شهر خبر

یادداشتی از امیرعباس صباغ درباره جشن کانون کارگردانان.

به گزارش هنر ام‌روز، برخلاف انتقاداتی که این روزها از برگزاری نخستین جشن کانون کارگردانان در رسانه ها می خوانیم، به نظر نمی رسد اتفاق عجیب و خارج از انتظاری رخ داده باشد! برای سینمایی که در حال فرو رفتن در باتلاق انفعال و بی مسئولیتی هستند، برگزاری یک جشن نوپا با تغییر کاربری آنقدر ها هم دردناک نیست فقط شاید برای برخی این سوال مطرح شود که اصولا در چنین شرایطی، نهادی قدرتمند مانند کانون کارگردانان چرا باید جشن برگزار کند؟ به کدام بهانه ؟ شاید به بهانه اینکه بعد از دو ماه از گذشت سال جدید، سینمای ایران تنها حدود دو و نیم میلیون مخاطب داشته است! شاید هم این جشن بلاتکلیفی بسیاری از فیلم های سینمایی ست که در مراحل مختلف صدور مجوز از پروانه ساخت تا پروانه نمایش ول معطل مانده اند شاید هم جشن جدایی سینما از مردم است که ۹۶درصدشان! ترجیح می دهند بلیط ۴۵ هزارتومانی سینما را خرج خرید نان آن هم به قیمت کوپنی کنند!

می توانیم همچنان برای چهلمین دوره جشنواره فجر هم جشن بگیریم. نزدیک به ۱۰۰ روز گذشت و هنوز نمی دانیم سیمرغ مردمی چرا حذف شد و همچنان منتظر شفافیت و پاسخ رئیس سازمان سینمایی هستیم! مرگ سینمای مستقل و وابستگی روزافزون به بخش دولتی هم بهانه خوبی برای برگزاری جشن است. راستی این حکایت بامزه ممیزی های چندگانه، قبل ساخت، حین ساخت ، بعد ساخت تا مبادا خدایی نکرده خوراک مسمومی تحویل جامعه شود، جشن نمی خواهد؟! اینکه مسئولیت یک بخش مهم و حیاتی زیر مجموعه سازمان سینمایی به نهاد دیگری واگذار شود و اینگونه سازمان سینمایی چابک تر شو, سوت و هورا ندارد! اینکه به عنوان نهادی صنفی جسارت پذیرش ، داوری، تقدیر (یا هر عنوان دیگری که اسمش را می گذارید) از امثال حمید نعمت الله و کیانوش عیاری که فیلم هایشان بی دلیل گرفتار ممیزی شده را نداریم و برگزیدگان مان همان منتخبان جشنواره ایست که در سال‌های اخیر راجع به انتخاب هایش حرف و حدیث بسیاری وجود داشته، کل کشیدن ندارد؟ ختم کلام اینکه بهانه ها برای برگزاری جشن بسیار بیشتر از اینهاست! اما کدام جشن؟! جشنی شبیه به مراسم ترحیم که حاضرین با شرکت در آن، موجب تسلی خاطر یکدیگر می شوند! چیزی شبیه به همان سروده ماندگار قیصر امین پور که سالها پیش گفته بود: مرا به جشن تولد فراخوانده بودند، چرا سر از مجلس ختم درآوردم؟