ابهام زایی به جای ابهام زدایی؛ دانش حقوقی را ابزار تبرئه فدراسیون نکنید

شب گذشته هوشنگ نصیرزاده که این روز ها همکاری تنگاتنگ و نزدیکی با باشگاه تراکتور دارد به عنوان کارشناس حقوقی به برنامه فوتبال برتر آمد و در مورد پرونده اریک باگناما صحبت هایی را عنوان کرد که خالی از تناقض نبود

به گزارش طرفداری، پرونده گل گهر هر چه جلوتر می رود مبهم تر می شود و عده ای که به دلیل دانش حقوقی شان باید باعث کاهش ابهام شوند، با استفاده از شناخت دقیق چاله چوله های قانونی، به جای ابهام زدایی، متاسفانه ابهام زایی می کنند. در این پرونده تخلف شده و بخشی از این تخلف یا خطا به فدراسیون فوتبال مربوط است و بخش دیگرش می تواند کار ایجنت بازیکن، باشگاه یا هر شخص ثالث دیگر باشد اما هوشنگ نصیرزاده شب گذشته تا جایی که بحث به سمت تقصیرات فدراسیون فوتبال نرفته بود، از حکم سه هیچ شدن بازی انتقاد می کرد و معتقد بود این حکم یکپارچگی مسابقات لیگ را از بین می برد و در این بین مسائل زیادی مثل جعل ایمیل و نداشتن سبقه ملی بازیکن گابنی را در نظر نمی گرفت اما همین که بحث قصور امور بین الملل فدراسیون پیش کشیده شد، نصیرزاده هر کاری بلد بود و نبود کرد تا به گمان خود، یک آدم خوب که مرتکب یک کار بد شده را از پرونده بیرون بکشد. با این حساب الان هوشنگ نصیرزاده چه فرقی با مشاور فدراسیون فوتبال دارد که دستور داده بازی 3 - صفر شود اما کارمندان فدراسیون در پرونده مقصر نباشند و فدراسیون خودش جداگانه به کار آنها رسیدگی کند؟

هوشنگ نصیرزاده همان فردی است که خودش اساسنامه و قوانین قبلی را تدوین کرده و حالا خودش هم می تواند به راحتی دست روی حفره های قانون بگذارد و با یک کلمه همه چیز را تغییر بدهد اما قرار نیست در تعریف کردن خاطره و روایت هم دست در تاریخ ببرد. به طور نمونه، نصیرزاده صحبت از جلسه ای آموزشی کرد که خودش مدعی بود در آن حضور داشته و مربوط به ملیت و بازی مسوت اوزیل برای تیم ملی آلمان بوده، نصیرزاده در بین صحبت هایش گفت چون مسوت اوزیل در آلمان به دنیا نیامده و خانواده او هم در آلمان زندگی نکرده اند، به مدت زمانی که این بازیکن در آلمان زندگی کرده استناد کرده اند و این در حالی است که مسوت اوزیل خودش در شهر گلزنکرشن آلمان به دنیا آمده و‌ والدینش هم با این که ترکیه ای بودند ولی در آلمان زندگی می کرده اند. این که در این جلسه مدنظر نصیرزاده هر چیزی مطرح شده باشد مهم نیست و تنها چیزی که در تاریخ به عنوان سند ثبت شده این است که مسعود اوزیل در 15 اکتبر 1988 در منطقه گِلزنکرشن در ایالت نوردراین – وستفالن آلمان از خانواده ترکیه ای به دنیا آمده است. برای این که درستی حرف مان را در پرونده گل گهر اثبات کنیم، حتما لازم نیست محل تولد مسوت اوزیل را تغییر بدهیم!

گل‌گهر با همین بازیکنی که 4 بازی ملی نداشته، شما را شکست داده‌!

گذشته از این عبارت که بیشتر به شوخی شبیه است تا منطق، برخورد هوشنگ نصیرزاده با قانون هم جالب بود؛ ظاهرا چون ایشان بخشی از قوانین را تنظیم کرده اند می توانند در هر نقطه ای که نیاز بود از انعطاف قانون بگویند. چون گل گل گهر بازی را برده، بازیکن قانونی است؟ قبول کنیم یا نکنیم هوشنگ نصیرزاده در این موضوع ذینفع است حتی اگر به عنوان نماینده باشگاه تراکتور در این برنامه حضور پیدا نکرده باشد، او عضو هیات مدیره این باشگاه است و نمی تواند مدعی شود با تراکتور که یکی از تیم های متضرر از حکم کمیته انضباطی است، اشتراک منافع ندارد. نصیرزاده ظاهرا هم ارادت خاصی به دپارتمان بین الملل فدراسیون داشت و معتقد بود چون مسئول این بخش انسان خوبی است و اصلا آدم ساده ای است، نباید از ایشان ایرادی بگیریم. این چه منطقی است؟ چون آدم ساده و خوبی ای است نباید به قصور و کوتاهی ای که انجام داده است پرداخته شود؟ مگر قرار است درباره رفتار و گفتار و زندگی مسئول بین الملل فدراسیون حکم داده شود؟ مسئول بین الملل که انسان خوب و ساده ای است، در این پرونده اگر قصوری داشته، باید قصورش مورد بررسی قرار بگیرد، نه شخصیت اش که نصیرزاده می گوید انسان خوب و ساده ای است که بدون رابطه و لابی و پارتی به این نقطه رسیده است.

تا دقایق آخر برنامه هوشنگ نصیرزاده تلاش می کرد توپ را در زمین فرد دیگری بیاندازد تا به نوعی در این بین نه سیخ بسوزد و نه کباب تا هم بازی سه هیچ نشود و هم فدراسیون در این پرونده محکوم نباشد... در اواخر برنامه نصیرزاده مدام به وکیل باشگاه گل گهر خط می داد از ایجنت و کارگزار بازیکن بگوید تا تمام نگاه ها از فدراسیون و باشگاه به سمت یک مقصر تازه برود.

اگر جناب نصیرزاده ناراحت نمی شود، این قضیه واضح و مشخص است؛ فدراسیون فوتبال کوتاهی کرده و شما نمی توانید به واسطه این که خانم مسئول دپارتمان بین الملل فوتبال انسان ساده و شریفی است بگویید نباید بحث را به آن سمت ببریم و ایشان را مقصر بدانیم. این استدلال شما مصداق این است که بگوییم هرجا نیاز بود قانون باید در راستای منافع من نرمش نشان دهد و هر جا هم که نیاز نبود باید خط به خط اجرا شود.

واکنش ها به ادعای نصیرزاده

توضیح طرفداری؛ هدف ما از مطرح کردن این بحث و تناقضات تنها یک نکته است؛ قانون و آیین نامه پر از چاله و چوله است و نیاز به ترمیم دارد. قانون باید شفاف نوشته شود تا قابل اجرا باشد نه این که عامدانه مبهم نوشته شود که نیاز به تفسیر پیدا کند. طرفداری درباره این موضوع که رای 3 بر صفر تغییر کند یا نکند، نه ذینفع است و نه در این مقطع بحشی دارد. حرف و بحث ما این است که چرا قصورات فدراسیون فوتبال در این پرونده نادیده گرفته شده است؟