شهرخبر
برچسب‌های مهم خبری:#کودکان#کرونا

بلای که کرونا بر سر کودکان آورد

نتایج تحقیقات لنست نشان می‌دهد شمار قابل توجهی از کودکان در سال گذشته عزیزان خود را از دست داده‌اند و آنلاین شدن کلاس‌ها آنها را از بسیاری توانمندی‌ها محروم ساخته است.

بلای که کرونا بر سر کودکان آورد

به گزارش منیبان؛ شروع سال تحصیلی جدید نزدیک است اما این بدین معنی نیست که همچون گذشته کودکان کوله‌پشتی‌های خود را از مداد و خودکار و دفتر و تنقلات پر خواهند کرد. سالی که گذشت در تاریخ آموزش ‌و پرورش در سطح جهانی کم‌سابقه بود. احتمالاً برنامه‌ریزی کشورهای مختلف در قبال بازگشایی مدارس در سال جدید با هم تفاوت خواهد داشت اما صرف نظر از این بحث، جبران خسارات واردشده از آموزش‌های آنلاین سال قبل مسئله‌ای کمابیش سراسری است.

مدارس از دیرباز به عنوان یک شبکه امن و قابل اتکا برای کودکان شناخته می‌شوند. به دلایل اقتصادی در بسیاری از نقاط دنیا پدر و مادر هر دو به سر کار می‌روند و این در پاره‌ای از موارد موجب تنها ماندن کودکان در منزل بدون حتی وعده غذاییِ شده است. در سالی که گذشت مشاوران مدارس نیز برای انجام وظیفه خود که مشاوره به دانش‌آموزان است با مشکلات زیادی مواجه شدند. براساس گزارش نشریه لنست، در سال تحصیلی گذشته، بیش از ۱.۵ میلیون کودک به دلیل کووید-۱۹ والدین یا بستگان درجه یک خود را از دست دادند. این مسئله بی‌تردید پیامدهای روحیِ خاصی را به دنبال خواهد داشت که از طریق فضای صرفاً آنلاین و در انزوا به سختی قابل رفع خواهد بود.

در برخی از کشورهای جهان دانش‌آموزان حتی با وجود ادامه روند همه‌گیری قرار است از مهر به مدارس بازگردند. نوع دلتا که مسری‌تر از ویروس اولیه کرونا است به طور نگران‌کننده‌ای در حال گسترش است. هنوز میزان دقیق مصونیت واکسن‌های جهان نسبت به سویه‌های جدید ویروس قابل ارزیابی نیست و موارد ابتلای جدید، سؤالات تازه‌ای را در مورد ایمنی کودکان در هنگام یادگیری و محافظت از همکلاسی‌های واکسینه‌نشده(که در ایران شامل تقریباً همه دانش‌آموزان می‌شود) ایجاد می‌کند. بی‌تردید هیچ مقام مسئولی منطقاً در هیچ نقطه‌ای از جهان حاضر به پذیرش مسئولیت ریسک‌های احتمالی غیرقابل پیش‌بینی نخواهد بود، چرا که رفتار ویروس کرونا پیش‌بینی‌پذیر نیست.

هنگامی که مدارس از بهار ۹۹ کم‌کم بسته شدند و تدریس به صورت آنلاین رایج شد کودکان چیزی بیش از صرفاً یادگیری را از دست دادند. آنها قبل از همه‌گیری می‌توانستند وقت خود را به صورت منظم با دوستان و معلمان بگذرانند. افراد به خصوص در سنین پایین‌تر به شدت برای تقویت مهارت اجتماعی خود نیازمند حضور در جمع‌ها و گروه‌های گوناگون هستند. فقدان حضور در مدرسه، کودکان را از این مهارت بسیار مهم محروم کرد. آنها همچنین کلاس‌های ورزشی، زبان، موسیقی و تمامِ دوره‌های فوق‌برنامهِ معمول را از دست دادند. برخی از بچه‌ها حتی اجازه صحبت کردن را نیز از دست دادند چون معلمان خیلی ساده از طریق اپلیکشن‌های ارتباط جمعی آنها را اصطلاحاً mute کرده بودند.

چه امسال وضعیت مدارس به حالت عادی بازگردد و چه نه، خسارات برجای مانده و ضربات وارد شده به روح و روان (و صد البته کیفیت تحصیلی) کودکان باید مورد آسیب‌شناسی قرار بگیرد و جبران شود. صرف نظر از این مسائل باید یک روش منطقی برای کودکانی که فاقد دسترسی به اینترنت یا ابزارهای فناوری هستند نیز اندیشیده شود.