شهر خبر

خاطره‌بازی با تیتراژهای ماندگار-۴۹؛

شعری که خسرو سینایی برای «هادی و هدی» سرود/ قصه یک خانواده عروسکی

شعری که خسرو سینایی برای «هادی و هدی» سرود/ قصه یک خانواده عروسکی

موسیقی سریال «هادی و هدی» به نویسندگی رضا فیاضی و کارگردانی اردشیر کشاورزی از جمله ملودی‌های خاطره‌سازی است که ترانه‌سرای آن یکی از کارگردانان معروف سینمای ایران بود.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می‌کند با انتخاب عناصر، فرم‌ها و چینش‌ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته‌سنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار می‌دهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته می‌شود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور می‌کند.

آنچه بهانه‌ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری‌بر ماندگارترین و خاطره‌سازترین موسیقی‌های مربوط به برخی برنامه‌ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آن‌ها برای ما در هر شرایطی می‌تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره‌بازی که پس از آغاز و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره‌بازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال‌هایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.

«خاطره‌بازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که به‌صورت هفتگی می‌توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.

در چهل و نهمین شماره از این روایت رسانه‌ای به سراغ موسیقی تیتراژ سریال عروسکی «هادی و هدی» رفتیم که از سال ۱۳۶۴ به نویسندگی رضا فیاضی، تهیه کنندگی مریم محمدی و کارگردانی ساسان امیرپور و اردشیر کشاورزی از آنتن شبکه دوم سیما پیش روی مخاطبان کودکان و نوجوانی قرار گرفت. مخاطبانی که وقتی در آن روزها و سال‌ها با انبوهی از کارتون‌ها و برنامه‌های تلویزیونی رو به رو می‌شدند، نمی‌دانستند این آثار روزی تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین خاطرات و حسرت‌هایی خواهد شد که دوست دارند یک بار دیگر فقط یک لحظه از آن را تجربه کنند. مجموعه‌هایی که اگرچه به نسبت پیشرفت تکنولوژی‌های تولید برنامه‌های تلویزیونی این سال‌ها، چندان حرفی برای گفتن نداشتند، اما به قدری قصه‌ها و داستان‌های روایت شده در آن «روح» داشت که همین مجموعه‌ها را تبدیل به خاطره سازترین آثاری کرد که در نوستالژیک ترین شکل خود برای ما دهه شصتی ها به جای مانده است.

عناصری به شدت رسانه‌ای که شاید نسل دهه هشتاد و نود کوچک‌ترین ادارکی از شیرینی‌ها و جذابیت‌های آن نداشته باشند، اما برای اهالی دهه شصت که لحظه به لحظه دوران کودکی و نوجوانی مان مملو از خاطره بازی و خاطره سازی بود قطعاً دربرگیرنده جذابیت‌هایی است که نمی‌توانیم به راحتی از آن عبور کنیم و در هر لحظه مترصد فرصتی هستیم که در یک بستر رسانه‌ای یا هر رویداد دیگری یادی از آن ایامی کنیم که حتی موسیقی تیتراژ سریال‌ها و کارتون‌هایش هم از نگاه خاطره ساز ما رد نمی‌شد و این چنین با آن حال و هوای خوبی را از گذر سخت این روزها تجربه می‌کنیم.

شعری که خسرو سینایی برای «هادی و هدی» سرود/ قصه یک خانواده عروسکی

اما برسیم به قصه این هفته خاطره بازی با موسیقی تیتراژهای ماندگاری که بازهم دنیای رویایی عروسک‌ها و بازی دهندگانش با فانتزی‌های خیال انگیزی که با چاشنی اموزشی منحصر به فرد دهه شصتی همراه بود، تبدیل به ملودی خاطره ساز از مجموعه‌ای شد که «هادی و هدی» می‌نامیدیم. خواهر و برادری که در کلیشه‌ای ترین شکل ممکن در کانون گرم خانواده آن سال‌ها با پدر و مادر و مادربزرگ و بقالی به نام «آق بابا» آمیزشی از تئاتر و عروسک و تلویزیون را به مخاطبان کودک و نوجوان به نمایش می‌گذاشت که اگرچه گاهی با افراط و تفریط نکات پندآموزش کمی خسته می‌شدیم، اما هرچه بود یک دنیا خاطره داشت و فانتزی که طبیعتاً موسیقی و شعر، نقش غیر قابل انکار این خاطره بازی بود.

شخصیت اصلی این قصه، پسربچه‌ای به نام هادی بود که به همراه خواهرش هدی داستان‌هایی را برای کودکان دهه شصتی به تصویر می‌کشیدند. در این میان البته هادی گویا کمی بازیگوش‌تر به نظر می‌رسد که بنده خدا به واسطه راپورت های همیشگی خواهرش هدی خانم به پدر و مادر دچار یاس فلسفی می‌شد که در نهایت با ورود پدر، مادر، مادربزرگ و آق بابا ماجرا شکل فانتزی تری پیدا می‌کرد و در نهایت هم همه چیز به خوبی و خوشی تمام می‌شد.

اما اصل ماجرای ما در این روایت رسانه‌ای که همان موسیقی تیتراژ معروف این مجموعه تلویزیونی است که با صدای شخصیت آق بابا آغاز و در فواصل مختلف موسیقی با هم خوانی دیگر شخصیت‌های سریال به مخاطبان کودک و نوجوان تلویزیون معرفی می‌شوند. آنجا که آق بابا این چنین می‌خواند: «عروسکا، عروسکا، کجایید!؟ عروسکا، عروسکا، کجایید!؟ مادربزرگ، هادی، هدی بیایید…بیایید» و بعد عروسک‌ها با هم می‌خوانند: «عروسکای خوبیم از سنگ و میخ و چوبیم، عروسکای خوبیم از سنگ و میخ و چوبیم» و بعد آق بابا آواز سر و هرکدام جواب می‌دهند: «پدر کجاست؟ -! من این جام! / مادر کجاست!؟ -همین جام!» و باز عروسک‌ها می‌خوانند و می‌خوانند که: «عروسکای نازیم، قصه رو ما می‌سازیم / عروسکای نازیم، قصه رو ما می‌سازیم / بیائید… بیائید / سلام، سلام» و دقیقاً در اینجای ملودی به جهت اینکه سر آق بابا بی کلاه نماند می‌گوید: «راستی خودم هم آق بابام» و بعد پایان ملودی عروسک‌ها دوباره با هم می خوانند» عروسک‌های قصه ایم …نون و پنیر و پسته ایم…»

شعری که خسرو سینایی برای «هادی و هدی» سرود/ قصه یک خانواده عروسکی

رضا فیاضی نویسنده مجموعه عروسکی «هادی و هدی» چندی پیش بود که در گفتگو با یکی از خبرگزاری‌ها درباره نحوه ورودش به تلویزیون و بعد از آن حضور در سریال یاد شده گفته بود: شروع همکاری من با صدا و سیما و شبکه یک با مجموعه‌ای به اسم «زاغچه کنجکاو» بود که به جرات می‌توانم بگویم اولین مجموعه عروسکی بعد از انقلاب بود. ما در این مجموعه با آهنگسازان صاحب‌نامی مثل بیژن کامکار، کمال طراوتی همکاری می‌کردیم. من علاوه بر نویسندگی، سرودن شعرهای این مجموعه را هم برعهده داشتم. بعد از آن، من طرح «هادی و هدی» را به شبکه دو ارائه دادم. با این‌که روی صحنه تجربه کارگردانی عروسکی داشتم، اما چون کار تلویزیونی انجام نداده بودم، فکر کردم اگر بخواهم به نتیجه مطلوب برسم، کارگردانی‌اش را به فردی مثل آقای اردشیر کشاورزی بسپارم که از استادان این عرصه بودند. خوشبختانه سبک بونراکو هم که برای اولین بار در تلویزیون محک زده می‌شد، با بازخورد خوبی مواجه شد. تمام مشخصات اصلی کار را من به همراه رضا شمس برعهده داشتیم. شعر ابتدایی «هادی و هدی» هم از خسرو سینایی بود که هیچ‌کس تصورش را هم نمی‌کند او سروده باشد. آقای سینایی با خانم مریم محمدی (تهیه‌کننده) آشنایی داشتند و از این طریق با مجموعه همکاری کردند.

فیاضی در یکی دیگر از گفتگوهایش بود که به یک حاشیه درباره نحوه ساخت سریال هادی وهدی اشاره می‌کند و آن حذف نام او در تیتراژ مجموعه طی یک مقطع زمانی بود، شرایطی که فیاضی درباره آن گفته بود: متاسفانه من نمی‌دانم این ماجرا از کجا آب می‌خورد، تا مدتی پیش حتی اسم من را هم به‌عنوان نویسنده ننوشته بودند و تازه چند وقتی است که اسمم به کارنامه این گروه اضافه شده! درحالی‌که طراح قصه‌ها و نویسنده قسمت اول و کارگردان بخش صدا من بودم. البته یک خاطره تلخی از آن زمان دارم که نمی‌دانم به این ماجرا مربوط است یا نه، ولی به‌هرحال باید این حقیقت را بگویم که من هادی و هدی را از سال ٦٠، ٦١ دارم، یعنی این شخصیت‌ها را خلق کرده بودم و در رادیو اجرا می‌کردم، تا این‌که یکی از مسئولان تلویزیون از این داستان خوشش آمد و گفت که آن را تبدیل به تصویر کنیم. خلاصه گروهی تشکیل دادیم و سری اول من کارگردان صداها و نویسنده بودم. در دوره بعد آقایی به نام شریفی به گروه اضافه شد و برای من حاشیه درست کرد. می‌گفت فیاضی، چون دستمزد نویسندگی می‌گیرد، دیگر نباید پول کارگردانی را هم بگیرد، درحالی‌که من در این پروژه سه تا کار انجام می‌دادم، ولی در هر حال من خودم را کنار کشیدم و فقط به خاطر هادی و هدی و بچه‌هایی که آن‌ها را دوست داشتند، به نوشتن ادامه دادم، بنابراین حدس می‌زنم شاید همین موضوع باعث شد اسم من را از هادی و هدی حذف کنند، درحالی‌که الان اگر برنامه را ببینید، اسم من در تیتراژ نوشته می‌شود.

شعری که خسرو سینایی برای «هادی و هدی» سرود/ قصه یک خانواده عروسکی

اما در این چارچوبی که نشان می‌دهد، در آن دوران همه حرفه‌ای های تئاتر به ویژه حوزه تئاتر کودک و نوجوان و تئاتر عروسکی پای کار بودند تا بتوانند برنامه‌های پربار، آموزنده، سرگرم کننده و فرح بخشی را برای گروه سنی کودک و نوجوان آن سال‌ها با آن شرایط ویژه تولید کنند، در حوزه‌های دیگر هنر نیز ماجرا در این راستا قرار داشت، کما اینکه همزمان و هم تراز با این تولیدات اهالی موسیقی نیز شرایطی را پیش روی خود می‌دیدند که می‌بایست دست طراحی و تولید کارهایی بزنند که می‌تواند دربرگیرنده نکات آموزنده، موثر و فرح بخشی ابرای کودکان باشد. ملودی‌هایی که در آن دوران به بهترین و موثرترین شکل خود پیش روی مخاطبان قرار این آثار موسیقایی به جای مانده از دهه شصت و بعضاً هفتاد تلویزیون بود که در قالبی جریان ساز موجب پرمخاطب تر شدن مجموعه‌هایی شد که یکی از آنها همین سریال «هادی و هدی» است گرفتند و تبدیل به آثاری شدند که در قالب‌های مختلف سینمایی و تلویزیونی و نمایشی همچنان از آنها به عنوان ملودی‌های مرجع موسیقایی در حوزه کودک و نوجوان یاد کرده و هم اکنون تبدیل به گنجینه‌هایی شدند که تولید مشابه آنها در دهه‌های اخیر آنچنان که باید نمود نداشته‌اند و این آثار موسیقایی به جای مانده از دهه شصت و بعضاً هفتاد تلویزیون بود که در قالبی جریان ساز موجب پرمخاطب تر شدن مجموعه‌هایی شد که یکی از آنها همین سریال «هادی و هدی» است.

یکی از همین هنرمندان که آهنگسازی مجموعه «هادی و هدی» را به عهده گرفت، کمال طراوتی بود که به گفته آنچه در پیشینه فرهنگی هنری او منتشر شده از همان دوران کودکی علاقه مندی خود به موسیقی را در خانواده نشان داده بود و بعدها به واسطه آنچه در این حوزه آموزش دید، تبدیل به هنرمندی شد که آثار ماندگاری را در عرصه‌های مختلف به ویژه حوزه موسیقی کودک و نوجوان خلق کرد.

طراواتی که تحصیلات تکمیلی خود در عرصه نوازندگی و آهنگسازی را با حضور در هنرستان عالی موسیقی ملی و دانشکده هنرهای زییا فرا گرفته بود، با جدیت بیشتری در عرصه موسیقی به فعالیت مشغول شد و با اتکا به این باور که اهنگسازان و نوازندگان موسیقی می‌بایست در این حوزه تحصیلات آکادمیک را به پایان برسانند، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان معلم موسیقی مشغول به فعالیت شد. او در همین راستا بود که از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۸ به صورت مستمر به عنوان آهنگساز با صدا و سیما همکاری داشت و برنامه‌های مختلفی را هم برای شبکه‌های یک و دو آن سال‌ها تولید کرد. این هنرمند از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ البته به عنوان مسئول موسیقی کودک و نوجوان صدا و سیما فعالیت می‌کرد و همزمان در تعدادی دیگر از مجموعه‌های موسیقایی به عنوان مشاور یا معلم موسیقی کودک و نوجوان حضور داشت.

شعری که خسرو سینایی برای «هادی و هدی» سرود/ قصه یک خانواده عروسکی

ساخت ملودی و موسیقی تیتراژ برای مجموعه‌هایی چون «هادی و هدی»، «گنجشکه میگه»، «کودک روستایی»، «گلزار وطن»، برنامه «کاروانسرای کویری»، «قصه‌های خاله عنکبوت» در حوزه موسیقی کودک و نوجوان و ساخت موسیقی برای فیلم «خانه ابری» به کارگردانی اکبر خواجویی، «کاکلی» ساخته فریال بهزاد و مجموعه ترانه‌های کودکان در یک نوار کاست به‌نام «قشنگی‌ها» از جمله آثاری است که توسط کمال طراوتی در اختیار مخاطبان گذاشته شده است.

وی چندی پیش بود که درباره انگیزه‌های خود برای ساخت موسیقی برای سریال‌های مرتبط با گروه سنی کودک و نوجوان گفته بود: علاقه دارم که بیشتر و فعلاً در زمینه موسیقی کودکان و نوجوانان کار کنم و تا به حال همین کار را کرده‌ام، هرچند که برای بزرگسالان هم کارهایی کرده‌ام و باز هم خواهم کرد وحتی کار برای بزرگسالان راحت‌تر است و چون معتقدم که کودکان امروز بزرگان فردایند و از طرفی بچه‌ها صددرصد صادق‌اند، پس دوست دارم بیشتر برای آن‌ها کار کنم و در این رابطه می‌خواهم برای آن‌ها آنقدر بسازم تا شاید روزی یک ترانه ساده طراوتی، اما واقعاً مناسب برای آن‌ها تهیه کنم.

به هر ترتیب روایت و حکایت از حاشیه‌ها و قصه‌های مرتبط با پشت صحنه و تولید و آهنگسازی سریال‌ها و آثار سینمایی همواره یکی از نکات تمام نشدنی عرصه سینما و تلویزیون است، که هر چه قدر در صفحات جستجوگر اینترنتی به بررسی بیشتر آنها بپردازیم باز به نکته‌ها و قصه‌های جدیدی می رسیم که نمی‌توان پیرامون صحت و سقم انها به نتیجه درستی رسید چرا که در آن دوران از اینترنت خبری بود و نه از دیگر ابزارهای رسانه‌ای که این چنین از پیشرفت برخوردار باشند؛ اما همین که بتوانیم با رجوع به این تصاویر و ملودی‌ها خاطرات دورانی را زنده کنیم که لحظه به لحظه اش سرشار از نوستالژی و جذابیت بود، خود می‌تواند دربرگیرنده نکات خاطره انگیزی باشد که می‌توانیم در این روزهای سخت کمی فقط کمی با آن آرامش بگیریم.