به گزارش اکو ایران؛ پس از یک سال مذاکره با وقفه‌ها و اختلاف‌هایی که هریک پتانسیل خارج کردن کامل روند مذاکرات از مسیر توافق را داشت، پیش‌نویس توافق برای احیای برجام اساساً نهایی شد، مسائل فنی و سیاسی دوجانبه و چندجانبه میان تهران، آژانس، واشنگتن و سایر طرف‌های مذاکرات حل و فصل شد، اما ایران و آمریکا در یک موضوع غیرهسته‌ای و عمدتاً سیاسی به بن‌بست رسیده‌اند: درخواست حذف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران از لیست سیاه [ادعایی] سازمان‌های تروریستی خارجی وزارت امور خارجه آمریکا موسوم به FTO.

بر اساس گزارش اقتصادنیوز، در حالی که هفته گذشته انتظار می رفت ایالات متحده  به ایده پیشنهادی ایران که توسط انریکه مورا، هماهنگ کننده اتحادیه اروپا در اواخر ماه گذشته به واشنگتن ارائه شد، پاسخ دهد، گزارش‌ها نشان می دهد اتحادیه اروپا همچنان منتظر پیشنهاد متقابل ایالات متحده است. اما از آن زمان، ظاهراً کاخ سفید تصمیم گرفته است که اساساً پاسخی ارائه نکند.

معنای تصمیم چالش‌برانگیز بایدن

لارا روزن خبرنگار آمریکایی در آخرین گزارش خود به نقل از یک منبع نزدیک به مذاکرات خبر داد که «دولت بایدن ظاهراً تصمیم گرفته است که پیشنهاد متقابلی که حاوی ایده هایی در مورد چگونگی حل آخرین موضوعات باقی مانده برای احیای برجام باشد را به ایران ارسال نکند».

بن‌بست FTO؛ پیامد سکوت آمریکا در برابر آخرین پیشنهاد ایران

مذاکرات برجامی وین

علی واعظ، مدیر برنامه ایران در گروه بین المللی بحران، در این باره می‌گوید: «فضای سیاسی برای ارائه یک پیشنهاد متقابل در چند هفته گذشته به میزان قابل توجهی کاهش یافته است».

واعظ در تفسیر این اقدام کاخ سفید گفت: «این بدان معناست که ایران یا با پذیرش باقی‌ماندن سپاه پاسداران در فهرست FTO، توافق می‌کند یا توافقی در کار نخواهد بود».

او همچنین بر این باور است که «بعید است ایران نیز در این زمینه تسلیم شود» یا با پیشنهادهای قبلی که پیش‌تر رد کرده است، موافقت کند. 

یک منبع نزدیک به مذاکرات نیز به خانم روزن گفته است: «من فکر می‌کنم این وجه سیاسی دولت است که تمایلی به پرداخت هزینه ندارد و از پیامدهای استراتژیک میان‌مدت و بلندمدت سیاسی و هزینه‌های درازمدت فروپاشی توافق آگاه نیست».

تیم امنیتی و سیاست خارجی مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا

 

راه پرفراز و نشیب طی‌شده

دانیل آر. دی پتریس، تحلیگر امنیت ملی و ستون‌نویس سیاست خارجی هفته‌نامه نیوزویک در مطلبی برای این نشریه با عنوان «آیا مذاکرات هسته ای ایران از خط پایان عبور خواهد کرد؟» با ارائه شرح کوتاه و روشنی از راه طی‌شده، به تشریح وضعیت موجود (state of play) پرداخته و نسبت به پیامدهای کوتاهذ و بلندمدت سقوط توافق احتمالی هشدار داده است.

این عضو موسسه اولویت‌های دفاعی (Defense Priorities) در یادداشت خود برای نیوزویک نوشت: بیش از یک سال از آغاز مذاکرات غیرمستقیم آمریکا و ایران برای بازگشت متقابل به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) می گذرد. این توافق محصول حدود سه سال مذاکره بین واشنگتن و تهران در فصل مشترک دولت‌های اوباما و روحانی بود که به‌طور کلی یک بده‌بستان سرراست داشت: ایالات متحده در ازای محدود کردن فعالیت‌های غنی‌سازی ایران، ارسال 97 درصد از ذخایر اورانیوم غنی‌شده به خارج از کشور و اجازه نظارت بین المللی بی‌سابقه بر برنامه هسته‌ای‌اش، تحریم‌های اعمال شده در حوزه‌های بانکی، مالی و انرژی را از اقتصاد ایران حذف خواهد کرد.

با این حال، برجام در واشنگتن بسیار بحث برانگیز بود. گروهی از تندروها به شدت با امضای هرگونه توافقی که منجر به تسلیم کامل ایران نشود، مخالف بودند. برخی از همین مخالفان، مانند جان بولتون و مایک پمپئو، بعداً خود را در نقش‌های کلیدی امنیت ملی در قوه مجریه یافتند و در 8 می 2018، دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا به طور رسمی خروج ایالات متحده از برجام را به نفع کمپین فشار حداکثری اقتصادی علیه ایران اعلام کرد.

مذاکرات احیای برجام وین

 

مقاومت حداکثری مقابل فشار حداکثری

ایده، همانطور که پمپئو بیان کرد، این بود که چنان فشار گزنده‌ای بر امور مالی تهران وارد کند که چاره ای جز [تسلیم] و بازگشت به میز مذاکره بر اساس شرایط واشنگتن نداشته باشد.

آنچه که ایالات متحده در عوض دریافت کرد، دقیقاً برعکس آن چیزی بود که بولتون، پمپئو و دیگر حامیان فشار حداکثری با اطمینان پیش‌بینی می‌کردند. در حالی که بدون شک اقتصاد ایران به دلیل تحریم‌ها وارد رکود شد (صادرات نفت خام ایران بین سال‌های 2017 تا 2020 بیش از 75 درصد نزول کرد)، دولت ایران نیز بدون شک با مقاومت حداکثری به کارزار فشار ایالات متحده پاسخ داد. اگر هدف متقاعد کردن ایران به چشم پوشی از برنامه هسته ای خود بود، در اینصورت باید گفت این استراتژی به طرز وحشتناکی شکست خورد.

در ماه فوریه، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گزارش داد که ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران بیش از 3100 کیلوگرم است، یعنی بیش از 10 برابر مقداری که تهران در زمان پایبندی به توافق هسته‌ای در اختیار داشت. تقریباً 33 کیلوگرم از این ماده تا 60 درصد غنی شده است که با 3.67 درصد مجاز طبق توافق فاصله زیادی دارد.

سیاست خارجی ایران نیز پس از اینکه ایالات متحده بر مدار کمپین فشار حداکثری خود قرار گرفت، تقابل‌جویانه‌تر و تهاجمی‌تر شد. نفت رقبای منطقه‌ای ایران نیز هدف تهدید یا حمله متحدان تهران قرار گرفت. نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و سوریه از تلافی‌جویی در امان نبودند، و متحدان منطقه‌ای ایران به پایگاه‌های ایالات متحده در هر دو کشور با موشک و پهپاد حمله کردند. حمله اخیر در 7 آوریل رخ داد که در آن چهار نظامی آمریکایی زخمی شدند.

فریدمن: خروج از برجام از احمقانه‌ترین تصمیمات پسا جنگ‌سرد بود4

 

اذعان به اشتباه با رفع آن یکسان نیست

دولت بایدن از آن زمان در تلاش است تا این آشفتگی را پاک کند. مذاکرات یک ساله از بسیاری جهات تاییدی است بر این که استراتژی قبلی واشنگتن نه تنها یک اشتباه بود، بلکه شلیک گلوله ساچمه‌ای به پای خود بود.

متأسفانه اعتراف به اشتباه با رفع آن یکسان نیست. رسیدن به نقطه ای که ایالات متحده و ایران می توانند امضای خود را روی خط نقطه چین بگذارند، به اندازه یک مسافر خسته و تشنه در بیابان که در جستجوی واحه است، مستلزم تقلای دیپلماتیک و مذاکرات فشرده بوده است.

هر زمان که در مذاکرات پیشرفتی حاصل می‌شود، مانع دیگری مسیر را پیچیده می کند. و آخرین دست انداز این جاده موضوع حذف یا عدم حذف سپاه از فهرست [ادعایی] سازمان های تروریستی خارجی وزارت امور خارجه است که مذاکرات هسته ای را به بن بست رسانده است.

ایران خروج سپاه از فهرست را به تکمیل موفقیت آمیز مذاکرات هسته ای گره می زند. ظاهراً ایالات متحده این درخواست را رد کرده است. یکی از مقامات ارشد دولت به دیوید ایگناتیوس از واشنگتن پست گفت که رئیس‌جمهور جو بایدن "نمی‌خواهد لغو نامگذاری تروریستی را بپذیرد، حتی اگر این یک توافق را به خطر بیاندازد."

این معضل تنها ارزیابی‌های جسورانه سیاست‌گذاران ارشد ایالات متحده مانند آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، را تقویت می‌کند، که هفته گذشته گفت که به پایان مذاکرات خوش‌بین نیست.

دولت بایدن خود را در موقعیت دشواری می بیند. اما سوال برای ایالات متحده این نیست که «آیا فعالیت سپاه پاسداران در منطقه منجر به بی‌ثباتی است یا خیر»، بلکه این است که «آیا مزایای ماندن سپاه پاسداران در فهرست یادشده بیشتر از هزینه تماشای سقوط یک سال مذاکرات هسته‌ای است یا خیر».

مذاکرات احیای برجام وین

 

راه میانی

آیا راه میانی وجود دارد؟ چند احتمال وجود دارد، اما همه آنها مستلزم آن است که تهران نیز موضع خود را تعدیل کند. به عنوان مثال، ایالات متحده می تواند از نظر تئوری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را از لیست FTO وزارت خارجه خارج کند و در عین حال این سازمان را در فهرست ویژه وزارت خزانه داری (SDN) نگه دارد، که دارایی های این گروه در حوزه قضایی ایالات متحده را مسدود می کند و نهادهای خارجی را از همکاری با آن باز می دارد.

همچنین ایالات متحده می تواند نام سپاه را از فهرست کنار بگذارد در حالی که بازوی خارج از کشور آن، نیروی قدس را در لیست اضافه می‌کند. رابرت مالی، نماینده آمریکا در امور ایران، اعلام کرده است که سپاه پاسداران از هر فهرستی که حذف شود یا نه، این واحد نظامی ایران همچنان تحت نوعی تحریم‌های [ادعایی] تروریسم خواهد بود.

هیچ یک از ما که مذاکرات را از نزدیک دنبال کرده‌ایم، نمی‌توانیم با اطمینان بگوییم که کل روند چگونه پیش خواهد رفت. وزارت امور خارجه به خبرنگاران می گوید توافقی «نه قریب الوقوع است و نه قطعی»، که روشی بوروکراتیک برای گفتن «ما نمی دانیم چه اتفاقی می‌افتد» است.

۲ پرسش کلیدی واشنگتن

دولت بایدن خود را در موقعیت دشواری می بیند. اما سوال برای ایالات متحده این نیست که «آیا فعالیت سپاه پاسداران در منطقه منجر به بی‌ثباتی است یا خیر»، بلکه این است که «آیا مزایای ماندن سپاه پاسداران در فهرست یادشده بیشتر از هزینه تماشای سقوط یک سال مذاکرات هسته‌ای است یا خیر».

آنچه می توان گفت این است که هر تصمیمی که بایدن بگیرد مورد انتقاد قرار خواهد گرفت. سوالی که بایدن و مشاورانش باید از خود بپرسند این است که «آیا احیای برجام، مهار برنامه هسته‌ای ایران و جلوگیری از رویارویی‌های احتمالی در آینده، ارزش امتیازات غیرمحبوبی را که برای انجام این کار لازم است دارد یا خیر؟».

مذاکرات احیای برجام وین