمان بیشتری طول می‌کشید. حدود 15روز از میان کوه‌ها و مسیرهای صعب‌العبور پیاده گذشتیم تا به نزدیکی مرز ایران و پاکستان رسیدیم. فکر می‌کردیم وارد ایران شده‌ایم و دیگر سختی‌ها تمام‌شده اما در پاکستان افراد مسلحی ما را گروگان گرفتند. آنطور که من متوجه شدم تعدادی از گروگانگیران از باقیمانده‌های گروه تروریستی ریگی بودند. به‌جز ما خانواده‌های دیگری نیز بودند که آنها را هم گروگان گرفتند. آدم‌ربایان مسلح، ‌ما را داخل اتاق‌هایی که از بلوک سیمانی ساخته شده بود حبس کردند. ابتدا تمامی پول و وسایل قیمتی ما را سرقت کردند و بعد از ما خواستند تا با بستگانمان تماس بگیریم و برای آزادی‌مان درخواست پول کنیم اما ما هیچ‌کس را نداشتیم.

وی گفت: 2روز آنجا بودیم و در این مدت تعدادی از گروگان‌ها که خانواده‌هایشان پول به حساب آدم‌ربایان واریز کرده بودند، آزاد شدند اما ما و تعداد دیگری که هنوز پولی پرداخت نکرده بودیم را سوار خودرو کردند و به جای دیگری بردند و در آنجا هر خانواده‌ای را داخل اتاقی حبس کردند. گروگانگیران مسلح شوهرم را شکنجه می‌کردند و 9شبانه روز ما را در آنجا نگه داشتند. روزهای سختی را سپری کردیم تا اینکه در نهایت مرا آزاد کردند تا در ایران کار کنم و پولی را که می‌خواستند فراهم کرده و به حسابشان واریز کنم تا شوهرم را آزاد کنند. زن افغان گفت: با مشقت زیاد به ایران آمدم و در این مدت در خانه‌های مردم کار می‌کردم تا پول آزادی شوهرم را تامین کنم. مدتی قبل اما مردی که همراه شوهرم گروگان مردان مسلح بود پس از آزادی مرا پیدا کرد و گفت گروگنگیران قصد دارند به‌زودی شوهرم را به قتل برسانند. در این شرایط بود که تصمیم گرفتم از گروگانگیران شکایت کنم؛ ‌هرچند آنها تهدید کرده‌اند که اگر شکایتی مطرح کنم جان شوهرم را می‌گیرند. با این شکایت، ‌بازپرس جنایی تهران دستور تحقیقات بیشتر را صادر و موضوع را به پلیس بین‌الملل اعلام کرده تا تحقیقات برای شناسایی گروگانگیران و آزادی گروگان‌ها آغاز شود.