شهر خبر
چیزی جز نفت سر سفره مردم نبوده و نیست

کاهش ورودی دلارهای نفتی چه تاثیری بر معیشت خانوار گذاشت؟

کدخبر: 437905
اقتصادنیوز: اعتماد در گزارشی به بررسی آثار کاهش ورودی دلارهای نفتی بر معیشت خانوارهای ایرانی پرداخته است.

به گزارش اقتصادنیوز در این گزارش آمده است: تجربه دو بار تحریم در یک دهه، گسترده‌تر شدن فقر و فاصله طبقاتی، افزایش ضریب جینی و در نهایت به زیر خط فقر رفتن حدود 33 درصد جمعیت کل ایران با استناد به صحبت‌های رییس کمیته امداد، نشان می‌دهد که در هر تحریم نه تنها اقتصاد ایران نسبت به تکانه‌های خارجی مقاوم‌تر نشده، بلکه فقیرتر شدن مردم، تنها نتیجه این تکانه‌ها بود. طی سال‌های 90 تا 99 و با استناد به آخرین آمارهای رسمی ضریب جینی از 0.37 به 0.4 افزایش یافت و درآمد ملی سرانه به قیمت‌های ثابت نیز از 7 میلیون و 370 هزار تومان در اولین سال از دهه نود به 4 میلیون و 820 هزار تومان در سال گذشته رسید. در این سال‌ها درآمد حاصل از فروش نفت نیز از حدود 118 میلیارد دلار به 14 میلیارد دلار در سال 99 رسید؛ کاهش 88 درصدی که نتیجه آن قرار گرفتن 27 میلیون نفر زیر خط فقر بوده و پیش‌بینی می‌شود با روند فعلی به تعداد افراد زیر خط نیز اضافه شود. می‌توان نتیجه گرفت در این سال‌ها آنچه بر سر سفره‌ها قرار داشت، دلارهای حاصل نفت بوده و تاب‌آوری اقتصاد نیز به میزان درآمدهای حاصله از آن بستگی دارد. 

بدون نفت، فقیرتر 

آخرین داده‌های مرکز آمار از ضریب جینی خبر داد که در سال 99 ثروتمندان، ثروتمندتر و فقرا، فقیرتر شدند. بررسی آمارها نشان می‌دهد که حتی یارانه‌ها اعم از نقدی و معیشتی نیز تاثیر زیادی بر کاهش نابرابری نداشته و حتی پس از افزایش نرخ بنزین در آبان 98 و مبادرت دولت وقت برای دادن یارانه معیشتی به افراد، نابرابری تشدید شده و ضریب جینی از 0.39 به 0.4 افزایش یافته است. اگرچه شوک ناشی از شیوع گسترده‌تر کرونا در کشور در کنار تحریم‌های گسترده، تاثیر غالبی بر افزایش نابرابری داشته است اما در ابتدای دهه نود که تحریم‌های نفتی به آن شدت، برای کشور تازگی داشت و خبری از کرونا نبود، ضریب جینی و البته نابرابری تحت‌تاثیر یارانه‌های نقدی قدری کاهش یافته و از 0.37 سال 90 به 0.365 در سال 92 رسید. البته که این روند ادامه پیدا نکرد و با طولانی‌تر شدن تحریم‌ها، علاوه بر قطع شدن جریان ورود ارز و کاهش درآمد کشور، هزینه خانوارها نیز افزایش یافت. در سال 89 هزینه کل یک خانوار شهری شامل کالاهای خوراکی و غیرخوراکی حدود 11 میلیون و 367 هزار تومان بود که در سال 90 به 13 میلیون و 271 هزار تومان رسید که رشدی حدود 17 درصدی را نشان می‌دهد. البته که این روند برای کل سال‌های دهه نود ادامه داشت؛ به گونه‌ای که در میانه این دهه هزینه سالانه یک خانوار شهری به 28 میلیون و 961 هزار تومان و ضریب جینی نیز به 0.39 رسید. مقایسه این دو عدد نشان می‌دهد که اثر یارانه‌های حمایتی که دولت‌ها برای جبران آنچه به سر طبقه متوسط و آسیب‌پذیر می‌آمد، پرداخت می‌کردند، پس از مدتی از بین رفته و کاهش رفاه با تداوم تحریم‌ها نیز ادامه‌دار شد. 

به نفت گره خورده‌ایم

با وجود اینکه بسیاری از کارشناسان تخلیه تورمی به دلیل جهش‌های قیمتی در بازارهای سرمایه‌ای مانند ارز و سکه را مهم‌ترین دلیل بالا رفتن قیمت در سایر بازارها و به وی‍ژه خوراکی‌ها می‌دانند، اما به نظر می‌رسد نفت بیش از آنچه فکر می‌کنیم نقش مهمی در حیات اقتصادی کشور دارد. دلیل اول، مقایسه اعداد و ارقام حاصل از فروش نفت و ضریب جینی است؛ هر سالی که نفت کمتری صادر کردیم، نابرابری نیز افزایش یافته بود. البته که سال‌های 91 و 92 به دلیل پرداخت یارانه‌های نقدی، قدری از نابرابری کاهش یافت اما با شدت گرفتن تورم در این سال‌ها (نرخ تورم از 21.5 درصد در سال 90 به 30.5 در سال 91 و 34.7 در سال 92 افزایش یافت) قدرت خرید یارانه نقدی نیز به‌شدت افت کرد و از سوی دیگر پرداخت یارانه به تمام افراد جامعه بدون درنظر گرفتن طبقه هزینه‌ای آنها نیز از دیگر دلایل افزایش ضریب جینی و وابستگی اقتصاد به نفت است. اما دلیل دیگر، در صحبت‌های اخیر اوجی، وزیر نفت کشور نهفته است؛ او در سخنان هفته گذشته خود تحریم‌ها را عامل محروم ماندن ایران از 100 میلیارد دلار از درآمدهای نفتی دانست. اگرچه این میزان تنها تحریم‌های سال 97 به بعد را شامل می‌شود. او در این خصوص ادامه داده بود که «تحریم‌های امریکا سبب شد ایران از آوریل ۲۰۱۸ تا آوریل ۲۰۲۱ از تولید یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون بشکه نفت محروم شود.» 

نفت نباشد، هزینه‌مان نیز بالاست

نفت نباشد هزینه زندگی نیز بالاست، چرا که ارز مورد نیاز برای واردات از طریق صادرات نفت تامین می‌شود. ارز وارداتی نیز برای دارو و کالاهای اساسی مورد استفاده قرار می‌گیرد و اگر نباشد یا کم باشد، داروها و کالاهای اساسی نیز گران است و یارانه‌های معیشتی نیز نمی‌تواند آن را جبران کند. مهم‌ترین تکانه‌ای که تحریم‌ها بر اقتصاد ایران داشتند، تضعیف ارزش پول ملی بود که باعث شد هزینه زندگی در دهه نود 368 درصد افزایش یابد به گونه‌ای که یک خانوار شهری در سال 90، 13 میلیون و 271 هزار تومان برای خرید مایحتاج یک سال خود هزینه پرداخت کند ولی در سال 99 این رقم به 62 میلیون و 139 هزار تومان برسد. واقعیت‌ها که در آمارهای رسمی منعکس می‌شوند، گویای ضربه سخت تحریم‌ها به اقشاری است که زمانی در زمره طبقه متوسط جای داشتند و با گران شدن کالاها و خدمات به طبقات پایین هزینه‌ای سقوط کردند. 

نفت سر سفره‌ها

در سال 1384 و همزمان با تبلیغات انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد، شعار کمپین انتخاباتی وی این بود که «نفت باید سر سفره مردم دیده شود.» اگرچه ستاد انتخاباتی وی بعدها این جمله را به گونه‌ای دیگر تفسیر کرد اما همان زمان نیز برنامه‌های آرمانی و بلندپروازانه‌ای مانند مسکن مهر یا بنگاه‌های زودبازده با تکیه بر درآمد بادآورده نفتی اجرا و البته نتایج آن با تورم مزمن 15 ساله دیده شد. حالا که یک دهه و نیم از آن زمان می‌گذرد و اثر توقف درآمدهای نفتی بر توزیع درآمد خانوار دیده می‌شود احتمالا باید به یاران پیشین احمدی‌نژاد و امروز رییسی در کابینه سیزدهم این موضوع را یادآور شد که از همان زمان تاکنون «چیزی جز نفت سر سفره مردم نبوده و نیست.»