به گزارش خبرنگار برنا، طی سال‌های گذشته فیلم‌های بسیاری با حمایت نهادهای دولتی ساخته شده‌اند که بعضاً با وجود بودجه سنگین استقبال خوبی نیز از آن‌ها صورت نگرفته است. در این بین فیلم‌های گیشه‌ای سینمای ایران نیز به اعتقاد بسیاری از منتقدان آثاری ضعیف و بی کیفیت شده‌اند که به هر وسیله‌ای قصد فروش دارند. به هر صورت با توجه به وضعیت اقتصادی کشور انتظار می‌رود که نهادهای دولتی از سینما با نگاهی جامع حمایت کنند تا همه جریان‌های سینمایی در کشور ما زنده بمانند و در عین حال شاهد ساخت آثار با کیفیت، فاخر و ارزشمند باشیم.

در گفت‌وگو با چند منتقد درباره این موضوع گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:

رضا درستکار: موفقیت فیلمسازانی چون فرهادی و کیارستمی حاصل توانایی خودشان است

رضا درستکار منتقد سینما در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: پس از همه‌گیری کرونا که در دو سال گذشته شاهدش بودیم حفره‌ها و نقص‌های سینمای ما بیش از پیش معلوم شد و امروز همه می‌دانیم که دستگاه فرهنگی نیازمند یک بازنگری جدی و اساسی است و باید به سمت تأمل برود و از برنامه‌ریزی‌هایی که نتایج چندان مثبتی نداشته‌ دوری کند. مدیر سینمایی امروز باید طرحی نو در اندازد و ما در این حوزه نیاز به یک انقلاب در ساختار و کلیت داریم.

درستکار خاطرنشان کرد: در سینمای ما مشکلات متعددی وجود دارد اما ظرفیت و پتانسیل خوبی در آن نهفته و با توجه به همه‌گیری کرونا ضعف و مشکلات موجود در آن بیش از پیش احساس می‌شود. دیگر طرح‌های گذشته که سینماگران را موش آزمایشگاهی می‌دیدند و با آزمون و خطاهای متعدد برای سینما تصمیم‌گیری می‌کردند نتیجه‌بخش نیست. سفارش و تحمیل دیگر جایگاهی ندارد و با سفارش دادن، فیلم خوب ساخته نمی‌شود.

او افزود: سینمای ایران مثل بخشی از ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دیگر نیاز به اثبات ندارد، ما در زمینه دفاع مقدس و مسائل مختلف فیلم ساختیم و اصرار به تکرار نمی‌تواند اتفاق خوبی را رقم بزند. نتیجه سفارش و تحمیل تبلور و تولد سینمایی ارزشمند یا فیلمی فاخر نیست. تلاش دولت برای ساخت آثار ارزشی و فاخر و سفارش دادن سینما را به یک امر دستوری و تصنعی تبدیل می‌کند در حالی که هنر، مصنوعی از صمیم دل واقعیت است و برای امری مصنوع یک تصنع خلق کردن روشی نتیجه‌بخش نیست.

این منتقد در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: حمایت از سینما باید همه جانبه باشد، سینما یک هنر مردمی است و حاکمیت باید با حمایت از تولیدکنندگان، ساخت سالن‌های سینما و... به پویایی این هنر کمک کند. حمایت‌ها نباید منوط به این باشد که از جناحی خاص حمایت شود، حمایت از یک جناح خاص با تزریق سرمایه، رانت ایجاد می‌کند و به هیچ‌وجه به نفع سینما و فرهنگ کشور نیست.

او درباره رونق گرفتن پلتفرم‌های اینترنتی گفت: در دوران شیوع ویروس کرونا رونق گرفتن پلتفرم‌ها اتفاقات بسیار خوبی را رقم زد و یکی از مهم‌ترین آن‌ها عیان شدن کامل عقب افتادگی تلویزیون بود، امروز تلویزیون ما از تحولات اجتماعی بسیار عقب مانده و در رقابت با رقبای خود نیز حرفی برای گفتن ندارد، امروز تلویزیون ما با سرمایه‌ای که دارد و چندین شبکه حریف یک شبکه ماهواره‌ای نیست و شبکه نمایش خانگی تا حدی این نقصان را جبران کرد و کار دیگری که انجام داد ارتقای شأن فرهنگی فیلم‌های ایرانی بود. تماشاگر ایرانی حداقل با دیدن سریال‌های «قورباغه»، «زخم کاری» و... به لحاظ فنی و هنری ذائقه‌اش ارتقا پیدا کرده و فهمیده که یک شکل محکم‌تری هم از سینما وجود دارد که دیگر آن کمدی رمانتیک‌های ضعیف نمی‌توانند پاسخگوی نیاز او باشند. مدیر سینمایی باید با توجه به این تغییرات برنامه‌ریزی‌های خود را انجام دهد و مدیر سینمایی باید بداند که با تلنباری از درخواست‌ها مواجه است که هیچ کاری برای آن‌ها نشده است.

درستکار تصریح کرد: نظام سینمایی ما که در رأس آن سازمان سینمایی قرار دارد امروز هیچ هنرمند و فیلم موفقی معرفی و تولید نکرده است و اصلاً چنین قدرت و برنامه‌ای ندارد. ظهور هنرمندانی چون اصغر فرهادی و عباس کیارستمی حاصل توانایی و استعداد خودشان است و اگر توفیقی در عرصه بین‌المللی داشتیم دلیلش به عملکرد نظام سینمایی ما مربوط نمی‌شود. امروز انتظار می‌رود که حتماً نهادهای سینمایی از سینما حمایت کنند و قطعاً این جزو وظایف آن‌ها است اما باید فردی قدرتمند در مدیریت سینمای کشور قرار بگیرد که نگاهی کلان‌تر و فراگیرتر داشته باشد و در قید جناح‌ها و نگاه‌ها نباشد. جشنواره‌هایی که برگزار می‌شوند باید هدفمندتر باشند، سال‌هاست جشنواره فیلم کودک برگزار می‌شود اما باید ببینیم این جشنواره چه چیزی به ناوگان سینمایی ما اضافه کرده است، سازمان سینمایی باید علاوه بر رسیدگی به مشکلات موجود در مدیریت سینما طرحی نو در اندازد. ما در سینمایمان اگر چیزی نداشته باشیم و مدام درگیر بحران باشیم سینمای ما اصطلاحاً ژن خوبی در خلاقیت و آفرینش آثار هنری دارد. اگر همین الان فراخوانی برای ساخت فیلم داده شود فیلمسازهای جدید بسیاری داریم که آثار درخشانی خلق کنند و باید برای این پتانسیل بزرگ و پشتوانه تاریخی مهم برنامه‌ریزی جدی داشته باشیم.

این منتقد در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: باید برای نسل جوان و خلاقمان فکری داشته باشیم تا این پتانسیل از بین نرود. سینما جزو معدود حوزه‌هایی است که تقریباً دست نخورده باقی مانده و سینماگران ما معمولاً در کشورمان باقی ماندند و تعداد معدودی که مهاجرت کرده‌اند نیز در کشورهای دیگر از جمله هالیوود موفق بوده‌اند. این یکپارچه بودن باعث افتخار است و نشان می‌دهد که سینماگران ایران را دوست دارند و باید به آن‌ها فرصت بالندگی بدهیم و با رانت و جناح‌بندی و ساخت آثار سفارشی با سرمایه‌های دولتی این اتفاق رخ نمی‌دهد. باید شروطی برای حمایت وجود داشته باشد که علاوه بر حمایت اسباب بزرگی و زمینه بزرگ شدن هنرمندان فراهم باشد. چین به عنوان شریک سیاسی و تجاری ما که سینمایمان هیچ قرابتی با آن ندارد می‌تواند برای مسئولان سینمایی‌مان یک الگوی پیش‌رونده باشد. ما چرا به سینمای چین نگاه نمی‌کنیم و خیزش و جنبشی که در این سینما رخ داد را جدی نمی‌گیریم؟ در این کشور حدود 100 هزار سالن وجود دارد ولی در کشور ما فیلم‌ها در کمتر از 500 سالن اکران می‌شوند و شما تصور کنید اگر ما 500 سالن را به 100 هزار سالن افزایش دهیم چه اتفاقی در اقتصاد سینمایمان رخ می‌دهد و چه رقابتی شکل می‌گیرد. ما می‌توانیم با در نظر گرفتن و توجه به الگوهای سینمای چین پتانسیل بزرگی که در سینمایمان وجود دارد را در جهت جهش و رویشی بزرگ هدایت کنیم. امروز برای رسیدن به این اتفاق بزرگ در مدیریت سینما نیاز به نگاهی جامع‌تر داریم که دست از جناح‌بازی بردارد و به سینما اهمیت دهد. وقتی ما درگیر جناح‌های چپ و راست هستیم درگیر ماجراهایی می‌شویم که سینما را از بین می‌بریم.

درستکار در پایان گفت: ما در گذشته هم حمایت‌های کارساز و نتیجه‌بخش در سینمایمان داشته‌ایم. زمانی یک نهاد با عنوان مرکز گسترش سینمایی وجود داشت که تا حدی شبیه به موسسه رسانه‌ای اوج بود. این مرکز بودجه‌ای خارج از بودجه فرهنگی کشور دریافت می‌کرد که مدیر آن بهمن فرمان‌آرا بود و در آن زمان توسط این مرکز در همکاری با بزرگانی چون ارسون ولز آثار معتبری ساخته شد ولی امروز تهیه‌کننده‌ها با پیدا کردن سرمایه‌گذار پولی دریافت می‌کنند و فیلم می‌سازند و تلاششان بر این است که از پول دریافت شده دستمزد خود را بردارند، امروز نظام سینمایی ما کاملاً بیهوش است و تهیه‌کننده را حقیر بار آورده و تهیه‌کننده‌ها به همان روزی اندک خود که از سرمایه فیلم تأمین می‌شود قانع هستند و به فروش فیلم و رقابت توجه ندارند. رقابت در سینمای ما امروز به جای به دست آوردن گیشه و ساخت فیلم خوب، در جذب سرمایه‌گذار است و تا زمانی که چنین دغدغه و رقابتی وجود داشته باشد از سوی تولیدکنندگان آثار هنری نیز نمی‌توان انتظار دغدغه فرهنگی داشت. برای بهبودی روند تولید و وضعیت سینما امروز مدیر سازمان سینمایی باید با رسیدگی به معضلات قبلی به فکری طرحی نو در مدیریت باشد.

طهماسب صلح‌جو: نوع حمایت‌های فرهنگی در کشور ما خصوصی شده و فقط فیلمسازان مورد تأیید مدیران حمایت می‌شوند

طهماسب صلح‌جو منتقد سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: متأسفانه درک درستی از سینما در مدیریت سینمای ما وجود ندارد. بارها عنوان فیلم‌های فاخر را از مدیران سینمایی‌مان شنیده‌ایم اما این واژه و اصطلاحاتی اینچنین تنها برای این به کار می‌رود که فیلم‌هایی با حمایت دولت توسط عده‌ای خاص ساخته شود و در واقع عده‌ای بتوانند از رانت استفاده کرده و فیلم بسازند. در چنین شرایطی سینما بهانه‌ای می‌شود تا به عده‌ای بودجه و فرصت بهتر داده شود.

صلح‌جو تصریح کرد: سازندگان این آثار هیچ توجهی به جلب رضایت تماشاگر ندارند و فقط به جلب رضایت مدیر فکر می‌کنند و تنها دغدغه‌شان این است آن‌هایی که پول ساخت فیلم را برایشان فراهم کرده‌اند از نتیجه کار راضی باشند. طبیعی است که نتیجه کار محصولی باشد که تماشاگر از آن رضایت ندارد و انتظار بازگشت سرمایه یک انتظار بیهوده است.

او افزود: اگر زمانی که از یک پروژه‌ سینمایی حمایت می‌شود، هدف نهایی را مشخص کنند قطعاً نتیجه مطلوب‌تری حاصل می‌شود. در سینمای ما فیلمسازی با سه انگیزه انجام می‌شود؛ دسته اول فیلمسازانی هستند که به فستیوال‌ها توجه دارند و در واقع مخاطب خود را فستیوال‌های بین‌المللی می‌دانند و با هدف جلب رضایت آن‌ها فیلم می‌سازند، دسته دوم فیلمسازانی هستند که از نهادهای دولتی سفارش می‌گیرند و فیلم می‌سازند و دغدغه‌شان جلب نظر مدیران است و دسته سوم فیلمسازانی هستند که برای مردم و فروش بالای فیلمشان اثر تولید می‌کنند. متأسفانه این جریان در بین منتقدان نه تنها محبوبیتی ندارد بلکه منتقدان ما آن را تخریب و مسخره هم می‌کنند اما به نظرم در سینمای ما این فیلمسازان از سایر فیلمسازان موفق‌تر بوده و آثار بهتری با توجه به هدفی که دارند خلق کرده‌اند. فیلم فاخر را باید در جریان سینما کشف کرد و در واقع ابتدا فیلم ساخته می‌شود و بعد می‌توانیم با دیدن آن بگوییم که این فیلم فاخر است یا خیر.

این منتقد در ادامه گفت: کسانی که برای فستیوال‌های فیلم ساخته‌اند کمتر از فیلمسازانی که با دغدغه جلب نظر مردم اثر تولید‌ کرده‌اند، موفق بوده‌اند. البته فیلمسازانی چون اصغر فرهادی، مجید مجیدی و عباس کیارستمی را در این دسته قرار نمی‌دهم چرا که آن‌ها فیلم خودشان را ساخته‌اند و بعد از ساخت آثارشان مورد توجه جشنواره‌ها قرار گرفته‌اند. منظور من فیلمسازانی است که از همان ابتدا تمرکزشان بر ساخت فیلم‌های جشنواره‌ای است و به نظر فستیوال‌ها توجه دارند. این فیلمسازان با الگوبرداری از دیگر سینماگران موفق فیلم می‌سازند و معمولاً نمی‌توانند اثری درخور و جالب توجه بسازند وگرنه جایزه گرفتن از فستیوال‌ها به هیچ‌وجه اتفاق بدی نیست.

صلح‌جو در پایان اظهار داشت: سینمای دولتی نیز چنین است، به هیچ‌وجه این سینما را بد یا نادرست نمی‌دانم اما متأسفانه این سینما در کشور ما امروز به بیراهه رفته است وگرنه در اکثر کشورهای دنیا دولت‌ها از فیلمسازان حمایت می‌کنند ولی در کشور ما نوع حمایت مدیران فرهنگی خصوصی شده و هر مدیر فردی که مورد تأییدش است یا او را می‌شناسد مورد حمایت قرار می‌دهد.

کیوان کثیریان: در شرایط حاضر دیگر نمی‌توان انتظار ظهور فیلمسازانی چون فرهادی و کیارستمی را داشت / در عرصه هنر سیاست‌های سفارشی و تحمیلی نتیجه‌بخش نیست

کیوان کثیریان منتقد سینما در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: در عرصه هنر که سینما نیز بخشی از آن است سیاست‌های تزریقی، سفارشی و تحمیلی جوابگو نیست و هر بار که قرار است با سفارش و تحمیل و تزریق پول فیلمی ساخته شود قطعاً نتیجه‌ خوبی حاصل نخواهد شد و در این عرصه تنها یک سری می‌آیند و پولی دریافت می‌کنند و می‌روند.

کثیریان تصریح کرد: کار هنری اگر از درون هنرمند بیرون نیاید و دغدغه او نباشد اثری مکانیکی و بی تأثیر خواهد بود که در یادها هم نمی‌ماند. نمونه چنین فیلم‌هایی در سینمای ما بسیار زیاد هستند که چند سال پیش ساخته شدند و امروز هیچکس یادی از این فیلم‌ها نمی‌کند و تنها به عنوان اثری در رزومه برخی افراد قرار دارد و برخی مدیران در زمان ساخت با این آثار مدعی می‌شوند که در زمان مدیریتشان به برخی موضوعات مهم پرداخته شده است اما این مسئله که این پرداختن چقدر کارساز، دقیق و درست بوده اصلاً اهمیتی ندارد.

او افزود: به عنوان مثال در موضوع رژیم اشغالگر اسرائیل و مسئله فلسطین شاید چندین فیلم ساخته شده باشد اما در بین این آثار آنچه که در ذهن‌ها مانده است فیلم «بازمانده» سیف‌الله داد است چرا که او و تیم تولید‌کننده این فیلم را با انگیزه شخصی خودشان بدون اینکه سفارش بگیرند ساختند و جالب است که به دلیل سفارشی نبودن در جشنواره فیلم فجر هم جدی گرفته نشد اما امروز در اذهان مانده و به عنوان اثری ماندگار در این موضوع از «بازمانده» یاد می‌شود.

این منتقد تصریح کرد: تجربه نشان داده که متأسفانه برای آثار پروپاگاندا در سینما و رسانه همیشه پول بوده ولی برای آثار مستقل و ارزشمند که اتفاقاً باید از آن‌ها حمایت صورت بگیرد، هیچ‌گاه پولی نبوده و حمایتی هم صورت نگرفته است. حمایت‌های سفارشی نتیجه‌اش فیلم‌هایی چون «محمد رسول الله (ص)» می‌شود، فیلمی که گویا تنها با این نگاه که ما هم فیلمی درباره حضرت محمد (ص) داشته باشیم، ساخته شد و 110 میلیارد بودجه این فیلم بود که می‌شد با آن چندین فیلم ساخت اما در نهایت نه تولیدکننده، نه منتقدان و نه حتی مردم از این فیلم راضی نبودند و امروز ما می‌توانیم بگوییم که اصلاً فیلمی درباره حضرت محمد (ص) ساخته نشده است و واقعاً پول و بودجه سنگینی که برای این فیلم در نظر گرفته شده بود کاملاً از بین رفت.

کثیریان در پایان اظهاراتش تأکید کرد: رئیس سازمان سینمایی باید کسی باشد که بدون نگاه جناحی برای سینما برنامه‌ریزی داشته باشد و متأسفانه چنین مدیری در کشور ما تا امروز وجود نداشته، معمولاً مدیران وقتی می‌آیند تنها به اطراف خود نگاه می‌کنند و به دنبال ساخت فیلم‌های فاخر و مذهبی هستند که به دلیل سفارشی و تحمیلی بودنشان هیچ کیفیت و حاصلی ندارند و فقط عده‌ای پول می‌گیرند و عده دیگر که سینماگران مستقل هستند از این حمایت محروم می‌شوند و خودشان باشد به دنبال جذب سرمایه باشند و متأسفانه حتی در مسائلی چون صدور پروانه ساخت و نمایش نیز با مشکل مواجه هستند. اگر وضعیت به همین شکل باشد و حمایتی صورت نگیرد با توجه به وضعیت اقتصادی کشور قطعاً فیلمسازانی چون اصغر فرهادی و عباس کیارستمی دیگر در سینمای ما ظهور نمی‌کنند و فیلمسازان مستقلی که امروز مشغول کار هستند نیز خانه‌نشین می‌شوند چرا که هزینه ساخت فیلم بسیار بالا رفته و هر فیلم سینمایی حداقل با بودجه‌ای بالغ بر 8 تا 10 میلیارد ساخته می‌شود و فراهم کردن این مبلغ کار ساده‌ای نیست.