شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#عارف

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب:

نیاز به تشکیل جبهه ملی سوم داریم/ خاتمی و عارف پای کار جوانان نایستادند!

مهدی مازنی گفت: در حال حاضر نیاز است جبهه ملی سومی با تجربه و استفاده از آموزه‌های جبهه‌های ملی گذشته، انقلاب اسلامی و دوم خرداد تشکیل شود تا اعتمادسازی جدیدی برای مردم شکل گیرد و آن‌ها نیز به میدان بیایند.همچنین نباید از نهادهای مدنی مقتدر غافل شد، این نهادها باید شکل بگیرند تا دیگر مردم از قوه قهریه خود استفاده نکنند، بلکه در بطن ماجرا باشند و به صورت شفاف از تمامی فعالیت‌های این جریان آگاه شوند.

نیاز به تشکیل جبهه ملی سوم داریم/ خاتمی و عارف پای کار جوانان نایستادند!

مهدی مازنی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و رئیس اسبق شاخه جوانان و دانشجویان حزب اعتماد ملی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی منیبان در رابطه با ظرفیت‌های جوان و سرمایه‌های اجتماعی جریان اصلاحات که به اعتقاد برخی از سیاستمداران ریزش داشته است، اظهار کرد: پس از انتخابات سال 76 همواره مجموعه‌هایی متشکل از جوانان جریان اصلاح‌طلب که در قالب فعالین سیاسی و دانشجویان از آن‌ها یاد میشد طی سالیان اخیر در عرصه سیاسی کشور حضور داشتند و مشغول به فعالیت بودند. در حال حاضر نیز این تشکل‌ها به صورت پراکنده در مواقع حساس کنش‌هایی سیاسی و اجتماعی را از خود نشان می‌دهند، اما با توجه به انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری و موضوع ریزش بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان که همان دانشجویان و فعالین سیاسی جوان هستند، نگرانی‌هایی به وجود آمده است.

او ادامه داد: متاسفانه طی 2 دهه اخیر هیچ نقشه راهی ترسیم نشد که منجر به حفظ این سرمایه بزرگ شود، برای مثال افراد تاثیرگذار در تشکلی مانند دفتر تحکیم وحدت که عمده افراد آن را دانشجویان تشکیل می‌دادند و نقش بزرگی در پیروزی دولت‌های اول و دوم آقای خاتمی داشتند، هیچ برنامه خاصی را برای آینده نداشتند و نتوانستند تلاشی را در جهت کادرسازی قوی انجام دهند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با اشاره به این موضوع که کادرسازی باید در همان مقطع اولیه ظهور تشکل‌های دانشجویی و جوانان انجام می‌شد و نباید فعالیت‌ها فقط معطوف به بزنگاه‌های سیاسی نظیر انتخابات‌های ریاست‌جمهوری و یا مجلس شورای اسلامی باشد، گفت: در گذشته جریاناتی مانند پیروان خط امام همواره طی دوره‌های مختلفی اقدام به کادرسازی کردند و توانستند با استفاده از همین کادر و نیروی تازه نفس در ساختار حاکمیت قرار بگیرند، اما متاسفانه شاهد بودیم بعد از  سال 76 حفظ سرمایه‌های اجتماعی به فراموشی سپرده شد و بسیاری از تشکل‌های حامی دولت که نقشی اساسی را ایفا کرده بودند، منفعل شدند.

رئیس سابق شاخه جوانان حزب اعتماد ملی افزود: پس از سال انتخابات 76 و 84 دیگر انسجامی میان جوانان و بدنه اصلی احزاب اصلاح‌طلب ایجاد نشد، این موضوع نیز نشان از انفعال بزرگان جریان اصلاح‌طلب که هرکدام فعالیت‌های خود را در یک حزب خلاصه کرده بودند، داشت. اگر بزرگان این جریان در راستای حفظ و حراست از ظرفیت‌‌ها اقداماتی را به صورت صحیح انجام می‌دادند و همچنین اجازه داده می‌شد جوانان نیز در کنار افراد با سابقه این جریان حضور داشته باشند، حال مجموعه‌ای بزرگ از جوانان اصلاح طلب کار آزموده را داشتیم که به راحتی می‌توانستند در میان عامه مردم اثرگذار باشند و به این شکل پراکندگی را شاهد نبودیم.

او افزود: جریان اصلاحات  می‌توانست سهم بزرگی را در تشکیل نهادهای مدنی در راستای  اصلاح ساختار داشته باشد، چون به هرحال بیشتر افراد تشکیل دهنده نهادهای مدنی هم مانند جریانات دانشجویی متشکل از افراد جوان، خوش فکر و دارای ایده بود، اما این جریان نتوانست از این ظرفیت استفاده لازم را ببرد. افرادی مانند شخص آقای خاتمی به عنوان رئیس دولت اصلاحات، محمدرضا عارف، اسحاق جهانگیری و بسیاری دیگر از افراد که به عنوان بزرگان این طیف از آن‌ها یاد می‌شود، پای کار جوانان نیاستادند و از موضوع جوانگرایی در احزاب اصلاح‌طلب حمایت نکردند.

وی در پاسخ به این سوال که آیا محدودیت‌‌هایی برای جریان اصلاحات طی چند سال آینده به وجود می‌آید یا خیر؟ تصریح کرد: نباید پیش فرض را بر اساس بسته شدن فضا و سخت شدن اوضاع بگیریم. جریان اصلاحات پویا و زنده است که به راحتی می‌تواند حتی با وجود محدودیت‌ها بدنه جوان و سرمایه عظیم اجتماعی خود را بازیابی کند. 

 مازنی یادآور شد: بعد از سال 88 رویکر آقای خاتمی و جریان اصلاحات تحت لوای هر ساختاری اعم از شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان و جبهه اصلاحات ایران، این بود که قربانی شوند تا شکاف بین مردم و حاکمیت پر شود، برای مثال در سال 92 آقای خاتمی تمام اعتبارش را با توجه به اندوخته ای که خود و طیف متبوعش از سال 76 به بعد داشت را هزینه کرد تا مردم پای کار بیایند، اما متاسفانه جریان مقابل این موضوع  را تاب نیاورد و به شدیدترین نحو در مقابل آن ایستاد تا این اعتبار از بین برود و مردم دلسر شوند. نتیجه این دلسردی قهر با صندوق رای در سال 1400 بود. ما شاهد بودیم که در دولت دوم آقای روحانی به چه شکلی سعی در رواج نا امیدی در بین مردم داشتند و گام‌های خود را در راستای ایجاد اختلاف بین .مردم و اصلاح‌طلبان بر می‌داشتند، چون می‌دانستند هر وقت مردم وارد صحنه شوند جریان اقتدارگرا با شکست مواجه می‌شود.

این فعال اصلاح‌طلب در پایان گفت: در حال حاضر نیاز است جبهه ملی سومی با تجربه و استفاده از آموزه‌های جبهه‌های ملی گذشته، انقلاب اسلامی و دوم خرداد تشکیل شود تا اعتمادسازی جدیدی برای مردم شکل گیرد و آن‌ها نیز به میدان بیایند.همچنین نباید از نهادهای مدنی مقتدر غافل شد، این نهادها باید شکل بگیرند تا دیگر مردم از قوه قهریه خود استفاده نکنند، بلکه در بطن ماجرا باشند و به صورت شفاف از تمامی فعالیت‌های این جریان آگاه شوند.

وبگردی