شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#تلویزیون#مستند#کارگردان

وقتی سر تراشیده خواننده زن مد می‌شود | کاسبی با مستند زرد | این مستند قابل پخش از تلویزیون نیست

کارگردان مستند «بهت می‌آد» ضمن اشاره به خاطره یک خواننده زن از مد شدن سر تراشیده‌اش در میان مردم، از نبود الگوسازی مناسب در جامعه انتقاد کرد.

محمدحسن یادگاری

 به گزارش همشهری آنلاین، محمدحسن یادگاری کارگردان مستند «بهت می‌آد» همزمان با عرضه اینترنتی این مستند درباره آن توضیح داد: این مستند مربوط به سال ۹۴ و ۹۵ می‌شود که علاقمند بودم در حوزه حجاب و عفاف اثری را تولید کنم. پژوهش‌های بسیاری کردیم تا ببینم از چه منظر می‌توان سراغ این سوژه رفت، در این مسیر سوژه «ظاهرآرایی» و تغییر و تحولات آنکه خیلی‌وقت‌ها خنده‌دار هم هست، به ذهنم رسید. در دوره‌ای تیپ و ظاهری را برای تفاوت با دیگران انتخاب می‌کردیم که وقتی زمان می‌گذشت، متوجه می‌شدیم که این تیپ و ظاهر اتفاقاً چقدر خنده‌دار است و هیچ تناسب و زیبایی‌ای هم ندارد. اینگونه بود که این سوژه برایم جالب شد و سراغ آن رفتیم.

وی با اشاره به رویکرد تاریخی خود در این مستند، افزود: در ابتدا قرار نبود این مستند یک کار آرشیوی باشد اما احساس کردیم با توجه به مضمونی که انتخاب کرده‌ایم، کار می‌تواند جنبه آرشیوی هم داشته باشد، به همین دلیل بخش آرشیوی آن را پررنگ‌تر هم کردیم.

یادگاری با اشاره به اینکه «این مستند قابل پخش از تلویزیون نیست» ادامه داد: بخش‌هایی از مستند از نظر پوشش، قابل پخش از تلویزیون نیست. در عین اینکه علاقه‌مند نبودم به این موضوع نگاه زرد داشته باشم، کمااینکه خیلی پیش‌روتر از برخی مستندهایی که سراغ سوژه‌های زرد جنسی می‌روند، می‌توانستم این کار را بکنم. این جنس مستندسازی بیشتر زرد است و ماندگار هم نخواهد بود.

روایت از دوره قاجار

کارگردان «بهت می‌آد» درباره روایت این مستند گفت: روایت ما از دوره قاجار آغاز می‌شود، زمانی که مدرنیته به شکلی در حوزه پوشش افراد در ایران به‌وجود آمد و در دوره پهلوی هم تحولاتی پیدا کرد. بعد از انقلاب هم این پوشش شکل و شمایل متفاوتی پیدا کرد. بحث اصلی ما هم روی «مد» است و اینکه واقعاً به چه چیزی «زیبایی» می‌گوییم؟

وی افزود: مخاطب هدف من در این مستند، دو سر طیف نیستند، بلکه قشر خاکستری را هدف قرار داده‌ام که شامل عمده مردم می‌شوند. عمده مردم ابتدای انقلاب چادر داشتند، بعد این پوشش تبدیل به شال و روسری شد و به تیپ‌های عمومی امروز رسید. همین امروز طیفی را داریم که تنها چادر را پوشش کامل می‌دانند و در مقابل طیف دیگری هستند که همین پوشش حداقلی فعلی‌شان را هم زیاد می‌دانند! من با این دو قشر کاری نداشتم، بلکه سراغ قشر خاکستری‌ای رفته‌ام که شاید برخی مادرهای چادری هم داشته باشند اما خودشان آزادتر لباس می‌پوشند. مخاطب عمده مستند ما این قشر هستند که معتقدم شرایط تاریخی بر آن‌ها تأثیر گذاشته است.

یادگاری تأکید کرد: «تیپ معمولی» از نگاه افراد جامعه در هر مقطع تاریخی متفاوت است. ما به‌دنبال همین قشری بودیم که در هر دوره تیپ معمولی می‌زده‌اند. دو سر طیف که به آن‌ها اشاره کردم، تصمیم خود را گرفته‌اند و روایت ما تأثیری بر آن‌ها نمی‌گذارد.

وی بااشاره موضوعیت پوشش برخی آقایان در این حوزه و عدم اشاره به آن در مستند هم توضیح داد: تا همین چند سال پیش ما مرکز زیبایی آقایان نداشتیم اما امروز شاهد چنین مراکزی هستیم. اگر امروز مستند را می‌ساختم، حتماً سراغ این موضوع هم می‌رفتم. پنج سال پیش هم شاید چنین پدیده‌ای وجود داشت اما به اندازه امروز عمومی نبود.

این مستندساز در ادامه گفت: من زمانی احساس می‌کردم که ورود به این حوزه‌ها برای مستندسازی سخت است اما بعدها دیدم اینگونه نیست. آن زمان هنوز استفاده از اینستاگرام به اندازه امروز فراگیر نشده بود و پدیده‌هایی مانند اینفلوئنسرها تا این اندازه تأثیرگذار نبودند اما برایم قابل حدس بود و زودتر به این نتیجه رسیده بودیم که این اتفاق رخ خواهد داد.

نگاهی به فلسفه زیبایی در حوزه ظاهر آرایی

یادگاری با اشاره به آمارهای ارائه شده در مستند خود گفت: هرچند آمارها مربوط به زمان تولید مستند است اما خاطرم هست که آن زمان یک هفتم درآمد زنان ایرانی، خرج لوازم آرایشی و به‌طور کلی بحث زیبایی می‌شد که عدد بزرگی بود. این آمار دلایل متعددی دارد که یکی از آن‌ها محدود شدن قدرت مانور زنان ایرانی برای زیبایی به محدوده صورت است. مسئله ما در این مستند، فلسفه زیبایی در حوزه «ظاهرآرایی» است. یعنی در چه مرحله‌ای زیبایی ظاهر برای خود فرد راضی‌کننده می‌شود؟

وی بااشاره به مصاحبه اخیر یکی از خوانندگان زن قبل از انقلاب و روایت او از تراشیدن موی سرش به دلیل اختلاف با همسر و تبدیل شدن آن به مد روز آن وقت جامعه، افزود: ما از آنجایی که الگوسازی درستی در جامعه خود نداشته‌ایم، از زمان قاجار تا همین امروز به دنبال کپی‌برداری در حوزه مد بوده‌ایم. بخشی از ماجرای «مد» صنعت است و بخشی از آن فرهنگ. بالاخره مد از جایی می‌آید چه درست باشد، چه غلط. ما به این فکر نکرده‌ایم که مد می‌تواند حتی حوزه پول‌سازی برای ما هم باشد. باید در این حوزه سرمایه‌گذاری شود اما از آنجایی که در حوزه فرهنگ مدام می‌خواهیم رفتارهای مبتنی‌بر بازار آزاد داشته باشیم، بعید است بتوانیم این حوزه را مدیریت کنیم. حوزه مد مثل سینما نیست که بگوییم پول می‌دهیم و سالی یک فیلم خوب از نظر خودمان می‌سازیم.

کارگردان مستند «بهت می‌آد» در پایان گفت: در حوزه مد کاملاً به‌صورت بازار آزاد رفتار و همه چیز را رها کرده‌ایم. چیزی شبیه بازار ملک شده است که تا زمانی که قوانین در آن اصلاح نشود، هر دولتی هم که بر سر کار بیاید شرایط همین خواهد ماند.