به گزارش برنا، در بخش اول برنامه گفت و گو محور «شب نشینی» ام البنین قربانی و علی اوربینی زوج ناشنوای ایرانی به مناسبت روز جهانی ناشنوایان به عنوان مهمانان برنامه معرفی شدند. اوربینی گفت:در سن 6 سالگی بر اثر صرع تشنج کردم و ناشنوا شدم. پدر و مادرم سالم هستند و هیچ کدام ناشنوا نیستند. همسرم هم مثل من ناشنوا است اما او هم همه خانواده اش سالم هستند. ما با هم ازدواج کردیم و خدا را شکر بچه ما سالم است. 17 سال است که ازدواج کرده ام.

وی تصریح کرد: چون با همسرم به صورت لب خوانی و اشاره صحبت می کنیم فرزندم هم مثل ما لبخوانی را تا حدودی یاد گرفته و صحبت می کند و می تواند تشخیص دهد که ما نمی شنویم.

سرپرست گروه سرود زبان اشاره ناشنوایان گفت: در ابتدا که ناشنوا شده بودم برایم سخت بود، هر اتفاقی که ناگهانی برای آدم می افتد پذیرفتنش سخت است اما وقتی مجبوریم باید کنار بیاییم. وقتی نمی توانیم شرایط را تغییر دهیم مجبور می شویم با فکر و تمرکز امورات خود را بگذرانیم و خود را نجات دهیم. مجبور بودم لبخوانی خود را تقویت کنم و حالا از فاصله دور هم متوجه لب خوانی افراد می شوم. در خانه با همسرم اکثرا از زبان اشاره استفاده می کنیم.

اوربینی افزود: وقتی فرزندمان به دنیا آمده بود بیشتر خانواده و خواهران همسرم از بچه پرستاری می کردند. برای اینکه شب ها موقع خواب اگر بچه گریه کرد مادر نمی شنود حالا دستبندهایی آمده است که به دست بچه و مادر می بندند و در شب اگر کودک گریه کند مادر را با لرزش خبردار می کند که کودک در حال گریه کردن است.

وی ادامه داد: به کار هنری خیلی علاقه داشتم برای همین در گروه های سرود عضو شدم؛ آهنگ ها را می شنوم ولی نمی توانم تشخیص دهم که خواننده چه می گوید.برای همین مفهوم شعر را یاد می گرفتم و بعد با آهنگ خودم را منطبق میکردم و به خاطر همین وارد عرصه هنری شدم و رفته رفته گروه همسرایی برای ناشنوایان تشکیل دادیم. سعی می کنیم توانمندی هایی که دارم را در اعضای گروه هم افزایش دهم تا در جامعه احساس تنهایی نکنند و خودشان و توانایی هایشان را باور کنند. کار هنری تمام شدنی نیست. از وقتی کرونا آمد کار ما کم شد اما تلاش کردم که تعطیل نشود و آن را حفظ کردم، در حال حاضر کار مونتاژ و بسته بندی کارهای تولیدی بچه های گروه را انجام می دهیم.

این هنرمند ناشنوا اظهار داشت: به تازگی طرح به رسمیت شناختن زبان اشاره در مجلس مطرح شده است که اگر این طرح تصویب شود مترجم در کنار بسیاری از خدمات مثل پلیس ها و بیمارستان ها قرار می گیرد که خیلی خوب است و کار ناشنوایان بسیار راحت تر می شود.

قربانی نیز در ادامه گفت:برخی کارها سخت است. کرونا باعث شده است نتوانیم از روی لب خوانی هم متوجه شویم به ویژه در فضای مطب دکتر و بیمارستان همه از کرونا می ترسند و ماسک هایشان را برای صحبت کردن با ما برنمی دارند و این کار ما را سخت کرده است. بهتر است مردم هنگام صحبت کردن با ما ماسک ها را پایین بیاورند تا ما از لبخوانی بتوانیم متوجه شویم چه می گویند. اگر همه جا رابط برای ناشنوایان بگذاریم زندگی برای این قشر از جامعه بسیار راحت تر می شود.

در بخش دوم برنامه مرید دهقانپور کارآفرین جوان به عنوان مهمان معرفی شد. دهقانپور گفت: 80 درصد از اقوام ما پزشک هستند و من در رشته فیزیک کوانتوم و مهندسی برق تحصیل کرده ام.

وی تصریح کرد: مدیر عامل شرکت دانش بنیان فناوران سپید جامگان هستم. بعد از اینکه رتبه اول رباتیک را در جشنواره خوارزمی کسب کردم وارد عرصه پزشکی شدم. به این فکر افتادم که با توجه به اینکه جامعه جهانی به سمت میانسالی می رود این موضوع وجه های مختلف زندگی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد به همین دلیل در زمینه پوست ، مو، زیبایی، زخم، ارتوپدی، زنان، دهان و دندان، اورولوژی و سلول های بنیادی وارد عمل شدیم. در نتیجه تحقیقات و کارهای علمی مان، تکنولوژی می تواند پیری را معکوس می کند و نمی گذارد عارضه ای در بدن افراد آنقدر پیش روی کند که بخواهد جراحی های عمیق با دوره نقاهت طولانی داشته باشد.

جوان کارآفرین افزود: یکی از محصولاتی که شرکت ما تولید کرده است به این صورت کار می کند که با امواج الکترومغناطیس باعث انبساط و انقباض عضلات می شود.برای مثال بعد از عمل جراحی روی اندام ها یا شکستگی آن ها، در زمانی که برای بهبود وضعیت استخوان صرف می شود ماهیچه فعالیتی ندارد و بعد از طی شدن دوران نقاهت به مدت طولانی باید روی ماهیچه فیزیوتراپی انجام شود تا به حالت اول بر گردد اما با این تکنولوژی در همان روز اول این عضلات به حالت اول بر می گردد.

دهقانپور گفت: شرکت ما 128 محصول ملی و بین المللی دارد که 80 تا از این محصولات تجاری سازی شده و با قیمت مناسب به پزشکان و صنعت پزشکی ایران ارائه شده است. محصولاتمان را به 16 کشور هم صادرات داریم و این نتیجه اعتمادی است که پزشکان ایرانی به شرکت های دانش بنیان کرده اند.

وی در پایان گفت: با توجه به رشته ای که در آن فعالیت می‌کنیم برای کارهای علمی باید تعامل خوبی با هموطنانمان در خارج از کشور داشته باشیم. هزینه درمان در کشور ما پایین است و بسیاری برای کاهش هزینه های درمانی از خارج از کشور به ایران می آیند ماهم این قابلیت را داریم که تکنولوژی هایمان را با قیمت کم در اختیارشان قرار دهیم.

در بخش سوم شب نشینی بهمن دان بازیگر سینما و تلویزیون به عنوان مهمان این بخش با عبدالرضا امیراحمدی به گفت و گو نشست. دان درباره نام خانوادگی اش گفت: دان از رتبه و مقام می آید و رتبه های مختلف را «دان» می گویند و این موضوع در ورزش های رزمی هم به چشم می خورد. فقط یک فامیل دان در ثبت احوال کشور ثبت شده است و آن فامیل ما است.

وی تصریح کرد: شخصیتی که بازی می کنیم فیلم است و شخصیت اصلی زندگی ما نیست در زندگی اصلی باید شخصیتمان مبتنی بر انسانیت و مرام باشد.

بازیگر سینما و تلویزیون درباره فعالیت های خیرخواهانه اش برای برگزاری مراسم های گلریزان و آزادی زندانیان جرایم غیر عمد افزود: وقتی می بینیم کسی در بند است و هیچ کس را ندارد که به دنبال کارش برود انسانیت روی کار می آید و به همین دلیل با کاراکتر اصلی زندگی خود در شهرهای مختلف به دنبال پرونده زندانیان جرایم غیر عمد می روم و زمینه ی آزادی آن ها را فراهم می کنم.

دان اظهار داشت: از قدیم الایام در محله ها پهلوان ها به همدیگر کمک می کردند؛ نمی دانم نسل جدید این کار را می کنند یا نه!! ولی در قدیم رسم بود در محله های مختلف همسایه ها به هم کمک کنند. حتی در بچگی وقتی می خواستیم نان بخریم از همسایه هم می پرسیدیم که اگر نان نیاز دارد برایش بخریم. این رسم از بچگی به همراه ما آمد و برخی انتخاب می کنند که در بزرگسالی هم به این راه ادامه دهند و برخی ادامه نمی دهند.

بازیگر سینما و تلویزیون گفت: نتیجه این فعالیت ها را در زندگی ام دیده ام. کارهایی در زندگی ام راه افتاده است که خودم باورم نمی شده است. این کار دانه کاشتن است حتی اگر در این دنیا هم نتیجه اش را نگیرم بازهم به آن ادامه می دهم چون معتقدم بالاخره ثمره آن را می‌بینیم و قانون طبیعت است. در یک مراسم گلریزان یک نفر کل موجودی اش 2 میلیون و 200 هزار تومان بود و همان را برای کمک به زندانی بخشید و بعد از دو روز با من تماس گرفت و گفت به اندازه 190 میلیون تومان چک دست مردم داشت که همه آن ها پاس شدند. تا کسی حلاوت این کار را نچشد نمی تواند درکش کند. به من می گویند قلک جادویی چون افراد حتی 10 هزار تومان هم که کمک کنند نتیجه آن را در زندگی می بینند.

دان تصریح کرد: مدتی مزرعه داشتم و کشاورزی می کردم اما آن را فروختم و حالا دیگر کشاورزی ندارم. آدم ها هر کجا اشتباه بروند بر می‌گردند.در کشاورزی هم اگر علمی کار نکنیم آب زیادی از دست می دهیم و تولیداتمان به کمترین میزان می رسد ولی آن هایی که علمی کشت می کنند چندین برابر آن را سود می کنند و باید هرکاری میکنیم علمی باشد.

وی در پاسخ به این سوال که چرا در زندگی همواره از این شاخه به آن شاخه پریده است افزود: ما یک بار به دنیا می آییم و یک بار زندگی می کنیم. سوزنبان خط و ریل زندگی من خدا است و هرجا ریل را او عوض کند من هم روی همان ریل حرکت می کنم. تا سال 74 در سمت تکنسین رادیولوژی کار کردم بعد ترجیح دادم مسیرم را تغییر دهم و مزرعه خریدم و بعد دیدم به خاطر آب و هوا و آب های زیر زمینی ادامه دادن به کشت و کار جالب نیست. به تهران آمدم و بعد کار ساختمان و دانشگاهی را شروع کردم. به سمت درس خواندن رفتم و حالا دارم در مقطع کارشناسی مدیریت امور فرهنگی تحصیل می کنم.

بازیگر سریال «گاندو 2» بیان کرد: معتقدم در زندگی باید دنبال علم باشیم. بالاخره نور خدا را پیدا می کنم ،آنقدر می گردم که پیدا کنم؛ دوست ندارم هیچ وقت بیکار باشم. نباید از مطالعه دست برداریم. کشورما به لحاظ تولید علم در خاور میانه اول است. امیدوارم با این تولید علم به جایی برسیم که اصلا در ایران بی سواد نداشته باشد.

دان ادامه داد: کتاب بهترین هدیه است، متاسفم که خریدار کتاب کم است به هرکس بخواهم هدیه دهم کتاب می دهم. حتی در روز 5 دقیقه اما باید کتاب خوانده شود. فرزندانم فارغ التحصیل شده اند و کاری نمی کنند دخترم حقوق را تمام کرده و پسرم مدیریت بازرگانی گرفته اند و فعلا کاری انجام نمی دهند. بهترین کار الان برای آن ها درس خواندن است.

وی اظهار داشت: فعالیت حرفه ای من از سال 78 شروع شد اما به صورت غیر حرفه ای علاقه ام به سینما از 7 سالگی آغاز شد. فیلم های نگاتیو اضافه را از بساط می خریدم و نگاه می کردم. بعد از مدتی همه آن نگاتیوها را بهم چسباندم و بعد با چادر نماز مادرم در حیاط خانه پرده سینما درست می کردم و شب ها که هوا تاریک می شد با چراغ قوه آن نگاتیو ها را روی چادر مادرم نمایش می دادم و به بچه های محله بلیط می فروختم تا فیلم های سینمایم را تماشا کنند نرخ بلیط هم ده شاهی بود.

این بازیگر پیشکسوت سینما گفت: بعد از اینکه علاقه را در خودم کشف کردم به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفتم که همه ما از کانون شروع کردیم. پایه کار را در کانون گذاشتم با چند نفر کار کردم دو فیلم 8 میلیمتری کار کردیم و در یکی از آثارم در همان ابتدا به عنوان بهترین بازیگر انتخاب شدم و با پول جایزه اش که بیست تومان بود یک دوربین خریدم و کار را رسما شروع کردم. در آن دوران خانواده ام مذهبی بودند و اجازه نمی دادند قبل از انقلاب به سراغ سینما بروم که از این بابت خدا را شکر می کنم، و بعد از انقلاب وارد سینمای حرفه ای شدم.

دان تصریح کرد: در حال حاضر فیلمنامه زیاد دارم اما کار نمی کنم چون فیلمنامه ای که قبول می کنم باید از کارهایی که قبلا انجام دادم بالاتر باشد. معتقدم فیلمنامه باید حرفی برای گفتن داشته باشد، این مهم است که بیننده چه پیامی را از فیلم ما دریافت می کند. اگر بخواهم کاری انجام دهم اثری را کار می کنم که خودم خوشم بیاید و مردم هم خوششان بیاید نه اینکه کاری انجام دهم و بعد از مردم عذرخواهی کنم.

وی افزود: در ادبیات و تاریخ ایران آنقدر قصه وجود دارد که بتوان درباره آن ها آثار فاخر ساخت.  درباره جنگ می توانیم آثار قوی تولید کنیم که این کار را نکرده ایم. نمی دانم چرا سینمای دفاع مقدس راکد مانده است، قرارمان این نبود که سینمای جنگ را رها کنیم. با این وضعیت آیندگان ما چیزی ندارند که از جنگ و اتفاقاتی که در آن سال ها برای ایران رخ داد ببینند.

این بازیگر سینما اظهار داشت: بازی ام در فیلم «بازی پنهان»و «پرواز خاموش»را زیاد دوست دارم. پرواز خاموش قصه ارزشمندی داشت و کارگردانی خوبی داشت، کارگردان این اثر دوربین و بازی را خوب می شناخت و بچه جنگ بود. «بازی پنهان» نیز که در زمان خودش بسیار مورد توجه قرار گرفت. همه این ها خاطره است که ماندگار می شود و اگر آیندگان هم ببینند نمی گویند بهمن دان اشتباه کرد.

دان ادامه داد: هرکس از عیب های بازی هایم بگوید خوشحال می شوم. خودم بارها فیلم هایم را میبینم و اشکالات آن ها را بررسی می کنم. ایرادهایی که خودم به نظرم می رسد و یا دیگران به من می گویند را یادداشت می کنم تا در موقعیت دیگری آن را رعایت کنم.

وی درباره نقش آفرینی اش در سریال گاندو 2 خاطرنشان کرد: گاندو خیلی خوب بود. جواد افشار را از قبل می شناختم چون «پول کثیف» را باهم کار کردیم. افشار کارگردان کار بلدی است مرا دعوت کرد و قبول کردم. به من گفت نقشت کم است گفتم اتفاقا وقت کار کردن بیش از این را ندارم. با افتخار نقشم را بازی کردم خیلی هم دوستش داشتم. امیدوارم همیشه ایران پرقدرت باشد.

این هنرپیشه معروف در پایان؛ در پاسخ به این سوال که اگر بذر بود دوست داشت چه گیاهی باشد گفت: اگر بذر بودم دوست داشتم کاج همیشه سبز و سرفراز باشم و قدرتمند باشم سبز رنگ آرامش بخش است و کاج هیچ وقت سرش را پایین نمی اندازد.

برنامه «شب نشینی» از دوشنبه تا جمعه هر هفته ساعت 23:30 به وقت تهران و 21 به وقت وین بر روی آنتن شبکه جهانی جام جم می رود. محمد سلوکی و عبدالرضا احمدی مجریانی هستند که برای مخاطبان فارسی زبان سراسر دنیا «شب نشینی» را اجرا می کنند و تهیه کنندگان این برنامه نیز کاوه امیری جاوید و یوسف بچاری هستند. در روزهای شنبه و یکشنبه نیز این برنامه ار مراکز استانهای کشور با اجرای مسعود روشن پژوه و به تهیه کنندگی یاسر معظمی گودرزی تهیه و پخش می شود.