شهرخبر
برچسب‌های مهم خبری:#روز معلم

زندگی شهید مطهری به روایت دخترش | پدر و مادرم تفاوت سنی داشتند و ... | تصاویر وسایل شخصی استاد؛ از ماشین و عصا تا عکس خانوادگی

مناسبت‌های تقویم گاه تلنگری است تا در هیاهوی روزگار پا سست کنیم، بایستیم و اندیشه کنیم. درست مثل امروز که روز معلم است؛ سالروز شهادت استاد مطهری. چه زمانی بهتر از امروز برای سر زدن به خانه موزه استاد مطهری در خیابان دولت. خانه‌ای که قریب به یک دهه میزبان این معلم بزرگ و خانواده‌اش بود. همراه با «وحیده مطهری» دختر شهید مطهری به این خانه سری زده‌ایم.

خانه موزه مطهری

همشهری آنلاین- راحله عبدالحسینی: از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۴. خانه موزه استاد مطهری در خیابان دولت، نبش بن بست صدرا روزگاری محل رفت و آمد بزرگان دین و سیاست بود. میزبان جلسات نهج‌البلاغه و درس و بحث زیادی هم بود. از همسایه‌ها گرفته تا همه کسانی که برای یک بار هم شده به این منزل آمد و شد داشتند، خاطره‌ای در سینه دارند. استاد مطهری و همسرش «عالیه روحانی» همراه با فرزندانشان مجتبی، حمیده، علی، سعیده، فریده، وحیده و محمد در این خانه دوطبقه زندگی می‌کردند. همان خانه‌ای که روزی پدرشان کتاب‌هایش را در آن نوشت و مهم‌ترین جلسه‌های انقلابی را برگزار کرد. فرزندان «شهید مطهری» گاه‌گاهی همراه مادرشان عالیه خانم، سری به خانه قدیمی‌شان در خیابان دولت می‌زنند و خاطرات قدیمی شان را زنده می‌کنند. آن‌ها هنوز هم خاطرات شخصی و انقلابی پدر شهیدشان را به خوبی به خاطر دارند.

برای بازی وقت می‌گذاشتند

وحیده مطهری، استادیار دانشگاه الزهرا(س)، حضور پدر در خانه را با رافت و مهربانی ایشان به یاد می‌آورد و برایمان می‌گوید: «مشغله کاری ایشان بسیار زیاد بود، ولی به خاطر می‌آورم  که گاهی هم وقت برای بازی با فرزندان می‌گذاشتند. حتی به اندازه ۱۵ تا ۲۰ دقیقه در روز . حواس‌شان به درس و مشق ما هم بود. ایشان شب‌ها ما را دور هم جمع می‌کردند و از تک تک ما درباره درس و مدرسه می‌پرسیدند.»
 

پاتوق بزرگان سیاسی و علمی

دختر استاد مطهری، درباره روزگار زندگی در این خانه می‌گوید: «بیشتر آثار پدرم در همین خانه نوشته شد. رجال علمی و سیاسی، از جمله اعضای جامعه روحانیت مبارز، انجمن پزشکان، جامعه مهندسان و از اشخاص  دیگری  همچون دکتر علی شریعتی و آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب، رفت و آمد زیادی به خانه ما داشتند. البته این رفت و آمدها فقط به خانه قدیمی ما محدود نبود و در خانه جدید هم ادامه داشت.»

اینجا اختلافات رفع می‌شد

دختر استاد مطهری، از پدر به عنوان کانون عاطفی یاد می‌کند و می‌گوید: «در فاصله سال‌های ۴۶ تا ۵۴ اوج فعالیت‌های سیاسی انقلابیون و اوج اختلافات فکری در بین مردم بود. پدرم هم در کانون این فعالیت‌ها بودند. اما ما هیچ وقت ندیدیم که ایشان مسائل و مشکلات موجود در جلسه‌هایشان با افراد را به درون کانون خانواده بیاورند. حتی بعضی مواقع اختلافات خانوادگی پیش می‌آمد. به این خانه می‌آمدند تا پدرم مشکلاتشان را حل کنند. پدرم هم با تمام مشغله‌ای که داشت سعی می‌کردند با آن‌ها صحبت و اختلاف را رفع کنند.»

تشکر از خانم خانه برای پخت غذا

او دستی به خاطراتش می‌کشد و ادامه می‌دهد: «پدرم و مادرم تفاوت سنی داشتند و به همین خاطر مادرم، پدرم را مراد خودش می‌دانست. مادرم در منزل پدر دیپلم گرفت و اهل شعر است. پدرم برای جایگاه زن در خانواده اهمیت زیادی قائل بودند. یادم هست همسر یکی از روحانیون برای ما تعریف می‌کرد که یک شب تعدادی از روحانیون و همسران‌شان را برای شام دعوت کرده بود. بعد از پایان شام، فقط پدر گفته بودند که  من می‌خواهم از خانم خانه به خاطر پختن غذا تشکر کنم. پدرم معتقد بودند زن اساس خانه و خانواده را تشکیل می‌دهد. به همین خاطر به مادرم خیلی اهمیت می‌دادند.»

معلم اخلاق و ایمان

دختر استاد مطهری از میان صدها خصوصیت و ویژگی برجسته شخصیتی ایشان به نظم و خلوص نیت اشاره می‌کند و می‌گوید: «ایشان در پی مقام، شهرت و تخریب کسی نبودند و از این رو با کسب علم و مطالعه عمیق، توانستند آثار جامع الاطراف و موثری را از خود به جا بگذارند. استاد مطهری اهل تشویق کردن بودند و از این عامل برای تربیت فرزندان بهره می‌بردند. مهربان بودند و همواره به احترام متقابل در خانواده تاکید می‌کردند. شخصیتی که بتواند هم شایسته لقب معلمی و هم لقب شهید باشد در وجودی تبلور کرد که این مقام را در خود پرورش داده بود.»