خراسان گفتوگویی با محمدرضا عارف، سیاستمدار اصلاحطلب و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام شده که می خوانید .
پس از ۲۵ سال از دوم خرداد و در سالهای اخیر به نظر میرسد مهمترین رقیب آن زمان جناح چپ یعنی آقای ناطق نوری به عنصری نزدیک به اصلاح طلبان بدل شده است. حتی چند شب پیش و در ماه رمضان در یک افطاری با آقای خاتمی بر سر یک سفره نشستند. یادمان هست جناح چپ چه روایتی از جناح راست و نیروهای آنها و نامزد اصلی شان داشت که تند و گزنده بود. اگر برگردید به سال ۷۶ چنان تحلیلهایی را درباره ناطق نوری و جناح راست آن زمان که امروز اصولگرایان سنتی هستند، قبول دارید؟ آیا تندروی داشتید؟ شاید اگر آن دعواها نبود، داستانهای تند سالهای بعد هم نبود.
من قبلا هم گفتم که ما روی اصول اصلی در دو جریان اختلافی نداریم. اختلافات ما روی راهبردهای عملیاتی و اجرایی است و در نهایت هم میگوییم اگر به قدرت برسیم بهتر عمل میکنیم و رقیب هم همین را میگوید. برای همین مردم به شوخی میگویند اینها با هم هستند و روز انتخابات با هم دعوا میکنند اما شاید بخشی از تندروی آن زمان تحت تاثیر فضایی بود که به جریان چپ تحمیل شد چون هیچ چیز در اختیارش نبود. برخوردهایی را که با رسانههای محدود چپ میشد، در نظر بگیرید، به خصوص در دولت دوم آقای هاشمی. چارهای جز این نبود. وقتی کاندیدای مدنظرش را به دانشگاه راه نمیدهند تا حرفش را بزند به اجبار به آن طرف میرود. دو طرف گاهی تندروی داشتند. حالا آن طرف در حاکمیت بود و نیاز به برخی حرکات تند نداشت اما طرف مقابل ابزار کمتری داشت. فکر میکنم امروز دو جریان به یک عقلانیت بیشتری رسیدند البته همچنان با افراط و تفریط روبه رو هستیم.
به نظرتان ناطق نوری سال ۷۶ با الان خیلی فرق کرده است؟
انسانها تغییر میکنند. ما به طنز درباره اصولگرایان میگوییم اصولگرایان در نهایت اصلاح طلب میشوند. واقعیت همین است.
به این دلیل این موضوع را گفتم که سال گذشته حتی این بحث مطرح شد که آقای ناطق نوری کاندیدای اصلاح طلبان شود، چیزی شبیه حمایت از روحانی.
این یک بحث جدی است. من واقعا همیشه دنبال اجماع بودم و امروز کشور ما برای حل مشکلاتش باید در موضوعات مهم به اجماع برسد اما با حفظ هویت. این که یک اصولگرا کاندیدای اصلاحات بشود، آدم شک میکند. میتوانند ائتلاف کنند همان طور که ما در مجلس دهم به اصولگرایان پیشنهاد ائتلاف دادیم اما جواب نگرفتیم و نیامدند. گفتیم برای اولین بار اجماعی ایجاد و مثلا فهرست تهران را تقسیم کنیم. امروز هم اعتقاد به اجماع یا ائتلاف دارم. این که اصولگرا در فهرستش یک اصلاح طلب بگذارد و برعکس را نمیفهمم.
ولی شما آقای روحانی را که تا سال ۹۲ به هیچ وجه اصلاح طلب محسوب نمیشد، به عنوان نامزد نهایی اصلاحات معرفی کردید.
آقای روحانی هیچ وقت اصلاح طلب نبوده و خودش هم ادعایی نداشته است.
ولی شما این کار را کردید.
به نظرم یکی از اشتباهات اصلاحات در آن زمان بود.
از این نظر میگویید که خودتان را کنار گذاشتند؟
من اگر مطرح نبودم این بحث را قویتر مطرح میکردم چون اعتقاد به خرد جمعی دارم. در آن شرایط که بهترین شرایط را در بین کاندیداها داشتم به خرد جمعی عمل کردم.
پس این انتقاد را به آقای خاتمی هم دارید چون با نامه آقای خاتمی کنار کشیدید؟
اولا که ائتلاف نبود. در ائتلاف باید سهم دو گروه بعد از پیروزی مشخص باشد. چه سهمی اصلاحات گرفت؟ جریان اصلاحات همیشه منبع تغذیه مدیریت کشور بوده و نیروهای زبده و برجستهای را تربیت کرده است. واقعیت این است که نخبگان جامعه بیشتر گرایش به اصلاحات دارند. بگویند کدام فرد را از اصلاحات گذاشتید که جریان اصلاحات معرفی کرده باشد؟ کدام از اینها را جریان اصلاحات معرفی کرده بود؟
۹ ماه از شروع کار دولت آقای رئیسی میگذرد. این مدت را چگونه ارزیابی میکنید؟ دیدار خصوصی یا عمومی با وی داشتید؟
برای ارزیابی عملکرد زود است. آقای رئیسی را شخصیت برجسته، دردآشنا، متعهد و پرتلاش میدانم. زمانی که رئیس بازرسی کل کشور بود من معاون اول بودم و ارتباط نزدیکی با ایشان داشتم که بسیار مفید بود. وقتی ایشان به عنوان رئیسجمهور انتخاب شدند من یادداشتی در مجمع تشخیص مصلحت به ایشان دادم و هم تبریک گفتم و هم اعلام آمادگی کردم که تجربیاتم را انتقال دهم که تا به حال هیچ جلسه خصوصی نداشتیم و تشخیص ندادند که مشورت از ما بگیرند البته چند نامه از طرف تشکل کانون صنفی استادان دانشگاهی ایران نوشتیم و مسائلی را مطرح کردیم ولی ارتباط دو به دو نداشتیم. در جلسات مجمع ایشان را میبینم.
این روزها شاهد اجرای طرح یارانهای دولت آقای رئیسی هستیم. شما هم سابقهای در این حوزه دارید و اقداماتی برای تک نرخی کردن ارز در زمان آقای خاتمی داشتید؟ درباره آن تجربه و اقدام فعلی که به نوعی جراحی اقتصادی است، بفرمایید.
بیشتر بخوانید :