شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#دولت#رئیسی#اصولگرا

ناصر ایمانی تحلیل گر اصولگرا:

دولت رئیسی نسبت به منتقدان هوشمندانه رفتار می کند | رئیس دولت قبل نسبت به جریان منتقد خود رفتار غیرمودبانه داشت

ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرا می گوید: یک تفاوت عمده‌ای که دولت قبل و جریان منتقد آن دولت با دولت فعلی و جریان منتقد دولت فعلی دارد، این است که در دولت گذشته، مسئولان ذیربط دولتی و رئیس دولت گاه بسیار نسبت به تحریک جریان مقابل خود اقدام می‌کرد. اگر خاطرتان باشد، رئیس دولت قبل نسبت به جریان منتقد خود رفتار غیرمودبانه و بعضا توهین‌آمیز داشت.

ناصر ايماني

همشهری- سلمان زند: نقد و انتقاد از دولت حق رقبای سیاسی است. طبیعی است که جریان‌های سیاسی همواره منتقد یکدیگر باشند. وقتی که یک جریان در قدرت است و مسئولیت بر عهده اوست، به‌طور طبیعی در جایگاه پاسخگویی قرار می‌گیرد. انتقادها اما گاهی بیش از آن که سازنده باشند، موجب تخریب می‌شوند. تخریب‌هایی که اثرگذاری آنها چنان می‌شود که موجب آسیب‌ دیدن سرمایه اجتماعی و کاهش اعتماد مردم به دولت می‌شود.

جدل‌های سیاسی گاه وضعیت را به جایی می‌رساند که موجب بی‌تفاوتی جامعه می‌شود؛ چنان‌که مردم نه نقدها را باور می‌کنند و نه پاسخ‌ها را جدی می‌گیرند. امری که آسیبش جدی خواهد بود و نارضایتی از همه جریان‌ها را در پی خواهد داشت. بر همین اساس رئیس دولت جدید هم بارها احیای اعتماد عمومی را در اولویت خود عنوان کرده است.

در این زمینه و برای دریافت پاسخ این که وظیفه جناح رقیب در قبال دولت مستقر چیست و چگونه باید رفتار کنند که منافع ملی و منفعت کشور دستخوش نقد و تخریب قرار نگیرد یا اینکه چگونه می‌توان منافع ملی را از جدل‌های سیاسی جدا کرد؟ گفت‌وگوهایی با تحلیلگران و فعالان سیاسی هر دو جناح انجام داده‌ایم.

این‌بار با ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرا به گفت‌وگو نشستیم. او در این زمینه معتقد است «علاوه بر این که جریان سیاسی مقابل دولت در مورد انتقادهایش مسئول است، دولت مستقر هم در قبال منتقدان مسئول است و باید سعی کند که منصفانه رفتار کند و با پاسخ‌های خود موجب تحریک منتقدان و جریان رقیب نشود.» امری که بارها در دوره‌های گذشته شاهد آن بوده‌ایم.

ایمانی تأکید می‌کند که باید فرهنگ حفظ منافع ملی را تمرین کنیم و هم دولت و هم منتقدان آن دولت، صرف‌نظر از این که چه دولتی با چه گرایش سیاسی در کشور مستقر است، باید مرز منافع ملی را رعایت کنند.

متن کامل این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید.

علی‌القاعده جریانی که در انتخابات پیروز نمی‌شود باید تلاش کند که به بازیابی مشکلات سیاسی و درونی آن جریان یا جناح بپردازد که به چه علت در این انتخابات پیروز نشده است. همچنین این جریان اگرچه حق انتقاد به دولت مستقر را دارد، اما باید سعی کند که منافع ملی کشور را در نقدهایش درنظر داشته باشد. اما نکته‌ای ‌که می‌خواهم به این کلیاتی که همیشه صادق است اضافه بکنم، این است که ما الان در وضعیت بسیار ویژه‌ای به‌سر می‌بریم و این وضعیت شاید در دوره‌های قبلی به هیچ‌وجه به این شکل نبوده است. وضعیت اقتصاد، تورم، نرخ بیکاری و مشکلات بسیار به‌هم‌تنیده و پیچیده‌ای در عرصه اقتصادی کشور داریم که بازکردن این گره‌ها توسط هر دولتی که باشد، کار بسیار مشکلی است. از طرفی دیگر مسائل خاصی که در اطرافمان و در منطقه داریم. در کنار اینها، مسئله حل‌نشده تحریم‌های ناجوانمردانه. همه اینها شرایطی را به‌وجود آورده است که اگر هر دولتی در واقع سکان کار را به‌دست می‌گرفت، وضعیت بسیار سختی را در پیش داشت.

من نمی‌خواهم به این بپردازم که مقصر یا مقصران یا دلایل اینکه کشور به اینجا کشیده شده، چه عواملی بوده. همچنان که دولت آقای رئیسی هم به‌درستی از ابتدا و در این چند ماهی که سر کار آمده تلاش کرده است که به دلایل مختلف به این موضوع نپردازد و به‌نظر من کار هوشمندانه‌ای هم بوده است. به هر حال، باید توجه کنیم که ‌شرایط کشور اکنون این است.

هر جریانی که می‌خواهد عملکرد دولت را نقد کند، قطعا باید به این شرایط توجه داشته باشد چون اگر نداشته باشد می‌توان گفت که منافع ملی کشور را لحاظ نکرده است و رودرروی مردم قرار می‌گیرد. سوء‌استفاده از شرایط موجود توسط هر جریان و گروه سیاسی به بهانه نقد دولت امری کاملا ناپسند است که در تاریخ کشور باقی خواهد ماند.

بنابراین الان فکر و ذکر همه جریان‌ها اعم از آنها که در انتخابات پیروز نشده‌اند یا هر جریان دیگر ضمن اینکه حق دارند نقادی کنند، باید اجازه دهند که کشور از این شرایط سخت عبور ‌کند تا بعدا بشود در شرایط مناسب‌تر به کنش‌های سیاسی معمول پرداخت.

یک تفاوت عمده‌ای که دولت قبل و جریان منتقد آن دولت با دولت فعلی و جریان منتقد دولت فعلی دارد، این است که در دولت گذشته، مسئولان ذیربط دولتی و رئیس دولت گاه بسیار نسبت به تحریک جریان مقابل خود اقدام می‌کرد. اگر خاطرتان باشد، رئیس دولت قبل نسبت به جریان منتقد خود رفتار غیرمودبانه و بعضا توهین‌آمیز داشت و همین خود یکی از عوامل مهم تحریک‌کردن جریان منتقد خودش بود.

اما در دولت فعلی خوشبختانه هم رئیس دولت و هم اعضای دولت در این زمینه، حداقل تا الان، که امیدواریم ‌ادامه هم داشته باشد، هوشمندانه رفتار می‌کنند و از ادبیات ناشایست و حتی اشاره به رفتارهای منتقدان خودشان که تا چندماه پیش کشور را اداره می‌کردند و آن را به این وضعیت کشانده‌اند، پرهیز دارند. بنابراین منتقدان دولت فعلی تحریک نمی‌شوند. این فرق بسیار مهمی است؛ یعنی اگر شما می‌بینید که در دولت قبل جریان منتقد رفتار تندی نسبت به دولت داشتند، یکی از عوامل این بود که تحریکشان می‌کردند. اما جریان منتقد دولت فعلی اصلا توسط دولت تحریک نمی‌شود بنابراین انتظار هم می‌رود که رفتارها متعادل‌تر شود.

کاملا درست است. یک امر متقابل است به میزانی که مسئولانی که در قدرت هستند، نسبت به منتقدان خودشان منصفانه رفتار کنند، متقابلا جریان منتقد هم منصفانه رفتار خواهد کرد. این یک امر طبیعی است و اگر هم جریان منتقد منصفانه رفتار نکند، قاعدتا ازسوی افکار عمومی طرد خواهد شد. من نمی‌خواهم بگویم حتما اگر دولت مستقر، با منتقدان خود رفتار منصفانه داشته باشد، رفتار متقابل خواهد دید، نه! اما احتمال رفتار منصفانه را بسیار بیشتر می‌کند. برای مثال، ببینید رفتار رئیس قوه قضاییه فعلی با کسانی که محکومیت سیاسی دارند، چقدر پسندیده است که متقابلا منتقدان هم مجبور شده‌اند واکنش مثبت نشان دهند. ولی اگر الفاظ آقای روحانی علیه منتقدان خود به‌ویژه درمورد برجام را در 8سال گذشته یادآوری کنم، خواهید دید که چقدر الفاظ نامناسبی بود. در نتیجه طرف مقابل هم به این‌سو کشیده می‌شد که انتقاداتش تندتر باشد و مرزها را برمی‌دارد.

یکی از فاکتورهایی که‌ موجب می‌شود منافع ملی رعایت نشود همین فاصله‌هاست. ما باید فرهنگ حفظ منافع ملی را تمرین کنیم و هم دولت و هم منتقدان آن دولت، صرف‌نظر از اینکه چه دولتی با چه گرایش سیاسی درکشور مستقر است، باید مرز منافع ملی را رعایت کنند. حال منافع ملی گاهی اوقات مسائل کلان اقتصادی است، گاهی اوقات سیاست خارجی و گاهی اوقات مسائل امنیتی است. ما باید به یک درک متقابل در جامعه سیاسی خود برسیم که مرزهای منافع ملی را بشناسیم و آنها را رعایت کنیم.