شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#عاشورا

یادداشت|مهم ترین جلوه های اعتقادی در مکتب امام عاشورا


یادداشت|مهم ترین جلوه های اعتقادی در مکتب امام عاشورا

در حکومت اسلامی امام و رهبران دینی ، انسانهایی عاقل ، متعبد ، مومن ، آزاد ، دور از آلایش ها ، خاضع عندالله ، و متکبر در مقابل متکبران و مستکبران تربیت می شوند .

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، حجت‌الاسلام علی شیرازی نماینده ولی فقیه در قرارگاه ثارالله در یادداشتی نوشت: امام حسین علیه السلام به دنبال حاکمیت روح توحید بر جامعه ی انسانی بود . ایشان در اولین گام ، خداباوری را نهادینه کرد ؛ و به همه آموخت : الهکم اله واحد لااله الاهوالرحمن الرحیم - معبود شما خدایی یگانه است ، جز او معبودی نیست ، بخشنده ی مهربان است .

   آن امام بزرگوار به انسانها یادآوری کرد : الم یعلم بان الله یری - آیا انسان نمی داند که خدا او را می بیند ؟

   الم تعلم ان الله یعلم ما فی السماء و الارض - آیا نمی دانی که خدا آنچه را در زمین و آسمان است ، می داند ؟

   آن امام رئوف به انسانها یادآوری نمود : الله الذی خلقکم ثم رزقکم ثم یمیتکم ثم یحییکم - خدا کسی است که شما را آفرید ،سپس به شما روزی داد ، آن گاه شما را می میراند ، سپس زنده می کند .

   با این نگاه امام عاشورا در دعای عرفه فرمود : اللهم اجعلنی اخشاک کانی اراک -  آنچنان از خود هراسناکم قرار ده که گویی تو را رویاروی خویش می بینم .

   سوره انفال در وصف این انسانها می فرماید : انما المومنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم - مومنان آنان هستند که هر گاه یادی از خدا شود ، دلشان می لرزد و می ترسند .

   عاشورائیان با الهام از امام عاشورا ، خداترس و خداباور بودند . آنان با همه وجود این سخن امام حسین علیه السلام را باور داشتند که می فرمود : انت الذی ازلت الاغیار عن قلوب احبائک حتی لم یحبوا سواک - خدایا تو از دل دوستانت ، غیر خودت را بیرون راندی ؛ تا فقط تو را دوست بدارند . تسلیم تو شوند . حول محور تو بچرخند و به رضایت خدای واحد بیندیشند .

   آن‌ امام همام فرمود : رضی الله رضانا اهل البیت نصبر علی بلائه - خشنودی خدا ، خشنودی ما اهلبیت است و در مقابل بلای او صبر می کنیم .

   هر سختی و دشواری را برای رضای او تحمل کرد ؛ تا خدامحوری را تعلیم دهد و به همه آموخت برای تقویت خدامحوری ، صبح و شام بگویند : اللهم انی اسلمت نفسی الیک و وجهت وجهی الیک و فوضت امری الیک - خدایا ! جانم را تسلیم تو کردم و صورتم را به سوی تو برگرداندم و امورم را به تو واگذار نمودم .

   توی با این عظمت که در دعای عرفه این چنین وصف شده ای : انت الذی انعمت انت الذی احسنت انت الذی اجملت انت الذی افضلت انت الذی اکملت انت الذی رزقت - تویی که نعمت دادی ، تویی که احسان کردی ، تویی که نیکی کردی ، تویی که بزرگواری کردی ، تویی که لطفت را در حق من کامل کردی ، تویی که روزی بخشیدی .

   چه زیبا امام با خدا ارتباط می گیرد و با او حرف می زند ، تا به انسانها بیاموزد ؛ این خداباوری و خدامحوری و انس و ارتباط با خدا ، حسن ظن به خداوند را تقویت می کند ؛ تا آنجا که امام عاشورا می فرماید : اما والله انی لارجوا ان یکون خیرا ما اراد الله بنا قتلنا ام ظفرنا - به خدا ، امید من اینگونه است که آنچه خدا در رابطه با ما اراده فرموده است ، به خیر و مصلحت ماست .

   وقتی نگاه الهی شد ، به خدا اعتماد کردیم ، به او توکل هم می کنیم . چه این‌که حضرت سیدالشهدا علیه السلام در روز عاشورا ،خطاب به کوفیان فرمود : وانتم ابن حرب و اشیاعه تعتمدون - شما به یزید و پیروانش اعتماد کردید ، انی توکلت علی الله ربی وربکم - به یقین من بر خدا که پروردگار من و شماست ؛ توکل کردم .

   نگاه وقتی الهی باشد ، طبعا در آخرین لحظات زندگی و در هنگامه کشته شدن با خنجر نیز می فرماید : الهی رضا برضاک ، صبرا علی قضائک ، یا رب لا اله سواک - خدایا راضی به رضای توام ، بر قضای تو صبر می کنم و باور دارم که هیچ خدایی جز تو وجود ندارد .

   دومین جلوه از جلوه های اعتقادی در مکتب امام عاشورا ، قیامت باوری است .

   امام حسین علیه السلام می فرماید : خط الموت علی ولد آدم مخط القلاده علی جید الفتاه و ما اولهنی الی اسلافی اشتیاق یعقوب الی یوسف - مرگ بر انسانها لازم شمرده شده است ؛ همانند اثر گردنبند که لازمه گردن دختران است و من به دیدار نیاکانم آنچنان اشتیاق دارم ؛ مانند شوقی که یعقوب به دیدار یوسف داشت .

   آن امام همام می فرماید : انی لا اری الموت الا سعاده - من مرگ را جز سعادت نمی بینم !

   در روز عاشورا هم به یاران می گوید : فما الموت الا قنطره تعبر بکم عن البوس و الضراء الی الجنان الواسعه و النعیم الدائمه - مرگ جز پلی نیست که شما را از سختی و ناخوشی به سوی بهشت پر گستره و نعمت جاویدان عبور می دهد .
   فایکم یکره ان ینتقل من سجن الی قصر - کدام یک از شما کراهت دارد که از زندان به قصر منتقل شود ؟!

   حنظله بن عبدالله شبامی ،در روز عاشورا نگاهی به امام حسین علیه السلام کرد و گفت : آیا به سوی پروردگارمان نرویم تا به یارانمان بپیوندیم ؟

   امام فرمود : رح الی خیر من الدنیا و ما فیها و الی ملک لایبلی - به سوی آنچه که از دنیا و داشته هایش بهتر است برو ؛ به ملکی زایل ناشدنی .

امام باقر علیه السلام فرمودند : لما نزل النصر علی الحسین بن علی حتی کان بین السماء و الارض ؛ ثم خیر النصر او لقاء الله ، فاختار لقاء الله - حسین بن علی بین پیروزی و لقاء الهی ، لقاء رب و ملاقات خدا را انتخاب کرد .

   این ها درس های نهضت عاشورا است ؛ قیامت باوری ، مرگ باوری ، بهشت باوری و لقاء رب را خواستن .

   سومین جلوه اعتقادی مکتب امام حسین علیه السلام ، صیانت از ولایت است . فرمود : والله ما خلق الله شیئا الا وقد امره بالطاعه - به خدا قسم خدا چیزی خلق نکرد ؛ مگر او را امر کرد که از ما اطاعت کند .

   خدا می فرماید : یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم - ای کسانی که ایمان آورده اید ! خدا را اطاعت کنید و از پیامبر و صاحبان امر خویش ( که جانشینان معصوم پیامبرند ) اطاعت کنید .

   از امام حسین علیه السلام پرسیدند : یابن رسول الله ما معرفه الله - ای پسر رسول خدا ، معرفت اللهی چیست ؟ قال : معرفه اهل کل زمان امامهم الذی یجب علیهم طاعته - مردم هر زمانی امام واجب الاطاعه خود را بشناسند .

   شناخت امام برای چیست ؟ مردم رهبر نظام‌دینی را بشناسند . امامی که با شکل دهی به نظام اسلامی ، حکم خدا را در جامعه اجرا می کند . وقتی امام شناخته شد ، طاغوت جرات حکومت ندارد .

   امام عاشورا به لشکریان حربن یزید ریاحی فرمود : ایها الناس انا ابن بنت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و نحن اولی بولایه هذه الامور علیکم من هولاء المدعین ما لیس لهم - ای مردم ! من پسر دختر پیامبر خدایم و ما به ولایت این امور بر شما از این مدعیان دروغین سزاوارتریم .

   امام باید تصدی حکومت را به دست بگیرد . حکومتی که امام حسین تشکیل بدهد ، یک حکومت ظاهری نیست که فقط جنبه سیاسی و علمی و فرهنگی و اقتصادی داشته باشد . حکومت آن حضرت نوعی اتصال بین خدا و مردم است .  

   در دعای ندبه می خوانیم : این السبب المتصل بین الارض و السماء - کجاست آن وسیله ی حق که آسمان و زمین را به هم پیوسته است .

   حکومت امام معصوم چنین حکومتی است . در حکومت اسلامی امام و رهبران دینی ، انسانهایی عاقل ، متعبد ، مومن ، آزاد ، دور از آلایش ها ، خاضع عندالله ، و متکبر در مقابل متکبران و مستکبران تربیت می شوند . در حکومت طاغوت و امثال یزید ، انسانها اهل دنیا و هوا و شهوت و تملق و دوری از معنویات و بی شخصیت و فاسد و فاجر و فاسق بار می آیند . امام حسین علاوه بر طاغوت زدایی و صیانت از ولایت ، به دنبال شکل دهی به حکومت دینی بود . این جلوه اعتقادی نیز در مکتب امام عاشورا پر رنگ است . امام می خواهد حکومت حق را پا برجا کند ؛ تا دین در جامعه رونق بگیرد . این هم جلوه ای دیگر از اعتقادات حسینی است که در زبان حال آن امام شهید آشکار می شود : ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی - اگر با کشته شدن من ، دین حیات پیدا می کند ؛ پس ای شمشیرها مرا در بر گیرید !

   امام با شهادتش ، استمرار حکومت نبوی و علوی را پی می گیرد و امام خمینی با الهام از مکتب حسینی ، حکومت دینی را شکل می دهد تا مقدمه ی حکومت مهدوی شود و جهان را در زیر چتر دین الهی درآورد ؛ ولو کره الکافرون .
   امروز این درس ها برای ما آموزنده است . بایستی با تمام وجود پیرو امام عاشورایی باشیم که بناست با تمسک به راه او همه ی ما خدا باور و خدامحور شویم . از دستورات ولی و امام و مقتدایمان تبعیت کنیم . احیاگر دین باشیم و با شکل دهی به نظام جهانی اسلام ، خود زیبا ترین الگوی دینی را به جهانیان ارایه دهیم و تمامی انسانها را به راه دین اسلام فرا بخوانیم . طبیعی است که عمل ما در رسیدن به هدف ، مهم‌ترین کمک کار و یاور ماست و برای تمام دنیا حسینی بودنمان را به نمایش می گذارد .

انتهای پیام/