شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#غزه#فلسطین

گزارش پایگاه «اوراسیا ریویو»؛

محاصره ۱۵ ساله غزه چگونه شکست خورده‌است؟

محاصره ۱۵ ساله  غزه چگونه شکست خورده‌است؟

دولت‌های شارون، «ایهود اولمرت»، «بنیامین نتانیاهو» و «نفتالی بنت» هیچکدام نتوانستند غزه را از بدنه فلسطین بزرگ جدا کنند و اراده آن را بشکنند.

به گزارش خبرگزاری مهر، پایگاه «اوراسیا ریویو» در گزارشی به بررسی برآیند بیش از یک دهه محاصره غزه از سوی رژیم صهیونیستی پرداخت که به نتایج مورد نظر صهیونیست‌ها ختم نشده‌است. در ادامه به بخش‌هایی از این گزارش اشاره می‌شود؛

اسرائیل در زمان آغاز محاصره این اقدام را تنها راه محافظت از خود در برابر «تروریسم و حملات موشکی» فلسطینیان دانست و این توجیه را به عنوان یک خط فکری ادامه داد. با وجود این، تعداد کمی از مردم اسرائیل بر این باورند که وضعیت امنیت امروز آنان بهتر از دوره پیش از ژوئن ۲۰۰۷ است.

اکثر کارشناسان بر این باورند که اسرائیل این محاصره را پس از وقوع یک رویارویی کوتاه و خشونت‌آمیز بین جنبش‌های حماس و فتح و در پاسخ به تسلط جنبش «حماس» بر نوار غزه که هنوز هم بر تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری تسلط دارد، اعمال کرد.

با این وجود، محاصره غزه سال‌ها قبل از درگیری حماس و فتح یا حتی پیروزی حماس در انتخابات پارلمانی ژانویه ۲۰۰۶ برنامه‌ریزی شده بود. «آریل شارون» نخست‌وزیر اسبق اسرائیل، از مدت‌ها قبل‌تر تصمیم داشت که نیروهای اسرائیل را به خارج از غزه منتقل کند؛ تصمیمی که در سال ۲۰۰۳ توسط شارون پیشنهاد شد و در سال ۲۰۰۴ توسط دولت وی به تصویب رسید و در نهایت به خروج اسرائیل از غزه در آگوست و سپتامبر ۲۰۰۵ منجر شد.

این اقدام یک تاکتیک از سوی اسرائیل قلمداد می‌شد. آنان تصمیم داشتند که با این روش چند هزار شهرک‌نشین غیرقانونی یهودی را از غزه به شهرک‌های غیرقانونی کرانه باختری منتقل کنند و همزمان ارتش اسرائیل را مجدداً از مراکز پرجمعیت غزه به مناطق مرزی اعزام کنند؛ این شروع محاصره غزه بود.

این ادعا حتی مورد تأیید «جیمز ولفنسون» که در سال ۲۰۰۵ توسط «گروه چهارگانه خاورمیانه» به عنوان فرستاده ویژه برای محاصره غزه منصوب شد، قرار داشت. ولفنسون در سال ۲۰۱۰ در این زمینه گفت که غزه از زمان عقب‌نشینی اسرائیل به طور کامل محاصره بوده‌است.... محاصره‌ای که عواقب انسانی و اقتصادی این امر برای مردم فلسطین شدید و عمیق بود.

بر خلاف تصور اما انگیزه اصلی این اقدامات، ایجاد امنیت برای اسرائیل یا حتی تمایل به گرسنگی دادن به مردم غزه به عنوان نوعی مجازات جمعی نبود. وقوع مورد دوم فقط یک نتیجه قابل پیش‌بینی از یک توطئه سیاسی بسیار شوم‌تر بود. «داو ویزگلاس» (Dov Weissglas) مشاور ارشد شارون در آن زمان و طی مصاحبه‌ای با روزنامه «هاآرتس» در اکتبر ۲۰۰۴، صراحتاً عنوان کرد که این طرح به دلیل توقف روند صلح اهمیت داشت. وقتی روند صلح را متوقف کنید، بالطبع از ایجاد یک کشور فلسطینی، مذاکره درباره سرنوشت پناهندگان، مرزها و بیت‌المقدس نیز جلوگیری می‌کنید.

به گفته این سیاستمدار اسرائیلی، همه این طرح‌ها با همکاری «جورج دبلیو بوش» رئیس‌جمهوری وقت آمریکا و تصویب هر دو مجلس کنگره انجام شد.

برای اسرائیل، محاصره فقط یک ترفند سیاسی بود که با گذشت زمان، معنا و ارزش بیشتری پیدا کرد. ویزگلاس در سال ۲۰۰۶ در پاسخ به این اتهام که اسرائیل فلسطینی‌ها را در غزه گرسنگی می‌کشد، گفت: «ایده این است که فلسطینی‌ها را در یک رژیم غذایی قرار دهیم نه اینکه آنها را از گرسنگی بکشیم».

این سخنان در آن زمان به عنوان ادعاهایی دروغین شناخته شد اما بعدها مشخص شد که این سیاست واقعی اسرائیل بوده‌است. گزارشی در سال ۲۰۰۸ که در سال ۲۰۱۲ در دسترس عموم قرار گرفت، از این حقیقت پرده برداشت. «گیشا» یک گروه حقوق بشری اسرائیلی در گزارشی با عنوان «خط قرمز مصرف مواد غذایی در نوار غزه» مشخص کرد که اسرائیل حداقل کالری لازم برای زنده نگه داشتن جمعیت غزه را محاسبه می‌کند.

اینک مردم غزه در فقر و رنج شدید قرار دارند. نزدیک به ۹۸ درصد از آب این منطقه غیرقابل شرب است. بیمارستان‌های آن فاقد لوازم ضروری و داروهای حیاتی هستند. حرکت در داخل و خارج از نوار غزه به‌جز برخی موارد استئنایی عملاً ممنوع است.

با وجود این مشکلات اما اسرائیل نتوانست به هیچ‌یک از اهداف خود دست یابد و به طرز فجیعی در این زمینه شکست خورده‌است. تل‌آویو امیدوار بود که با این محاصره، جامعه بین‌المللی مجبور شوند تا وضعیت حقوقی مالکیت غزه را بازتعریف کنند اما با وجود تلاش‌های واشنگتن هیچگاه این اتفاق نیفتاد. غزه همچنان در حقوق بین‌الملل به عنوان بخشی از سرزمین‌های اشغالی فلسطین تعریف شده‌است.

اسرائیل در سپتامبر ۲۰۰۷، غزه را به عنوان سرزمین دشمن و متخاصم شناخت و تا سال ۲۰۰۸ چندین جنگ ویرانگر را در این منطقه به راه انداخت. البته هیچ‌کدام از این جنگ‌ها نتوانست اسرائیل را به هدف خود برساند. در عوض، غزه در مقیاسی وسیع‌تر از گذشته در حال مقابله است؛ موضوعی که محاسبات سران تل‌آویو را بر هم زده‌است.

در نهایت باید گفت که دولت‌های شارون، «ایهود اولمرت»، «بنیامین نتانیاهو» و «نفتالی بنت» هیچکدام نتوانستند غزه را از بدنه فلسطین بزرگ جدا کنند، اراده نوار را بشکنند یا امنیت اسرائیل را با ایجاد ناامنی و اعمال فشار بر فلسطینیان تضمین کنند.

افزون بر آن، اسرائیل در این طرح قربانی غرور خود شده‌است. با وجود اینکه ادامه محاصره غزه هیج مزیت کوتاه یا بلندمدتی برای اسرائیل نداشته و ندارد اما رفع آن نیز به منزله اعتراف اسرائیل به شکست خواهد بود. از طرفی عقب‌نشینی اسرائیل از غزه می‌تواند فلسطینیان کرانه باختری را به سمت تقلید از مدل غزه سوق دهد.

در مجموع می‌توان گفت طرح سیاسی اسرائیل در غزه نتیجه معکوس داشت و تنها راه نجات اسرائیل این است که محاصره را به طور کامل و برای همیشه از این منطقه بردارد.