به گزارش برنا، نشست برخط فرضی انجمن سینمای جوانان ایران با حضور شهرام مکری و اجرا و کارشناسی تی یام یابنده به موضوع «فرم و چرایی ساختن فیلم تجربی» اختصاص یافت.

مکری در ابتدای این نشست گفت: علاقه من به سینما مثل بسیاری از هنرمندان دیگر به آثار کلاسیک بازمی‌گردد و از طریق تماشای فیلم به سینما جذب شدم و جز دسته افرادی نبودم که برای بیان ایده‌ها و نقطه‌نظراتشان به مدیوم سینما وارد شده اند. این دسته اگر فیلم نسازند، نقاشی می‌کشند یا شعر و کتاب می‌نویسند. اما من که جز دسته اول هستم، هیچ ایده و تصوری ندارم که در صورت فیلم نساختن چه کار دیگری می‌توانم انجام دهم.

این کارگردان ادامه داد: علاقه جدی من به سینماگر شدن به دوران «پست مدرنیسم» سینما باز می‌گردد و جریاناتی مانند آزاد شدن ویدیو در ایران و تماشای حجم زیادی از آثار سینمایی نیز باعث این علاقه‌مندی شد تا دستور زبان سینما را بیاموزم. مسیری را که انتخاب و دنبال کردم، در دانشگاه نیز ادامه دادم.

مکری گفت: امروز از دوران «پساپست‌مدرنیسم» حرف می‌زنیم و برای آموزش سینمای کلاسیک باید به مطالعه تاریخ سینمای دنیا بپردازیم. اما یکی از مفاهیمی که این‌روزها در هنر با آن مواجه هستیم مقوله بی‌تاریخ بودن هنر و سینما است. در این عصر، ابتدا به یک اندیشه فکر می‌کنیم و بعد به جست‌و‌جوی قواعد آن تئوری در تاریخ می‌پردازیم و در حوزه مورد نیاز خودمان دانش و آگاهی‌مان را افزایش می‌دهیم.

حاکمیت مخاطب در هنر، آن را به واهمه می اندازد

این کارگردان بیان کرد: به‌یاد داشته باشیم قبل از این که یک عکس، بیانگر یک مفهوم باشد، کاغذی است که شما ترکیب رنگ و نور را در آن می‌بینید. این تلقی بیانگر مفهوم فرم در سینما است و در زبان فیلم مورد توجه قرار می‌گیرد. پس وقتی راجع‌به مفهومی چون «فرمالیسم» صحبت می‌کنیم باید برای مختصات مبدا تعریفمان توضیح ارائه دهیم. این درست است که همه آثار سینمایی، فرم مخصوص به خود را دارند اما زمانی که درباره مفهوم «فرمالیسم» صحبت می‌کنیم، مرجع صحبتمان به جریانی هنری در جواب «امپرسیونیسم انتزاعی» است.

مکری خاطر نشان کرد: مفهومی داریم به اسم «زامبی‌گری در فرمالیسم»، این مفهوم یعنی وقتی ایده‌ای برای اولین بار استفاده می‌شود، می‌توان از آن به عنوان یک فرم شورش‌گر یاد کرد. اما کسانی که بعدها دوباره از آن فرمی که قرار بود در مقابل جریان قرار بگیرد، استفاده می‌کنند، آن فرم را به بخشی از بازار تبدیل می‌کنند و مثل زامبی تکثیر می کنند. از این رو حاکمیت مخاطب در هنر، می‌تواند اتفاق ترسناکی باشد و من را به واهمه می‌اندازد.

کارگردان«ماهی و گربه» در بخش دیگری از صحبت خود تصریح کرد: در حالت معمول ما فیلم را یک وضعیت سه‌گانه بررسی می‌کنیم که لایه اول در سینمای داستانی خود ماجرا و قصه و لایه دوم، خلق حس برای قصه است. در لایه سوم نیز به قصه، ساختار می‌بخشیم. باید ببینیم می‌شود با اصل تفکیک‌پذیری، این لایه‌ها را از هم تفکیک و یا حتی آن‌ها را جابه‌جا و یا یکی از آن‌ها را حذف کرد. این ماجرا در ذهن من جرقه‌ای را ایجاد کرد که با این لایه‌ها بازی کنم و این تفیک‌پذیری سینمای تجربی را رقم می زند.

مکری بیان کرد: به اعتقاد من، ساختن فیلم تجربی به صورت کلی به سینما کمک می‌کند. چراکه این ایده را با خود به  همراه دارد که دست از ترسیدن برداریم. وقتی یاد می‌گیریم از ترس دست بکشیم، مسیر برای خلاقیت و اتفاقات جذاب باز می‌شود. ما همواره این چالش را داریم که چطور اثری عامه‌پسند داشته باشیم که توجه منتقدان و هنرمندان را نیز برانگیزاند. به نظرم این ایده، کمی محافظه‌کارانه است.

کارگردان «هجوم» در ادامه گفت: یکی از اصول محافظه‌کاری پایبند بودن به سنت‌ها و رعایت کردن سلسله‌مراتب و مشخص بودن جایگاه هر اتفاق و موقعیت است. اما اگر بخواهیم کاری فراتر از حد عادی انجام دهیم باید از نقطه امن خارج شده و بر لبه خط بایستیم. تعبیر من از این نقطه، همان سینمای تجربی و رادیکال است.

سینما تجربی مفاهیم را ابداع و بازآفرینی می کند

او ادامه داد: سینمای هنری و تجربی، مفاهیم را ابداع و بازآفرینی می‌کند و چنین اقدامی به نفع سینمای مرسوم است. زیرا در دل این بازآفرینی‌ها، مفاهیم جدیدی هویدا می‌شوند. اما ادامه دادن سینمای تجربی کار راحتی نیست و ممکن است باعث شود هنرمند در مسیر ابداع و بازآفرینی گیر کند.

مکری بیان کرد: درحالی که سینمای دنیا امروزه با مفهوم «پول» دست و پنجه نرم می‌کند و همه مفاهیم آوانگارد و خلاقیت و ابداع را زیر سایه خود قرار داده است و با پوششی به اسم «مخاطب» تقریبا همه آثار را دربرمی‌گیرد. این مفهوم به ما می‌گوید که تو هر فیلمی را که دوست داری می‌توانی بسازی به شرط آن‌که تماشاگر داشته باشد و درواقع پول همان زیرلایه برای تماشاگر است که آن را خطرناک می‌دانم.

او گفت: ما پیش‌تر برای بیان ایده‌های خودمان فیلم می‌ساختیم اما امروز تماشاگر فیلم را بر محور خود می‌چرخاند و ایده خود را بیان می‌کند و حتی بدون نظر تخصصی درباره ساختار فیلم اظهار نظر می کند و این را حق خود می‌داند. این اتفاق نیز از حاکمیت مخاطب بر آثار می‌آید.

مکری گفت: به همین دلیل دوباره نیاز به ارزش‌گذاری در هنر حس می شود و ما دقیقا به همین دلیل باید فیلم تجربی بسازیم. تماشاگر امروز اگر چیزی را نفهمد از آن عصبانی خواهد شد و اثر را نابود می‌کند. فیلم تجربی ساختن و استمرار آن در ساخت به مخاطب یادآوری می‌کند که می تواند درباره فیلم کتاب بخواند و تفحص کند. از این جهت آثار تجربی می‌توانند مسئولیتی را به مخاطبان واگذار کنند که اتفاق مهمی است.

این کارگردان در پایان بیان کرد: مهم‌ترین وظیفه و کار هنرمندان انتخاب کردن است. یکی از این انتخاب‌ها تکنیک است. این که برای ساخت یک اثر سینمایی، چه تکنیکی انتخاب شود، اهمیت زیادی دارد. درباره خودم باید بگویم که به تکنیک علاقه‌مند هستم. زیرا یکی از ابزارهای پیش برنده سینما است و اگر بخواهم درباره مفهوم «فرم در سینما» صحبت کنم آن را به مثابه ساختمانی می دانم که با تکان دادن کوچک‌ترین جزئیاتش تمام آن فرو می ریزد و کارگردان فرمالیست کسی است که اسکلت ساختمان را بیشتر از وسایل و بخش های مختلف درون آن به مخاطب نشان می‌دهد.

سومین همایش مطالعات فیلم کوتاه تهران به دبیری سعید پوراسماعیلی و دبیری علمی احمد الستی ۲۴ آذر  ۱۴۰۰ در بخش‌های مقالات پژوهشی، جستارهای آزاد و ترجمه با محوریت سینمای تجربی برگزار می‌شود.