شهر خبر

"باید"‌های آقای رییسی و «انحراف از نُرم» در سبک‌شناسی

به نظر می رسد یا مشکل از تنظیم کنندگان سخنرانی است که یک فرم واحد را در نظر دارند و تنها مخاطب "باید" ها را تغییر می دهند!

     عصر ایران؛ مهرداد خدیر- رییس جمهوری در مراسم روز ملی صنعت نیز مطابق معمول در سخنان خود بارها کلمۀ «باید» را به کار برد.


    اگرچه برخیاز این بایدها ایجاد تعهد می کند اما غالباً بیان بدیهیات است و از زبان دیگرن هم می تواند صادر شود ضمن این که اگر قرار بر این فرم باشد در هر جمعی می توان به شکلی بیان کرد. مثلا در روز معلم بگوییم "معلم باید در رفاه باشد" یا در روزکارگر تصریح کنیم: "کارگر نباید دچار مشکلات معیشتی باشد".


   فرمت "باید" و "نباید" جذابیت سخنان ریس جمهوری برای رسانه ها را هم کم می کند و خصوصا حالا که نواصول‌گرایان بر سفرۀ آمادۀ رسانه‌های بودجه دار یا بودجه خوار نشسته‌اند نیاز به ابتکار و پرهیز از تکرار دارند و هر روز نمی‌توانند تیتر بزنند: باید فلان شود، نباید بهمان شود چرا که تیتر "باید" دار ضعیف به حساب می آید. زیرا از هیچ فعلی خبر نمی دهد.

  مثلا این که "مجسمه فردوسی را نیمه‌کاره رنگ زدند" خبر است یا این که شهرداری تهران اصلاح کرده است. یا حتی اگر رییس جمهوری دستور دهد و در قالب آن فرمان باید و نباید کند. اما بایدهای انتزاعی نه شوری برمی انگیزد نه امیدی می‌آفریند.


  مشخص نیست استفادۀ زیاده از حد آقای رییسی از "باید و نباید" به خاطر روحانی بودن اوست یا سابقۀ ده ها سال مسؤولیت در قوۀ قضاییه اما اسلاف او هم به جز احمدی‌نژاد روحانی بودند و این قدر باید و نباید نمی‌کردند. در سخنان رییس فعلی قوۀ قضاییه هم سخنان راه گشا دیده می شود و این همه باید و نباید نمی بینیم بلکه افقی ترسیم می کند.


  از این رو به نظر می رسد یا مشکل از تنظیم کنندگان سخنرانی است که یک فرم واحد را در نظر دارند و تنها مخاطب "باید" ها را تغییر می دهند!


   اهل فن می دانند یکی از دروس تخصصی در سطح دکتری ادبیات فارسی درس تکنیکی «سبک شناسی» است که زنده یاد ملک الشعرای بهار با تدوین کتابی جامع تدوین و اریه کرد و دکتر شفیعی کدکنی استاد بی بدیل آن است و به خصوص در مبحث «انحراف از نُرم» نظیر ندارد.


   منظور از «انحراف از نُرم» این است که کافی است شما کمی از قاعدۀ اصلی منحرف شوید تا صاحب سبک تازه شناخته شوید اما این سبک نباید تصنعی باشد و مخاطب عام متوجه شود. راز نپسندیدن سبک سهراب سپهری در سلیقۀ استاد هم اگرچه تازگی‌ها در محافل عام کمتر بروز می دهند این است که نگران‌اند دچار تقلید ناشیانه شود.

 
   مشهور ترین مثال استاد در کلاس های درس سبک شناسی این شعر سهراب سپهری است:


   صندلی را بنِه میان سخن‌های سبز نجومی، ای دهانی پر از منظره !


   استدلال ایشان این است که این شعر احتمالا کوششی بوده نه جوششی. به این معنی که یک جملۀ ساده را کمی تغییر داده. این جمله را تصور کنید:


   صندلی را بیاور میان باغچه های سبز زیبا، ای دهانی پر از شعر!


   حالا در این جمله به جای "بیاور"، بنه گذاشته و به جای باغچه، "سخن" یا به جای "زیبا"، نجومی و به جای شعر، هم منظره و بدین ترتیب انتزاعی می‌شود یعنی «صندلی را بیاور میان باغچه های سبز زیبا» با کمی تغییر می شود: صندلی را بنه میان سخن های سبز نجومی.


   غرض انکار ذوق سهراب نیست و نویسندۀ این سطور بارها در ستایش او نوشته‌ام.بلکه مراد، توضیح یک تکنیک است. حالا حکایت سخنان آقای رییسی است که در آنها "باید" جای ثابت دارد. یعنی انگار یک فرم واحد وجود دارد و کلماتی تغییر می کند.


   کما این که در 12 محور سخنان رییس جمهوری در دیدار با صنعت گران بیش از هر محتوایی کلمۀ «باید» جلب توجه می کند و بگذارید بگوییم توی ذوق می زند. به عمد باید ها را برجسته یا بولد نمی کنم تا خود به این احساس برسید و نگویید هدایت شده بوده است:

  1- آینده باید برای فعالان اقتصادی و صنعتی قابل پیش‌بینی باشد تا بتوانند برای آن برنامه‌ریزی کنند.


  2- دولت باید تصدی‌گری‌های خود را در اقتصاد رها کند در جایگاه هدایت، حمایت و نظارت قرار گیرد.


  3- میدان فعالیت باید به بخش خصوصی واگذار شود و دولت از تصدی‌گری‌های خود بکاهد و وزن نظارتی و حمایتی خود را افزایش دهد.


  4- باید چابک‌سازی دولت و جلوگیری از فربه شدن و افزایش هزینه‌های دولت مدنظر همه نهادها و دستگاه‌ها به ویژه دولت و مجلس شورای اسلامی باشد.


  5- دانشگاه باید کنار بازار، صنعت و معدن بیاید و در این زمینه باید صنایع بزرگ و سنگین بیش از دیگر صنایع و فعالیت‌های تولیدی مورد توجه باشند.


  6- هر تولیدکننده باید با بازتعریف مسأله افزایش بهره‌وری در عین حال راهکارهای کاهش قیمت تولید را نیز پیدا کند.


  7- باید نسبت به مسأله خام‌فروشی شدیداً حساس باشیم چرا که ایجاد ارزش افزوده و اشتغال در پرتو جلوگیری از خام‌فروشی میسر خواهد شد.


  8- در میدان تولید باید از مصرف‌کنندگان حمایت شود.


  9- ساختارهای فسادزا باید به گونه‌ای اصلاح شوند که حتی اگر فردی قصد فساد داشت، زمینه برای او مهیا نباشد.


  10-دولت هوشمند یکی از زمینه‌های مهم مبارزه با فساد است و این مسأله باید به صورت جدی مورد توجه قرار بگیرد چرا که سامانه‌ها نقش بسیار مهمی در شفافیت و افشاگری فساد دارند.


11- باید فعالان اقتصادی، تولیدکنندگان و صنعتگران مراقب باشند تا آلاینده‌ها به محیط زیست و مردم آسیب نزنند.


12 - مدیران باید با تلاش مضاعف مدیریت ماندگار را صفحه تاریخ ثبت کنند؛ حق عقب‌گرد، توقف و در جا زدن نداریم، تنها راه پیش روی پیشرفت است.


   حالا فکر کنید در جمع دانشگاهیان بخواهند صحبت کنند. جمله اول را می توان این گونه تغییر داد: آینده باید متعلق به دانشگاهیان باشد. جمله دوم هم می شود دانشگاه باید...


   اگر آقای رییسی نطق های خود را بی مشاوره ایراد می‌کند در نظر داشته باشد در جایگاه عالی ترین مقام اجرایی نیاز به باید و نباید نیست و کافی است بگوید در این نقطه بودیم و حالا در این نقطه هستیم و می خواهیم به فلان نقطه برسیم و در این مسیر برنامه و چالش و اهداف ما این است.


    اگر هم دیگران متن ها را آماده می کنند از آنان بخواهند «باید» ها را بیندازند و ببینند چیزی باقی می ماند یا نه؟!


   ویراستاران خبره معتقدند هر چه در یک متن «که» کمتر باشد (بر سر حرف اضافه بودن یا نبودن آن اختلاف نظر وجود دارد) آن متن شُسته رُفته‌تر است.


   قاعدۀ «که» را می توان دربارۀ «باید» هم تسری داد و حداقل اگر قرار است یک قاعده را مدام تکرار کنند به نکات مربوط به «انحراف از نُرم» توجه شود. چرا که بدون انحراف از نُرم سبک ایجاد نمی‌شود و بدون سبک خاص و اختصاصی احساس ملال درمی گیرد.