شهر خبر

چه کسانی و چگونه باعث می شوند، مفاهیم مورد نظر رهبری اجرا نشود؟/ زیاده روی در تکرار و تشکیل سازمانهای عریض و طویل، اقدامات نادرست هستند

چه کسانی و چگونه باعث می شوند، مفاهیم مورد نظر رهبری اجرا نشود؟/ زیاده روی در تکرار و تشکیل سازمانهای عریض و طویل، اقدامات نادرست هستند

روزنامه رسالت نوشت:نمی‌توان منکر آن شد که یک گروه از مخاطبین رهبری، همیشه به صورت مؤمنانه و عاقلانه تلاش می‌کنند تا بیانات ایشان جامه عمل پوشانده شود. اما اقدامات نادرستی نیز انجام می‌شود.

برخی از این اقدامات نادرست عبارتند از:
۱-مصادره مفاهیم به نفع خود
مفاهیم مورد استفاده از سوی رهبری برای حل مسائل اجتماعی و به نفع همه جامعه است. اما در این میان برخی سعی می‌کنند تا پس از بیانات رهبری، موقعیت را به گونه‌ای آماده سازند که گویی همه منفعتِ بیانات رهبری برای آنان است و همه آنچه رهبری فرموده است باید شامل حالشان گردد. برای مثال زمانی که رهبری در بیانات خود «جوانگرایی» را مطرح کردند، برخی تلاش کردند تا خود را جایگزین همه بدنه مدیریتی کشور کنند و از این گفته رهبری به نفع خود تعبیر می‌کردند. این در حالی بود که خود رهبری پس از مشاهده این انحراف، دوباره در صدد تبیین این گفته خویش برآمدند و فرمودند نمی‌توان بدنه با تجربه را به صورت کلی کنار گذاشت و جوانی تنها مختص به سن نیست.این دست از اقدامات توسط برخی جناح‌ها، گروه‌های قدرت طلب و گاهی به واسطه عناصر نفوذی انجام می‌شود که در صدد کسب قدرت بیشتر و تخریب مشروعیت نظام‌اند.
۲-زیاده‌روی در تبلیغ و تکرار تئوری
هرچند تبلیغ بیانات رهبری کاری درست و شایسته است اما زیاده‌روی درآن می‌تواند نتیجه عکسی را به همراه داشته باشد.مثلا اگرفقط با بنر،تیزر تبلیغاتی و عکس نوشته‌های گران قیمت و پرتکرار بخواهیم این کار را بکنیم، تکرارش خود موجب می‌شود که پیامی منفی به مخاطب مخابره شود. در ضمن زیاده‌روی در تبلیغ موجب می‌شود پیام «فقط حرف است و نه عمل» منتقل شود.
همچنین آنکه مفاهیم به کار رفته از سوی رهبری برای تکرار و تبلیغ صرف نیست. بلکه برای انجام و اهتمام به آن مسئله است. از این رو زمانی که تنها تبلیغات و تئوری‌های پشتیبان در خصوص یک مفهوم بدون وجود دستاوردهای جدی، وجود داشته باشد، مفهوم خود به خود به حاشیه کشانده می‌شود. به گونه‌ای که حتی در صورت تکرار می‌تواند با واکنش‌های منفی نیز از سوی مخاطبین همراه باشد.
۳-ایجاد مراکز، سازمان و نهادهای عریض و طویل ناکارآمد
آنچه رهبری بیان می‌کند، تحول‌خواهی است. یعنی اشتباهات جبران شود و کارهای مثبت و ضروری بلافاصله انجام شود. رهبری مفاهیم به کاربرده خود را مبتنی بر ظرفیت‌های موجود بیان می‌کنند، از این رو لازم نیست بدون بهره‌گیری از ظرفیت‌های لازم تنها با چاق کردن بخش اجرایی و با بنا کردن چند نهاد و اداره به بیانات ایشان جامه عمل پوشاند. به راستی مؤسسات متوالی که به دنبال مفاهیم مختلف ایشان با مزین کردن خود به این القاب، آغاز به کارکرده بودند چه ثمراتی داشتند؟!
گاهی نیز برخی اقدامات مانند تخصیص بودجه مثل اقدام اخیر مجلس در اختصاص ۱۰۰ میلیارد تومان به مسئله جهاد تبیین، پیامدهای منفی را به دنبال خواهد داشت. در واقع این دید که یک مفهوم رهبری به یک بودجه یا یک نهاد تقلیل داده شود، نوعی کژفهمی و به ابتذال کشیدن بیانات درستی است که گفته می‌شود. البته نمی‌شود منکر آن شد که گاهی لازم است ساختارهای اجرایی کشور تغییر کند و بودجه‌ای نیز مدنظر قرار گیرد. اما این بودجه نباید برای یک مفهوم مانند جهاد تبیین باشد بلکه باید آن بودجه صرف هدفی شود که آن مفهوم دنبال می‌کند.
۴-ناملموس بودن اثرات اجرایی
وقتی یک مفهوم گفته می‌شود، یعنی قرار است تغییر در شرایط بد مردم صورت بگیرد و به بهبود آن کمک شود، نه آنکه فقط بیان مسئله شود و به صورت زخمی سرباز رها شود. در واقع مفاهیم به کاررفته از سوی رهبری مانند مرهم‌اند، که مسئولین ذی‌ربط در هر بخش باید به آن اهتمام داشته باشند و با توجه به آن به بهبود وضعیت کمک کنند. اگر این مهم مورد اهتمام غیرنمایشی مسئولین قرار نگیرد، کاری هم از پیش نخواهد رفت و این یعنی آنچه رهبری فرمودند بدون اثرات مثبت و ملموس خواهد بود.

چه کنیم که «جهاد تبیین» مؤثر و کارآمد باشد؟
برای آنکه بتوانیم جهاد تبیین را به عنوان یک مفهوم نمونه عملی و اجرایی کنیم به صورتی که مردم بتوانند اثرات ملموس آن را متوجه شوند لازم است تا در وهله نخست از آنچه به آسیب‌های بازنمایی سایر مفاهیم برشماردیم، اجتناب ورزیم. در گام دوم باید تلاش کنیم اقدامات انتخابی واقعی و غیرمجازی باشد، یعنی تلاش نماییم که تنها به تبلیغات و تبیین مجازی نپردازیم. لازمه این امر آن است که (۱)اقداماتی را انتخاب کنیم که ارتباط مستقیمی با مردم داشته باشند، (۲)مردم بتوانند آثار این جهاد را به صورت عینی و ملموس مشاهده نمایند، (۳)اقدامات را به جای رسمی و اداری کردن به سمت غیررسمی و داوطلبانه بودن بکشانیم و (۴)حتی برای تبلیغ نیز باید از شیوه‌های حضور مستقیم مانند «تبلیغ عمیق» استفاده نماییم.
این باید به درستی فهم شود که مخاطب برخی مفاهیم مانند «جهاد تبیین» فقط مسئولین دستگاه‌های دولتی نیست. بلکه همه مردم مسئولند. اما برای آنکه همگان متوجه چنین مسئولیتی شوند لازم است تا خود این مفهوم تبیین شود و چرایی اهمیتش و اقداماتی که از سوی مردم قابل اجراست، بیان شود.

23302