شهر خبر

پاسداشت دعایی در کلاب هاوس خبر آنلاین / فرقانی : «اطلاعات» دعایی ، رونوشتی برابر با اصل او بود

پاسداشت دعایی در کلاب هاوس خبر آنلاین  / فرقانی : «اطلاعات» دعایی ، رونوشتی برابر با اصل او بود

روزنامه اطلاعات دعایی می‌توانست همچون گلوله‌ای به قلب دیگران شلیک کند، می‌توانست دشمنی بورزد، نفرت بپراکند، درشت بگوید و دشنام بفرستد. اما اطلاعات دعایی، رونوشتی برابر با اصل بود.گویی دعایی در بین سطور اطلاعات خانه داشت

پیام صوتی مهدی فرقانی، استاد علوم ارتباطات :
به نام خدا
گفت یکی خواجه سنایی بمرد، مرگ چنین خواجه نه کاریست خرد
امشب برای بزرگداشت مردی در این تالار گفتگو حضور یافته‌ایم که مرگ او ضایعه‌ای جبران‌ناشدنی و ثلمه‌ای بود به ادب و انسانیت و رواداری. گرچه هر جان شده‌ای را مرده نباید شمرد. از این رو تاسف عمیق خود را از این فقدان دردناک ابراز می‌دارم و به خانواده، دوستان و یاران او و به جامعه مطبوعات کشور تسلیت می‌گویم.
به باور من، شخصیت واقعی مرحوم دعایی تا به امروز نامکشوف مانده است و این رازآلودگی دلیلی ندارد جز تواضع و فروتنی بیش از حد او، تا آنجا که به قول استاد مرادی کرمانی، او حتی تواضع را هم شرمنده رفتار خود کرده بود.
من بر این باورم که مرحوم دعایی را می‌توان یکی از شخصیت‌های تراز انقلاب و جمهوری اسلامی دانست که به تمام معنا چهره اسلام رحمانی را به نمایش گذاشت. در فرهنگ دعایی، دایره خودی آنچنان فراخ دامن بود که تقریبا هیچکس از آن بیرون نمی‌ماند. او از معدود شخصیت‌هایی بود که غیرسازی در قاموسش معنا نداشت و در روزگاری که گستره خودی هر روز کوچکتر می‌شود، او در عمل به جذب حداکثری باور داشت و پایبند بود و به هر کس در هر جا و هر زمان تکریم و احترام می‌کرد و رفتاری این چنین به باور من، دل دریایی می‌خواهد و سینه مشروحی که فقط در امثال دعایی‌ها می‌توان سراغ گرفت. گویی او لذت زندگی و معنای دین‌ورزی را در احترام کردن و بزرگ داشتن دیگران یافته بود. نرم‌خویی و نرم‌گویی در عین شوخ‌طبعی و بذله گویی از این شخصیتی منحصر به فرد و ممتاز ساخته بود. انگار تار و پود وجودش را یکسره با عشق، جاذبه، مهربانی و فروتنی تنیده بودند.
من خودم اهل کویرم و می‌دانم طبیعت کویر اصولا ابرو درهم کشیده است، خشن و ناسازگار است، جان می‌گیرد تا هستی ببخشد اما این قامت برکشیده از کویر، غایت مهر و مدارایی بود که کویر یزد و کرمان از او دریغ کرده بود.
روزنامه اطلاعات دعایی می‌توانست آنچه بود نباشد، می‌توانست کلمات را به جای حک کردن مهربانی همچون گلوله‌ای به قلب دیگران شلیک کند، می‌توانست دشمنی بورزد، نفرت بپراکند، درشت بگوید و دشنام بفرستد. اما اطلاعات دعایی، رونوشتی برابر با اصل بود. به تعبیر من گویی دعایی در بین السطور اطلاعات خانه داشت و روزنامه‌اش نیز شخصیتی آرام، فروتن و باورمند به تسامح او بود.
او همواره چهره‌های شخصیت‌های تاریخی، فرهنگی و علمی را احترام می‌کرد، آنها را بزرگ می‌داشت و زیر چتر حمایت خود می‌گرفت. گمان نمی‌کنم یکی در این چهل و چهار سال، از او آزرده و مکدر شده باشد.
و بالاخره کشور ما و زمانه ما به چهره‌هایی همچون دعایی‌های تکثیر شده نیازی مطلق دارد تا با دست و فکر و قلم خود، نرمی در زبان، لطافت در گفتار و مدارا در رفتار را به فرهنگ تبدیل کنند و چرخه بازتولید خشونت را از کار بیندازند. و اکنون هماوا با هم می‌گوییم از شمار دوچشم یک تن کم، وز شمار خرد هزاران بیش.
۲۱۲۱