مقتول به سراغم آمد و گفت میخواهد به میهمانی برود و کتانیهایش را به او قرض بدهم. عصبانی شدم و دعوای ما بالا گرفت بعد مقتول چاقویی از جیبش درآورد. باهم درگیر شدیم که ناگهان چاقو از دست مقتول به زمین افتاد و من آن را برداشتم و ناخواسته دست به قتل زدم.