شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#ایران#نرگس آبیار#دولت#روحانی#دولت سیزدهم

چطور جاذبه‌های گردشگری و تاریخی ایران را ویران کنیم؟ / آسیب به آثار تاریخی را از نرگس آبیار یاد بگیریم

این روزها هم این طور به نظر می‌رسد که وزارت میراث فرهنگی دولت سیزدهم ظاهرا قصد اصلاح رویه وزارت میراث فرهنگی روحانی را ندارد و با همان بی‌دقتی و بی‌مبالاتی پیش می‌رود.

چطور جاذبه‌های گردشگری و تاریخی ایران را ویران کنیم؟ / آسیب به آثار تاریخی را از نرگس آبیار یاد بگیریم

سلام نو – سرویس گردشگری: احتمالا با خواندن تیتر مطلب با خودتان گفتید چه تیتر غلط و عجیبی و بعد هم به ذهن شما این رسیده که گردشگری موتور محرک اقتصاد ایران و آباد کننده کشور است، چرا باید دنبال تخریب آن باشیم؟

گردشگری هزار و یک حسن پیدا و پنهان دارد. چرخ‌های اقتصاد را راه می‌اندازد، مشاغل محلی را حفظ می‌کند و در بسیاری از مناطق باعث مهاجرت معکوس می‌شود. از چابهار تا درک، ماسال، یزد، شیراز و اصفهان، گردشگری به شیوه‌های مختلف باعث مهاجرت معکوس و ماندگاری مردم در سکونت‌گاه‌های مختلف شده است. این دست آورد اصلا کم و قابل انکار نیست. اما این تمام ماجرا نیست.

ما هر روز مثل آب خوردن در حال آسیب زدن به طبیعت و تاریخ ایرانیم. به چابهار، ماسال، فیلبند و درک نگاه کنیم. حجم آسیب گردشگران به محیط زیست این مناطق کم نظیر است. از سرقت کیلو کیلو خاک هرمز گرفته تا حجم غیرقابل چشم پوشی زباله که به محیط زیست مناطق گردشگری وارد می‌شود هر کدام به نوعی به این مناطق آسیب می‌زنند.

یک جست‌وجوی ساده در اینترنت به ما نشان می‌دهد که تنها در مورد چابهار چندین و چندبار طرح پاکسازی سواحل از زباله انجام شده، اما مشکل حل نشده باقی مانده است. ماجرای سواحل شمالی ایران هم که قصه‌ی پرغصه‌ای با سر دراز است. از محمود آباد تا نور، رامسر و رودسر سواحل شمالی ایران محل تجمع انواع آشغال است.

اما این مسئله تنها مشکل گردشگری در کشور ما نیست. تخت جمشید یا پاسارگاد؟ شوش و چغازنبیل یا نقش جهان اصفهان؟ کجا را نگاه کنیم و اثری از آثار مخرب گردشگران نبینیم؟ گردشگرانی که هنوز اصرار دارند نام خود، دوستان و اعضای خانواده محترمشان را روی یک گوشه دیوار بنویسند، روی هر چیزی برای عکس گرفتند بیاستند و با بی‌توجهی از جا و چیزی عکس بگیرند.

وقتی پاسدار میراث فرهنگی حواسش نیست

از آن سو هم که وزارت میراث فرهنگی و گردشگری قرار دارد که خود می‌تواند به جای پاسدار تاریخ به ویران کننده آثار تاریخی بدل شود. احتمالا حاشیه‌های مرمت گنبد مسجد شیخ لطف‌الله و میدان نقش جهان در سال ۹۸ را به خاطر دارید. آن زمان متخصصان ترمیم آثار باستانی اعتقاد داشتند این مرمت از استانداردهای کافی برخوردار نیست.

همان زمان اخباری مبنی بر واگذاری خانه تاریخی در قزوین با امکان تخریب و ساخت بنای جدید در سایت دیوار به گوش می‌رسد و معلوم نیست که آیا این بنای تاریخی در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده یا خیر؟

درست در همان روزها از طرف شهر ری استان تهران هم نگرانی‌ها درباره برج طغرل به گوش رسید، آن هم وقتی در کنار این بنای تاریخی، پست گازی نصب شده که می‌توانست تبعات تخریبی زیادی برای این بنای تاریخی داشته باشد. تبعاتی که فعالان میراث فرهنگی را به یاد مترویی انداخت که به خشک کردن چشمه علی و تخریب سنگ‌های تاریخی قبرستان امام‌زاده عبدالله (ع) منجر شد.

این روزها هم البته وزارت میراث فرهنگی دولت سیزدهم ظاهرا قصد اصلاح رویه وزارت میراث فرهنگی روحانی را ندارند و با همان بی‌دقتی و بی‌مبالاتی پیش می‌رود.

در آخرین نمونه نرگس آبیار، کارگردان شناخته شده، به بهانه ساخت سریال سووشون در حال دخل و تصرف در باغ عفیف آباد شیراز است. او مدتی پیش در واکنش به نگرانی مردم و فعالین میراث فرهنگی گفته بود که« من خودم فعال میراث فرهنگی هستم و سالها برای سرزمین آبا و اجدادی خود تلاش کرده‌ام لذا به احترام مردم که نگران آسیب به عمارت باغ عفیف آباد هستند الحاقات را به جای دیگری منتقل خواهیم کرد.»

حالا اما بعد از دو هفته به نظر می‌رسد آب از آب تکان نخورده و کارگردانِ فعال میراث فرهنگی با قدرت در حال ساخت و ساز در عفیف آباد است. تصاویری که روز گذشته، دوم اسفند ارسلان زمانی منتشر کرده نشان می‌دهد که تیم سریال سووشون به کارگردانی نرگس آبیار در کنار ساخت و ساز در باغ تاریخی و ثبت ملی عفیف آباد، مشغول نصب الحاقی روی بنا نیز هستند.

با این دست فرمان مردم، مسئولین و اهالی فرهنگ باید گفت که تخریب جاذبه‌های گردشگری و تاریخی ایران از آب خوردن هم ساده‌تر است. آشغال بریزیم، بکوبیم، بسازیم، دقت نکنیم و با هر چیزی که داریم خراشی بر جان طبیعت و تاریخ بندازیم. اهالی هنر هم که ذاتا باید حافظ طبیعت و تاریخ باشند با جملاتی چون «من خودم فعال فرهنگی هستم» و «می‌خواهم ظرافت معماری و تاریخ و جغرافیای شهر را به همه نشان دهم» هر بلایی که دلشان خواست سر طبیعت و آثار تاریخی کشور بیاورند. انتهای این مسیر ویرانی میراث طبیعی و تاریخی ایرانی‌ها است، حالا هر چقدر هم که می‌خواهیم ادای فرهنگی بودن در بیاوریم.