شهر خبر

چرا مذاکرات احیای برجام به حاشیه خلیج فارس منتقل شد؟

طبیعتاً، وقتی بعد از یک وقفه طولانی دو طرف به این نتیجه می‌رسند که باید به میز مذاکرات بازگردند، می‌توان استنباط کرد که یک اراده سیاسی بوجود آمده است

اعتمادآنلاین|

«به نظرم آقای بورل نکته مهمی را مطرح کرد و آن اینکه «تغییرات ژئوپلیتیک» انعقاد توافق را ضروری‌تر کرده است. در نتیجه اگر نرمشی هست، از جانب دو طرف صورت گرفته است. یعنی غرب هم در فضای جدید به ضرورت تنش‌زدایی با ایران پی برده است.»

به گزارش انتخاب، رضا نصری، کارشناس سیاست خارجی گفت:

این ابتکار جدید، این پیام را به کشور‌های همسایه مخابره می‌کند که بُرد راهبردی ایران قرار نیست به باخت آن‌ها منتهی شود و ایران بیش از اینکه دنبال هژمونی بر منطقه باشد، خواستار یک «منطقه قوی» است.

دومین کارکرد این است که فُرمت جدید به مثابه یک «حلقه پیوند» میان مذاکرات منطقه‌ای بین ایران و کشور‌های همسایه و مذاکرات هسته‌ای عمل می‌کند؛ ضمن اینکه به ایران و آمریکا نیز اجازه می‌دهد در چارچوب جدیدی بدون واسطه - یا با واسطه کم‌تری - با یکدیگر به رایزنی بپردازند.

نصری در پاسخ به پرسشی مبنی اینکه پیشنهاد‌های ایران و امریکا به یکدیگر چه می‌تواند باشد و اینکه آیا امریکا پیشهادی مثل رفع تحریم قرارگاه خاتم لانبیا را می‌پذیرد یا خیر، گفت: «حقیقت این است که اختلافات باقی‌مانده، اختلافات قابل حلی است و صرفاً یک اراده سیاسی می‌طلبد. کمااینکه در تابستان سال گذشته - پیش از انتقال دولت در ایران - طرفین عملاً به آستانه توافق رسیده بودند. یعنی اگر اراده سیاسی به وجود بیاید، پیدا کردن فرمول‌های مختلف و ابتکارات دیپلماتیک و حقوقی - از قبیل همین موضوع رفع تحریم خاتم‌الانبیا - یک بحث ثانویه است.»

این تحلیلگر مسائل بین‌الملل در پاسخ به این پرسش که آیا بحث تضمین قابل حل است یا خیر، اظهار کرد: «در همه کشورها، از جمله در ایران مقوله‌ای به اسم «مصالح ملی» (Raison d'état) وجود دارد که به آن کشور اجازه می‌دهد به دلایل حاکمیتی - به تشخیص یکجانبه خود - هر تعهد و الزام حقوقی در رابطه با سایر کشور‌ها را زیر پا بگذارد. در دکترین حقوقی و راهبردی همه کشورها، تأمین «مصالح ملی» بر تمام قید و بند‌های حقوقی، سیاسی، اخلاقی و اقتصادی اولویت دارد. کسانی که مدام بر طبل تضمین می‌کوبند، بگویند چه تضمینی می‌خواهند از آمریکا دریافت کنند که فقط همین یک اصل را بی اثر سازد؟ حقیقت این است که بهترین تضمین ایجاد دینامیکی است که به موجب آن طرف مقابل زیان عهدشکنی را از پایبندی به تعهداتش بیش‌تر ارزیابی کند. به بیان دیگر، «تضمین» یک راه‌حل سیاسی دارد، نه یک راه‌حل حقوقی.»

او همچنین درباره اینکه آیا می‌توان از سرگیری مذاکرات را به معنای نزدیک شدن و حل و فصل اختلافات تلقی کرد، گفت: «طبیعتاً، وقتی بعد از یک وقفه طولانی دو طرف به این نتیجه می‌رسند که باید به میز مذاکرات بازگردند، می‌توان استنباط کرد که یک اراده سیاسی بوجود آمده است. «اراده سیاسی» هم کلید حل‌وفصل اختلافات در مذاکرات است.»

نصری اظهار کرد: «به نظرم آقای بورل نکته مهمی را مطرح کرد و آن اینکه «تغییرات ژئوپلیتیک» انعقاد توافق را ضروری‌تر کرده است. در نتیجه اگر نرمشی هست، از جانب دو طرف صورت گرفته است. یعنی غرب هم در فضای جدید به ضرورت تنش‌زدایی با ایران پی برده است.»