جولان دوباره «فالانژها» در بیروت/ حزبالله چگونه فتنه «سمیرجعجع» را ناکام گذاشت؟
فالانژها که کارنامه سیاهی از جنایت در تاریخ برجای گذاشتهاند از به راه انداختن جنایت منطقه «الطیونه» در بیروت ۵ هدف را دنبال میکردند که حزب الله همه آنها را ناکام گذاشت.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، جنایتی که پنجشنبه هفته گذشته در منطقه «الطیونه» اتفاق افتاد یادآور تاریخِ مملو از جنایت حزب نیروهای لبنانی به رهبری «سمیر جعجع» است و درباره بازگشت دوباره فالانژهایی که در اشغال لبنان با رژیم صهیونیستی همکاری کردند و دستشان به خون مردم لبنان آلوده است، هشدار میدهد.
ترور «رفیق حریری» نخست وزیر فقید لبنان در سال 2005 نقطه عطفی در تاریخ سیاسی لبنان بود و ساختار گروههای مختلف در این کشور را مجددا تغییر داد و با ظهور جریانهای جدیدی در عرصه سیاسی لبنان همراه شد. بعد از فتنه غربیها و متحدانشان در پرونده ترور رفیق حریری در آن زمان «بشار اسد» رئیس جمهور کنونی سوریه در اظهاراتی از خروج نیروهای نظامی این کشور از لبنان خبر داد. از سوی دیگر ادعاهای جریانهای حامی غرب برای متهم کردن سوریه و حزب الله در انجام این ترور، دوستان سوریه در لبنان را شوکه کرد.
تشکیل جریان غربگرای 14 مارس و آغاز فتنههای داخلی در لبنان
اعتراضات و دو دستگیها که با تحریکات داخلی و خارجی در لبنان بالا گرفت ، سید «حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله در اقدامی هوشمندانه در روز 8 مارس 2005 حامیان ابقای سوریه در لبنان را به میدان ریاض الصلح بیروت دعوت کرد.
در این تجمع بی سابقه صدها هزار نفری که با سخنرانی قاطع نصرالله همراه بود، مردم مجتمع از سوریه حافظ اسد و پسرش به خاطر حمایتهایشان تشکر کردند و تجمع به خوبی پایان یافت و اثر عمیقی نهاد. پس از آن طرف مقابل نیز بیکار ننشست و تجمع گستردهای را در روز 14 مارس سازمان داد.
در این تجمع احساساتی صدها هزار نفر شرکت داشتند و خواستار خروج سوریه از لبنان شدند.
با برگزاری راهپیمایی 14 مارس 2005 (24 اسفند 1383) عملا لبنان به دو جبهه در مقابل هم تقسیم شد: جبهه 8 مارس و جبهه 14 مارس.
14 مارس در واقع یک جریان غربگراست که اعضای اصلی آن از جمله «سعد حریری» نخست وزیر پیشین لبنان، «ولید جنبلاط» رئیس حزب سوسیالیست ترقی خواه و «سمیر جعجع» رئیس حزب نیروهای لبنانی به اجرای برنامههای آمریکا و متحدانش در لبنان و به ویژه پروژههای ضد مقاومت مشهور هستند.
این جریان گروههایی مانند حزب «المستقبل»، «نیروهای لبنانی»، «حزب کتائب»، اعضای «قرنه شهوان» ،«حزب الاحرار»، حرکت نوگرای دموکراسی «حرکت چپی دموکراسی» و حزب فراکسیون ملی را دور خود جمع کرده است.
به رغم اینکه جریان 14 مارس در مقایسه با جریان 8 مارس از حمایت مردمی وسیعی برخوردار نبود ولی این جریان توانست در انتخابات سال 2005 میلادی با استفاده از هم پیمانی خود با گروه حزب سوسیالیست ترقی خواه به رهبری ولید جنبلاط و سوء استفاده از فضای احساساتی متعلق به پیامدهای ترور رفیق حریری، اکثریت پارلمانی را به خود اختصاص دهد.
بعد از این پیروزی جریان 14 مارس در پارلمان، «فؤاد سنیوره» عضو برجسته این جریان تشکیل دولت داد. اولین عملکرد دولت جدید که در آن نمایندگانی از حزب الله و جنبش امل و چهار وزیر از سوی ریاست جمهور حضور داشتند، آزادی «سمیر جعجع» بود.
جعجع به اتهام سری جنایتها به ویژه قتل «رشید کرامی» نخست وزیر سابق لبنان به حبس ابد محکوم شده بود. اما اعضای 14 مارس پیشنهاد تعدیل قانون عفو عمومی صادره پس از جنگ داخلی را مطرح کردند تا امکان آزادی سمیرجعجع در چارچوب آنچه تلاشها برای تحقق وحدت ملی نامیدند، فراهم شود.
درحالی که طی 2 دهه گذشته فرمانده سابق فالانژیستهای لبنان در کنار متحدان خود در توطئههایی که آمریکا و رژیم صهیونیستی ضد لبنان ترتیب میدادند مشارکت مستقیم داشت؛ اما با جنایت علنی هفته گذشته در منطقه الطیونه و اقدام به کشتار دوباره مردم لبنان، کارنامه سیاه خود را برای لبنانیها یادآوری کرد.
جنایت الطیونه؛ برگ تازهای در کارنامه سیاه سمیر جعجع
چهارشنبه هفته گذشته برابر با 13 اکتبر (21 مهر) بود که حزب الله و جنبش امل اعلام کردند در اعتراض به سیاسی کاری «طارق البیطار» بازپرس قضایی پرونده انفجار بیروت روز پنجشنبه تجمع اعتراض آمیزی مقابل کاخ دادگستری لبنان ترتیب خواهند داد. بعد از آن سمیر جعجع در پیامی خطاب به طرفداران خود گفت که به خیابان بیایند و با حزب الله مقابله کنند.
درحالی که مردم به سمت ساختمان دادگستری در حرکت بودند، افراد مسلحی از پشت بامهای اطراف شروع به شلیک به سمت مردم کردند و این جنایت 7 کشته و بیش از 60 زخمی بر جای گذاشت؛ مشابه اتفاقی که چند ماه قبل در منطقه «خلده» بیروت رخ داد و افرادی ناشناس، مردم حاضر در مراسم تشییع یکی از عناصر حزبالله که در حادثهای مشکوک به شهادت رسیده بود را هدف گرفتند.
حتی روز بعد از حادثه نیز جعجع درحالی که سعی میکرد خود را بیگناه جلوه دهد با اشاره به اینکه اگر حزب الله دست از تحریکات خود بر نمیداشت این اتفاق نمیافتاد، در واقع اعتراف کرد که جنایت الطیونه به دستور او و متحدانش برای ضربه زدن به حزب الله صورت گرفته است.
نگاهی به سلسله جنایتهای سرکرده 14 مارس ضد لبنانیها
این موضوع سبب شد تا لبنانیها یک بار دیگر به یاد جنایتهای فالانژها در این کشور بیفتند:
- کشتار «عین الرمانه»؛ شلیک به سوی اتوبوس حامل اعضای جبهه آزادیبخش فلسطین در 13 آوریل 1975 با 27 کشته.
-یورش به شهرک «اهدن» در 13 جولای 1978 با 33 کشته.
- جنایت صبرا و شتیلا با یورش به اردوگاه صبرا و شتیلا و کشتار آوارگان فلسطینی به دستور رژیم صهیونیستی که از 16 الی 18 سپتامبر 1982 طول کشید و بین 700 الی 3500 مرد و زن و پیر و کودک در این جنایت سلاخی شدند. آریل شارون به عنوان وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی (معروف به قصاب صبرا و شتیلا) دستور این کشتار را صادر کرده بود.
-جنایت روستای الصفره، در 7 جولای 1980 با 83 کشته.
حزب فالانژهای لبنان (حزب الکتائباللبنانیة)، به عنوان یک جنبش به اصلاح ناسیونالیستی، در سال 1936 تأسیس شد.
ماهیت فاشیستی و غیر انسانی این حزب از همان آغاز مشخص بود، چرا که یکی از اعضای آن، در خاطرات خود درباره نحوه شکلگیری حزب فالانژ مینویسد، تشکیل این حزب پس از دیدار رئیس مؤسسه از آلمان، در خلال دوران نازیها، از لبنان شکل گرفت؛ در حقیقت حزب فالانژ، الهامگرفته شده از حزب نازیهای آلمان است.
این حزب در سال 1975 یک جنگ داخلی در لبنان به راه انداخت که 15 سال طول کشید و به فرماندهی سمیر جعجع مردم این کشور را غرق در خون و مصیبت کرد.
اما بازگشت دوباره فالانژها به صحنه لبنان با چه هدفی صورت گرفته است؟
همانطور که می دانیم لبنانیها کمتر از 6 ماه تا زمان انتخاباات پارلمانی فرصت دارند؛ انتخاباتی که بسیار سرنوشت ساز بوده و به ویژه برای آمریکاییها از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل عمده برنامههای آمریکا و همپیمانانش برای انتخابات پارلمانی 2022 لبنان از زمان آغاز اعتراضات اکتبر 2019 در این کشور در دستور کار واشنگتن و مهرههای داخلی آن در لبنان قرار گرفته است.
در این میان آمریکاییها هزینه بالایی برای مدیریت کمپین خود ضد حزبالله و متحدان آن در داخل لبنان در آستانه انتخابات پارلمانی این کشور صرف کردهاند، در این زمینه مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک گزارشی تحت عنوان «مهار حزبالله» منتشر کرده است که شامل یک برنامه عملیاتی برای مهار حزبالله از طریق نفوذ به جامعه مقاومت و طرفداران آن است.
بر همین اساس است که وقوع فتنههایی همچون جنایت الطیونه از سوی متحدان واشنگتن برای کشاندن حزبالله به فتنه و جنگ داخلی در لبنان موضوع عجیبی نیست و هدف سازماندهی کنندگان آن نیز کاملا روشن است: شکست مقاومت در انتخابات پارلمانی و حذف تدریجی آن از صحنه سیاسی لبنان.
در چنین شرایطی حزبالله با ابتکار واردات سوخت از ایران هم مردم را از بحران سوخت نجات داد و هم موجب باز شدن بسیاری از گرههای روند تشکیل دولت شد و به این ترتیب با پایان بنبست سیاسی راه برای اجرای 2 مرحله پایانی طرح آمریکا ضد لبنان در نطفه خفه شد، بعد از آن حتی مانورهای 14مارسیها از جمله سمیر جعجع رئیس حزب نیروهای لبنانی و سعد حریری و طرفدارانشان برای تحت تأثیر قرار دادن ابتکار حزبالله هیچ نتیجهای نداشت.
بر همین اساس میتوان اهداف جنایت الطیونه را در 5 مورد خلاصه کرد:
-خنثی کردن تاثیر ابتکار حزب الله در حل بحران سوخت لبنان و شکست محاصرهای که واشنگتن ضد این کشور ترتیب داده بود.
-کشاندن حزب الله به جنگ داخلی و تضعیف جایگاه مردمی این حزب در آستانه انتخاباات پارلمانی.
-ایجاد قطب بندی بین مولفههای مختلف لبنانی و از جمله میان مسیحیان طرفدار جعجع و حامیان جریان آزاد ملی که متحد مقاومت است و تحریک این جریان به شکتن اتحاد خود با حزبالله.
-خودنمایی جعجع مقابل آمریکاییها و سعودیها برای اجرای هرگونه پروژه ضد مقاومتی.
-جلوگیری از افشای حقیقت انفجار بیروت و ممانعت از علنی شدن هویت عاملان اصلی این جنایت همانطور که طبق شواهد ردپای اغلب 14 مارسیها و از جمله خود جعجع در این پرونده دیده میشود.
حزب الله چگونه پروژه شوم جعجع را ناکام گذاشت؟
اما حزب الله در وهله نخست با خویشتنداری و دعوت طرفداران خود به حفظ آرامش و خونسردی همانند حوادث مشابهی که پیش از این رخ داده بود، گرفتار دام فتنه فالانژها نشد. جنبش امل و حزب الله همچنین تاکید کردند که رسیدگی به پرونده مجرمان جنایت الطیونه باید توسط مراجع قانونی صورت بگیرد.
علاوه بر آن «جبران باسیل» رئیس جریان آزاد ملی نیز با محکوم کردن جنایت جعجع و نیروهای وی در کشتار مردم لبنان اعلام کرد که به ائتلاف خود با مقاومتی که لبنان را از شر اشغالگران صهیونیست نجات داد پایبند است و مسیحیان نیز باید این را بدانند.
درحالی که حقیقت بسیاری از مسائل و مخفیکاریها در پروندههای حیاتی همچون انفجار بیروت برای همه لبنانیها روشن شده، مسئولان این کشور اگر در عملکرد خود با مردم صادق هستند باید با عوض کردن قاضی این پرونده و جلوگیری از مداخلات آمریکا در روند تحقیقات و همچنین محاکمه عناصر حزب نیروهای لبنانی و سرکرده آنها، مسئولیت پذیری خود را به مردم ثابت کنند.
انتهای پیام/