آرتین زهرابی؛ مسولانی که تصمیم سازان ما در عرصه های مختلف هستند در این مقطع تاریخی، چهره ای تازه از خود بروز داده اند؛ آنها در سیمای یک منتقد ظاهر می شوند و در شرایطی که کار دست خودشان است از همه چیز انتقاد می کنند.
چه بسیار مسولان و مدیرانی می شناسیم که در حوزه های مختلف به جای حل مشکلات ایجاد شده، در نقش منتقد ظاهر می شوند و ضمن قبول کاستی ها به مردم توصیه هم می کنند!
امروز رئیس جدید سازمان صداوسیما در تازه ترین اظهاراتش درباره فردوسی پور می گوید؛ «تلویزیون ترکیبی از فکر و ایده و هنر و زیبایی و ظرفیتهای انسانی است که در قالبهای مختلف هنرمند هنرپیشه و مجری و عوامل دیگر از سرمایههای سازمان هستند و از هر کدام باید به بهترین شکل ممکن استفاده کرد که این پازل زیبا شکل بگیرد هیچ ظرفیتی را در دوره جدید هدر نمیدهیم و از تمام ظرفیتها تا حد امکان صیانت میکنیم و بهره مند خواهیم شد. در موارد مشخصی که اسم بردید قبلا همگفته بودم تمام سرمایههای انسانی ما برای ما ارزشمند هستند و جایشان در رسانه ملی همیشه باز خواهد بود. اما اینکه در دوره تحولی جدید در ارتباط با چهرهها چه خواهیم کرد امیدواریم بتوانیم صیانت بهتری از چهرهها انجام دهیم. فرهنگ مردم داشته و سرمایه مردم است که در دست ما امانت است و باید حداکثر دقت را در وفای به این امانت داشته باشیم.»
رئیس سازمان می گوید هیچ فرصتی را از دست نمی دهیم و باید حداکثر دقت را در وفای امانت مردم داشته باشیم. خب؛ همه اینها وظیفه کیست؟ قدر مسلم از وظایف مهم رئیس صداوسیما که باید مقابل فرصت سوزی ها و کبریت کشیدن روی سرمایه های تلویزیون ایستادگی و تصمیمات اشتباه دیگران را جبران کند. این مساله در اختیار مدیران ماست که وقتی ایراد و اشکالی در کار می بینند به جای مصاحبه های تکراری و برشمردن خطاها، به حل مشکل کمک کنند.
تا امروز رئیس سازمان فقط از بازگشت فردوسی پور در لفافه سخن گفته است؛ در غیر این صورت او هم مثل مردم، شاهد سوختن سرمایه هاست و تفاوتی میان رئیس سازمان صداوسیما با آنهایی که سمت ندارند و تصمیم ساز نیستند به چشم نمی خورد...