شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#پاریس#مترو

روایت بنیامین رضایی از دردسری عجیب برای خرید بلیط مترو در پاریس

بنیامین رضایی؛ جهانگرد و مستندساز سفره. اون در دانشگاه رشته گردشگری خونده و تا امروز به بیش از ۵۷ کشور در چهار قاره دنیا سفر کرده. ماجراجویی رو دوست داره و تمایل داره اون‌جوری که می‌خواد جهان رو کشف کنه، بنیامین سفر رو درمان و خودشناسی می‌دونه و سال ۹۸ بزرگ‌ترین ریسک زندگیش رو انجام داده و با ماشین شخصیش که یک خودرو ۲۰۷ پژو بوده، دور اروپا سفر کرده. اون در سفری به کشور فرانسه، در اولین مواجه‌اش با پاریس زیبا توی یک دردسر میوفته، با ما همراه باشید تا از تجربه عجیب بنیامین در پاریس بیشتر بدونیم.

روایت بنیامین رضایی از دردسری عجیب برای خرید بلیط مترو در پاریس

سلام نو - سرویس گردشگری: بنیامین از هیجان رسیدن به پاریس و اولین ورودش به قاره اروپا تعریف می‌کنه و نظرش رو درباره‌ی اولین تجربه‌ها می‌گه: "در دسامبر سال ۲۰۱۳ برای اولین بار وارد اروپا شدم هیجان کل بدنم رو گرفته بود، انقدر تو کتاب‌ها و فیلم ها پاریس پاریس می‌گفتن و از خیابان شانزالیزه و برج ایفل و محله سن ژرمن تعریف می‌کردن که نگو و نپرس و من که بعد از رد شدن از هفت خان رستم تونسته بودم ویزا بگیرم و با هزار بدبختی و خوش شانسی به این سفر خودمو رسونده بودم نمی‌تونستم باورش کنم که تو اروپا هستم. پرواز ۵ ساعته برام ۵ روز طول کشید، و بعد از سوال جواب‌های مامور پاسپورت وارد محوطه فرودگاه شده و سوار اتوبوس بی آر تی می‌شم که قراره منو به ایستگاه مترو گارد د لیون (Gare de lion) که در مرکز شهر پاریس قرار دارد برسونه، اولین تجربه‌ها خیلی خاص و پر هیجان هستن و وقتی شما یک چیزی رو ‌در یک‌جایی با شخصی تجربه می‌کنید اون چیز به نام اون شخص سند زده می‌شه."

روایت بنیامین رضایی از دردسری عجیب برای خرید بلیط مترو در پاریس

اون راجع‌به دیدن خیل عظیم سیاه‌پوست‌های حاضر در پاریس می‌گه و در ادامه به مسئله‌ای که برای خرید بلیط مترو مواجه شده اشاره می‌کنه: "از اتوبوس پیاده شده و وارد یکی از قدیمی‌ترین ایستگاهای قطار دنیا می‌شم، و از دیدن این همه سیاهپوست در پاریس اون هم با مدل موهای عجیب کبوتری و خروسی شوکه شدم، دستگاه‌هایی برای خرید بیلیط مترو در ایستگاه وجود داره که یکی از اون‌ها رو انتخاب کرده و اسکناس ۲۰ یورویی رو داخلش می‌ذارم ولی نوشته‌ها به فرانسوی هست و کمی گیج کننده. سریع سرو کله یه سیاهپوست پیدا می‌شه و خیلی مؤدبانه به من می‌گه که این کار رو بکن و اون دکمه رو بزن‌، اسکناس ۲۰ یورویی‌ام رو برمی‌داره و داخل دستگاه می‌گذاره، در این لحظه ۱۰۰۰ تا فکر از ذهنم می‌گذره و مثل عقابی که چشم‌هاشو رو یه طعمه‌اش قفل کرده روی دست‌های پسر سیاهپوست قفل کردم که یه وقت منو نپیچونه."

روایت بنیامین رضایی از دردسری عجیب برای خرید بلیط مترو در پاریس

بنیامین سرگذشت بیست یورو در پاریس رو این‌طور روایت می‌کنه: "بعد از چند بار امتحان پسرک پول منو پس میده و بیلیط خودش رو به من می‌ده و می‌گه: مسیو این دستگاه خرابه بیا از بیلیط من استفاده کن و خداحافظی می‌کنه، با خودم‌گفتم عجب این‌ها کجا، ما کجا، بیلط رو به دستگاه می‌زنم و سوار مترو شده و در ایستگاه پوخته پانتن (porte panten) که خونه دوستم سیاوش در اون محله قرار داره پیاده می‌شم و به اولین سوپر مارکت محل برای خرید آب میرم و ۲۰ یورویی مبارکم را به صندوق دار تحویل میدم. صندوق‌دار که دختری جوان با موهای چتری قهوه‌ای رنگ بود نگاهی معنادار به من می‌کنه و می‌گه: مسیو این پول تقلبیه، میگم وای.. و قضیه رو به صندوق‌دار توضیح می‌دم و دختر مو چتری هم ناراحت می‌شه. اوف.. یه جورایی احساس زنی رو داشتم که بهش تجاوز شده. فردای اون روز به ایستگاه گارد لیون برمی‌گردم و در یک جایی کمین می‌کنم و ساعت‌ها منتظر می‌مونم ولی از سیاهپوست کله خروسی خبری نبود که نبود."

روایت بنیامین رضایی از دردسری عجیب برای خرید بلیط مترو در پاریس