به گزارش برنا از معاونت فرهنگی و روابط عمومی وزارت دفاع؛ متن این یادداشت به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم

از حدود سال‌های ۱۲۵۷ تا ۱۳۵۷؛ یعنی از زمان ناصرالدین شاه قاجار تا زمان محمدرضای پهلوی، در کشور ایران؛ علم، پیشرفت علمی، مغز متفکر علمی و پدیده های گوناگون علمی دیده نشد؛ یعنی نگذاشتند.
سلاطین ظالم و مستبد و کوته بین قاجار و پهلوی، در طول این سال ها ، بلاهای خانمانسوزی را بر سر کشورمان آوردند و نگذاشتند ایران و ایرانی ترقی کنند.
این خیانت در حالی اتفاق افتاد که همه می دانند استعداد ایرانی، از متوسط استعداد کشورهای جهان بالاتر است. ما روزگاری در دنیا جزو پیشروان علم بودیم و دانش و فکر و علم ایرانی در دنیا پیشگام بود. علم را ابن‌سینا ها و فارابی ها و زکریای رازی ها به اروپایی ها دادند. علم پزشکی را اروپایی ها از ایرانی ها گرفتند، اما سلاطین شهوت پرست و ظالم، با بی تدبیری کاری کردند که جامعه را از علم دور نگه داشتند. مشکل؛ نداشتن علم شد، نداشتن توانایی شد، رشد نکردن نیروی علمی و استعداد ذاتی این کشور و این ملت شد.
زمامداران بی کفایت، تنبلی و تن پروری و خیانت کردند، به خودشان پرداختند، به قدرت مطلقه خودشان اندیشیدند و به فکر مردم و کشور نیفتادند. لذا ما عقب ماندیم.
سلاطین خیانتکار و مجرم، به جای حرکت پرشتاب در مسیر علم و تعالی معنوی، ایران را به سمت فرهنگ فاسد غرب پیش بردند و با ترویج فحشا، بی بندوباری و ارتباطات ناسالم، و دامن زدن به آتش غرایز جنسی، و با ایجاد سرگرمی های بیهوده و گسترش میخانه ها، جوان ایرانی را از میدان دانش و دین و کار خارج ساختند، و با فرمانروایی ظالمانه، فاسد و بی فرهنگ خود، ملت کهن و با استعداد ایران را از علم و معرفت و معنویت و تقوا دور نگه داشتند، و بساط علمی را که از دل می جوشد و در آن ابتکار و نوآوری هست، برچیدند.
رضا خان قلدر و جنایتکار، درب مدرسه ها را بست، عمامه ها را برداشت، روحانیت را خانه نشین و حوزه های علمیه را نابود کرد، علما و دانشمندان را از مسند تدریس دین پایین آورد و طلبه ها را آواره نمود. ایران را در یک بن بست نگه داشت و اجازه حرکت و پیشرفت به کسی نداد.
در دوران قاجار یک صنعتگر، سلاح پیشرفته درست کرد، سلاحی که در دنیا مشابه نداشت. حکام جور با تدابیری او را کشتند و سلاحش را هم از بین بردند!
در همان عصر، یک جغرافی دان به خوزستان رفت و نقشه برداری بسیار دقیقی کرد و همه امکانات و کارهایی را که شده بود و کارهایی را که نشده بود و کارهایی را که باید می شد، در یک گزارش جامع فراهم نمود. اگر این گزارش در همان وقت عملی شده بود، خوزستان پیشرفت فوق العاده ای می کرد. از طرح او اصلا استقبال نشد!
سیاست رژیم منحوس و خیانتکار پهلوی و حکام جنایت پیشه و شهوت پرست قاجار این بود که کشور ایران به دست بیگانگان اداره شود. آنان هم دیکتاتور بودند و هم گوش به فرمان قدرت های بیگانه بودند. دست نشانده های همان قدرت هایی بودند که نمی خواستند ایران پیشرفت و رشد کند. نیروی علمی این کشور در اختیار بیگانگان و غربی ها بود. کارشناسان بیگانه بر دانشگاه، ارتش، دستگاه های دولتی و مراکز تحقیقاتی کشور تسلط داشتند و اگر استعداد درخشانی کشف می شد، او را جذب کشور خودشان می کردند.
در این مقطع؛ یعنی از عصر ناصرالدین شاه تا پایان دوره پهلوی دوم، تاریک ترین دوران تاریخ ایران است؛ مقطعی که آن پادشاهان ظلم پیشه، ملت عزیز ایران را به زور و ستم و با بستن بندهای جادویی به دست و پا و بر گردن او، از قافله تمدن و دانش بشری و پیشرفت های علمی، عقب نگه داشتند. در این دوران، ملت ایران هیچ حرف تازه ای در بازار علم دنیا نداشت.
نه سیاستمدار ایرانی جرات نفس کشیدن داشت، نه دانشمند و فناور ایرانی قدرت کار کردن داشت، نه جوان ایرانی قدرت نوآوری و ابتکار داشت.
جوان دیروز ایران با جوان امروز ایرانی، از نظر هوش و استعداد با هم تفاوت ندارند، بزرگترین گناه و تقصیر را حکام جور و طواغیت کردند که استعدادها را از بین بردند، دین را ضعیف کردند و جلوی علم را هم گرفتند. نتیجه فقر علمی، فقر صنعتی شد. نتیجه فقر صنعتی، خرج کردن همه سرمایه ها برای رسیدن به سطح زندگی معمولی متعارف دنیایی شد. علاوه بر آن، فقر علمی و صنعتی، دنباله روی از بیگانه و گرفتن ناگزیر فرهنگ غربی و تبعیت از سیاست های مستکبرین را به دنبال خود پدید آورد.
اگر در دوران قاجار و پهلوی، کشور ایران در زمینه های علمی وارد می شد، چون ملت ما دیندار بود، علم و دین با هم آمیخته می شد و ما امروز در شمار بهترین ملت های دنیا محسوب می شدیم و می توانستیم اوج و شکوه نوی را به جامعه بشری ارائه کنیم.

انتهای پیام/