اعلام شروع مذاکرات هسته ای بار دیگر مورد توجه تمامی محافل قرار گرفته است و همگان منتظرند ببیند دور جدید گفتگوها در چه فضایی پیش خواهد رفت . به بیان دیگر صرف اعلام آغاز مدکرات می تواند متغیری مهمی در تحولات بین المللی باشد و نتایج آن بطور حتم تاثیرگذاری بیشتری خواهد داشت، امشب در کلاب هاوس خبرآنلاین این اتفاق مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت و مهمانان مدعو درباره دلایل و زمینه های این موضوع یعنی" تیم رییسی و آینده برجام؛ ادامه مسیر ظریف یا؟" به اظهار نظر پرداختند.

با توجه به آغاز روندها و صحبتهایی که شده رسیدن به برجام، بعید است

رضا عزیزی متخصص روابط بین الملل
به نظر می رسد با توجه به آغاز روندها و صحبتهایی که شده رسیدن به برجام، بعید است. این تیم برجام را خسارت محض به جامعه معرفی کرده و در افکار عمومی اینها وعده داده اند در برجام طرحی نو درخواهیم انداخت. برای همین نباید در برابر افکار عمومی خود را خجالت زده کنند. 
اینها امید دارند در راهبرد نگاه به شرق، نوعی توازن را ایجاد کنند. اینها برآوردشان از فضای بین المللی اینطور است که فکر می کنند دست بالا را دارند.تصور می کنند آمریکا از منطقه خارج شده و مشکلات داخلی دارد و متمرکز چین است. از آن طرف آمریکا نسبت به ایران تصور دارد ایران دارد به بمب هسته ای نزدیک می شود. فکر می کنند ایران پنهانی و دزدکی مشغول ساخت بمب هسته ای است. دو مدل در این صورت قابل تصور است. 
بازی اول بازی بزدل است که chicken game است. دو بازیگر با سرعت به سمت همدیگر می روند مگر اینکه یک راننده کنار بکشد. اینجا بحث حیثیتی است. تیم ایران سه شرط گذاشته است. شرط اول این است که بایدن باید با حکومت آمریکا برجام را امضا کند نه با دولت. این اصلا شدنی نیست. در این صورت با سرعت به همدیگر برخورد می کنند که خطر جانی دارد و اگر کسی کنار بکشد، خطر حیثیتی به میان می آید.
سناریو اول این است که برجام با راهبردی که قبلا پایان یافته، آغاز شود و نوع دوم این است که اساسا برجام طول بکشد و ایران به بمب هسته ای برسد و به خاطر محاسبات راهبردی خود، ایران ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد ببرند و علیه ایران اجماع می شود و با توجه به شرایط شکننده ایران، تاب آوری جامعه از بین برود. ما شرایط سال ۲۰۱۵ را نداریم.


بودجه ۱۴۰۱ بدون برجام دارد بسته می شود و دولت خود را آماده می کند مشکلات کشور را بدون برجام حل کند

 احسان ارجمند حقیقی فعال سیاسی
برای تحلیل واقع بینانه نسبت به نگرش دولت آقای رییسی درباره برجام و برنامه مذاکره، این را باید تحلیل کنیم که نقش آقای سعید جلیلی در جهت دهی بر تفکر حاکم بر دولت چقدر پررنگ است. در انتخابات ریاست جمهوری 1400 آقای رییسی موضع نرمی را درباره برجام داشت. در عین حال آقای جلیلی موضع سختی در قبال برجام داشت و برنامه ای اعلام کرد که ما نیاز به برجام نداریم و از طریق تهاتر می توانیم روی پای خود بایستیم. 
تفکر آقای جلیلی تفکر بسیار صادقانه ای است. او واقعا فکر می کند این امکان برای کشور وجود دارد که بدون توجه به تحریمها و شرایط بین المللی ما می توانیم مشکلات داخلی را حل و فصل کنیم و به راحتی با تهاتر، بخش قابل توجهی از نیازهای کشور را تاکین کنیم. نتیجه انتخابات این بود که قاعدتا نگاه آقای رییسی باید بر برجام حاکم می شد ولی به نظر می رسد نقش آقای جلیلی در تفکر نسبت به برجام رفته رفته پررنگ تر شده و شخصیتهای کلیدی در پروژه برجام را تحت تاثیر قرار دهد. همین که دکتر باقری معاونت وزارت امور خارجه را گرفته نشان می دهد تفکر آقای جلیلی دربرجام حاکم است. 
با این وضعیت به نظر نمی رسد نگرش دولت درباره برجام و شروطی که قائل شده اند، بازی باشد. این یک راهبرد اصلی برای تیم مذاکره کننده است. به این امید وارد مذاکره شده که بتواند این شروط را محقق کند و در صورتی که این توافق را نداشته باشد از شروط خود کوتاه نمی آید.
چینش و برنامه های تیم اقتصادی دولت نشان می دهد برجام محقق نمی شود و بودجه ۱۴۰۱ بدون برجام دارد بسته می شود. دولت خود را آماده می کند مشکلات کشور را بدون برجام حل کند.
برداشتم این است که اساس دولت نمی تواند معادلات اقتصادی جامعه را بدون برجام محقق کند. ولی در تفکر دولت این است که از طریق انضباط بخشیدن به اقتصاد و سیاستهای انقباضی می توانند مسایل را حل کنند. طی چند ماه اخیر دولت توانسته به بخشی از درآمدهایش دست یابد. تصور می کند این به دلیل نوع نگاه سیاسی اش بوده است ولی به نظر می رسد بایدن امتیازی به دولت ایران می دهد تا نظرشان را جلب کند ولی متاسفانه عکس آن دارد اتفاق می افتد.
این که دولت در عرصه اقتصادی چه می کند را باید در بودجه دید ولی متاسفانه به نظر می رسد دولت قصد دارد بدون برجام مسایل اقتصادی را حل کند.
 

باز آقایان می گویند سرنوشت معیشت مردم را به مذاکرات گره نزدیم

جمال صدرعاملی کارشناس مسائل سیاسی
سیاستهای برجام جای دیگری تعیین می شود و خروجی را دیده ایم. خروجی را در زمان آقای احمدی نژاد و جلیلی دیدیم و در زمان آقای روحانی و ظریف هم دیدیم. آقای باقری کنی دارد مذاکرات را عملا پیش می برد و وزیر امور خارجه به دلیل نداشتن تسلط به زبان انگلیسی در صحنه حضور ندارند. پس می شود حدس زد مسیر در همان جهت حرکت می کند. به صورت سمبلیک گفتند اول برویم از بروکسل شروع کنیم. شعارهایی که واقع بینانه نیست. آقای باقری گفت اروپا باید حق خودش را از آمریکا جدا کند. این را نمی خواهند بپذیرند جایگاه آمریکا در نظام بین المللی، قدرت دلار است. چین حتی سعی نمی کند نقش دلار را در معاملات خود تضعیف کند. اگر این واقعیات را آقایان بپذیرند مسایل شاید حل شود.
اشکال دیگر ما این است که فکر میکنیم زمان به نفع ماست. در قضیه گروگانگیری در ابتدای انقلاب دیدیم ریگان تندرو در مقابل کارتر میانه رو انتخاب شد. در بحث پذیرفتن قطعنامه 598 دیدیم که فرصتها از دست رفت. من نمی دانم چه معجزه ای را در زمان از دست دادن می دانند. راهبرد بر مبنای وقت کشی است. ببینید چه مشکلاتی در اقتصاد است. برای فروش اوراق قرضه و افزایش قیمت خودرو ببینید چه مشکلاتی پیش آمد. باز آقایان می گویند سرنوشت معیشت مردم را به مذاکرات گره نزدیم. شما گره نمی زنید ولی اقتصاد به لحاظ ارتباط با بازار جهانی، معیشت مردم را به مذاکرات گره می زند.
برجام اتفاق می افتد ولی شیر بی یال و دم و اشکم خواهد بود و مزیتهای اقتصادی برای حل مشکلات فعلی ما ندارد.

 

در سیاستهای اعلامی و قبل از آغاز مذاکره، سیاست دولت سیزدهم قابل دفاع است

س) از سوی تیم مذاکره کننده مطرح می شود آمریکا از برجام خارج شده و ایران به همه تعهداتش عمل کرد. گزارشهای بازرسی آژانس هم موید انجام تعهدات ایران است. حالا که آمریکا از برجام خارج شده، باید تعهدات بیشتری بدهد. شاید پیش شرطی که درباره رفع تحریم های مربوط به برجام می گویند همین است. اساسا غرب این موضوع را از ما می پذیرد؟

حسن لاسجردی عضو شورای سردبیری خبرآنلاین
الان شرایط بازگشت دوطرف به میز آماده است. همه طرفهای درگیر مذاکرات چه ایران، چه روسیه، چه چین و اروپا، در تلاشند اصل مذاکره را برپا کنند. تهیه مقدمات معمولا زمان می برد. شاید برای طرفهای اصلی مهم است وقتی میز آماده شروع گفتگوها شد چه چیزی را مطرح کنند. با این نگاه رجزخوانی و طرح خواسته های بالا یا نشدنی معنی می یابد. این مورد تاکید دولت سیزدهم است که ایران می خواهد مذاکره کنند. کشش به طرف مذاکره می تواند مورد توجه جدی باشد. با توجه به اینکه طیف ساختار قدرت کشورمان درباره آمریکا موضعگیری دارند، طرح موضوع بازگشت به مذاکرات و اصرار بر آن، نکته مثبت است. 
به نظر می رسد تیم جدید مذاکرات مقدماتی را تلاش کرد فراهم کرده و زمینه سازی ذهنی کند تا طرف مقابل خود را آماده چه چیزهایی کند. برای ایران مهم است که امتیاز مناسب با طرح این نکات بزرگ بگیرد. موضوعات تضمین راستی آزمایی و لغو همه تحریمها اینطور تحلیل می شود که تیم جدید دولت سیزدهم با طرح مسایل کلان، حداکثر امتیازات را بگیرد. با این ذهنیت اگر شعارها و اظهارنظرها را بررسی کنید نگاه قابل احترامی است. در مرحله بعدی اما و اگرهایی داریم. آیا این تیم ورزیدگی لازم را برای رسیدن به امتیازات دارد؟ آیا تجربه لازم را دارند. آیا زبان لازم برای مفاهمه با غرب و توان چانه زنی دیپلماتیک را برای گرفتن امتیاز دارند؟ اینجا محل مناقشه است. 
الان در سیاستهای اعلامی و قبل از آغاز مذاکره، سیاست دولت سیزدهم قابل دفاع است.

برجام در عمل منتفی شده ولی در کاغذ، رژیم حقوقی محکمی دارد

 س) این که بیان شده اگر ایران به تعهدات خود عمل نکرد، شرایطی برای بازگشت ایران به شرایط قبل وجود داشته باشد. نباید مابه ازای این را طرف غربی به عهده می گرفت؟ آیا این یکطرفه است؟
 

مهرداد پشنگ پور
تفسیر اشتباهی از ماده 36 می کنند که فقط مربوط به غرب است. هر دو طرف می توانستند به عدم پای بندی طرف مقابل استناد کرده و خارج شوند. باید واقعیات را دید. واقعه حقوقی را ببینید. کشور ایران در مظان اتهام عملیات ضد صلح و امنیت بین المللی بود. استدلال چین و روسیه این بود که اقدام ایران مخالف صلح و امنیت نیست. 
ایران اگر در برجام به کمیسیون مشترک ماده ۳۶ و ۳۷ مراجعه می کرد، طبیعتا امکان مطالبه خسارات را داشت.چیز دیگری برای ایران نمی شد در نظر گرفت. با آن شرایط، آیا اساسا امکان داشت ایران به این مواد مراجعه کند؟ رویداد فعلی این است که یکی طرفین قرارداد، قرارداد را نقض کرده است. من آمریکا را پیمان شکن و خاطی برجام می دانم نه خارج شده از برجام. در این صورت امکان مطالبه زیان از سوی ایران وجود دارد. ایران می توانست خسارت را پیگیری کند. ایران سیاست صبر راهبردی را دنبال کرد. آقای ظریف یکی دو مورد برای طرح مسئولیت آمریکا وارد شد ولی ادامه نداد. برجام طوری نبود که ایران از آن خارج شود و ایران میتوانست عدم النفع قطعی الحصول را بگیرد و این امکان پذیر است. دست ایران خالی از تضمین نیست. این که چرا انجام نداده، به مصالح بالای نظام برمی گردد. برجام روی کاغذ تمام نشده و سند بسیار محکمی است که باعث شده عدم اجماع در سازمان ملل علیه ایران به وجود بیاید. برجام در عمل منتفی شده ولی در کاغذ، رژیم حقوقی محکمی دارد و ایران میتواند بهره برداری کند. در قواعد اجرایی حقوق بین الملل این امکان را داریم. توسل به دیوان بین المللی دادگستری را می توان پیگیری کرد که بحث دارد.