حسن وارسته نویسنده سریال های «پایتخت 3»، «بچه مهندس»، «چند میگیری گریه کنی؟» و... در خصوص اینکه دلیل این اتفاق چه بوده است به خبرنگار فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا گفت: راستش یک مشکل اساسی وجود دارد و آن اینجاست زمانی که یک فیلمنامه با نظارت کارشناسان برای تلویزیون نوشته و بعد آماده تولید می شود متاسفانه توسط کارگردان و نوع سلیقه اش، عوامل و حتی زمان تولید، دخالت های بی مورد برخی از بازیگران نگارش نهایی آن با تغییراتی مواجه می شود. درواقع بسیار سلیقه ای در فیلمنامه دخل و تصرف می کنند و گاهی به ابتدا و انتهای اثر دست می برند و از آن می زنند و  بعد از اینکه خروجی اثر دیده می شود متاسفانه تماشاگران به فیلمنامه نویس غر و لند می کنند درصورتی که آنچه روی کاغذ نوشته شده با آنچه که ساخته می‌شود زمین تا آسمان فرق می‌کند و ما شاهد خروجی خواهیم بود که با دخالت و دست بردن مجموع عوامل یک فیلمنامه به تولید رسیده است و با این حال شرایط زورش بر نویسنده می‌چربد.

او در پاسخ به این سوال که چقدر کارگردانان در این مسأله نقش دارند و نگاه خود را به اثر تزریق می کنند اظهار کرد: کارگردانان بسیار زیاد در این مسئله نقش دارند. چندین سال است طرحی روی کار آمده است که کارگردانان در فیلمنامه ها دست می برند، سلیقه ای برخورد می کنند و بنابه نظرات و توصیه های دیگران مطالب را تغییر می دهند. قاطعانه می گویم که فیلمنامه های بسیار خوبی در طی این چند سال داشتیم اما به دلیل دخالت های اطرافیان به یک اثر ضعیف تبدیل شده است که چنین چیزی هیچ ربطی به نگارش توسط نویسنده نداشت و به بعد از اجرا مربوط می شد.

نویسنده «بچه مهندس» در این باره که مشکلات بودجه و صرفه جویی تهیه کننده ها می تواند موثر باشد یا خیر بیان کرد: بله، مزید بر علت می شود. در تمام مدتی که پروژه روی کار است تهیه کنندگان به تعداد هنرور ها توجه می کنند و علاوه بر آن تمام جوانب مانند بدلکاری که معمولا ممکن است بر سر یک خطای کوچک هزینه بر باشد را مد نظر قرار می دهند. گاهی نیز  زمان تولید صحنه های اکشن بیشتر از صحنه های دیگر است و تهیه کننده به دلیل بودجه محدودی که دارد ترجیح می دهد از نویسنده و عوامل تولید تقاضا کند تا در فیلمنامه دست ببرند و قسمت یا قسمت هایی را که فکر می کنند ریسک دارد و یا هزینه زیادی را شامل می شود از میان بردارند و حتی گاهی برای اینکه صرفه جویی کرده باشند یک اثر را تبدیل به شنیداری می کنند تا یک اثر دیداری و همین مسائل اثر را قلع و قمع می کند.

وارسته در این خصوص که نویسندگان بیشتر به تلویزیون اعتراض می کنند یا به تولید کنندگان تصریح کرد: زمانی که فیلمنامه مصوب می شود و چندین بار طبق توصیه و نظرات شوراهای مختلف به نگارش و تصحیح نهایی می رسد نوبت به کارگردان می رسد تا به اثر دست ببرد و تازه اینجا دردسر نویسنده شروع می شود که این متن نهایی مورد پسند او نیست و باید یک بار دیگر از نو بنویسد و بدترین قسمت ماجرا این جاست که آن ارگان ها و سازمان هایی که نگارش اثر را پذیرفته اند به دفاع بر نمیتابند. به نظر من تنها کاری که تلویزیون باید انجام دهد این است که از ابتدای طرح و نگارش فیلمنامه همزمان با نظرات شوراها، نظرات کارگردانان نیز اعمال شود.

حسن وارسته در پایان و در این خصوص که ترس از ممیزی چقدر نقش دارد خاطرنشان کرد: در تمام دنیا چارچوب هایی وجود دارد اما نویسنده زیرک بلد است که چگونه به اصطلاح بندبازی کند اما متاسفانه جامعه ما دارای یک سری قوانینی است که  شرایط روز به روز درحال افول است و حلقه سانسور تنگ تر می شود. حتما باید فکری اساسی صورت بگیرد چراکه اینگونه تماشاگر ترجیح می دهد به جای دیدن آثار داخلی و پلتفرم ها به سمت شبکه های خارجی زبان رو بیاورد و همین مسئله ریزش مخاطب را در پی خواهد داشت.

انتهای پیام//