شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#عاشورا#امام سجاد

نقدی بر رهیافت عاطفه‌گرایانه به عاشورا / توجه صرف به بُعد عاطفی واقعه، دقت تاریخی را زایل می‌کند


نقدی بر رهیافت عاطفه‌گرایانه به عاشورا / توجه صرف به بُعد عاطفی واقعه، دقت تاریخی را زایل می‌کند

اگرچه ابعاد حزن‌انگیز واقعه عاشورا به پیدایش رهیافتی عاطفه‌گرایانه راه می‌دهد اما سیره امام سجاد علیه‌السلام مبتنی برگزارش­ی عاری از هرگونه مبالغه درباره­‌ ابعاد مختلف این قرائت بوده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دکتر رفعت، پژوهشگر و عضو هیأت علمی دانشگاه حضرت معصومه(س) در یادداشتی اختصاصی برای تسنیم نوشت:

در گذر تاریخ رهیافت‌های متعددی از قیام عاشورا به مثابه نهضت تحول‌ساز تاریخ و الگوی آزادی‌خواهی پدیدار شده‌ است که توجه بدان‌­ها­ در واکاوی چگونگی گزینش اخبار و روایات عاشورایی به ویژه در انواع مقاتل، تحلیل و علت‌یابی رویکردهای گونه‌گون توده مردم نسبت به قیام امام‌حسین(ع)در گذر قرون متمادی و در نهایت، یافتن راهی برای برون­‌رفت از ابهاماتِ تحت تأثیر گزارش‌ها و تفاسیر متعارض و بعضاً واژگون از این قیام تأثیر بسزایی داشته است.

هر چند انگیزه‌ها، سلایق و اغراض در اینگونه رهیافت‌­ها مؤثرند، اما تصور یک واقعه آن­گاه به واقعیت نزدیک‌تر است که مبتنی بر منابع اصلی و اولیه باشد.

به هر حال آگاهی از رهیافت‌های مقاتل امام حسین (ع) و کتب مرتبط می‌­تواند تحلیل عمیق‌­تری از این نوشته‌­ها و صحت آن­ها نتیجه دهد؛ زیرا نقش رهیافت در گزینش اخبار و حذف آن در متن بر هیچ منتقدی پوشیده نیست. در پژوهش در روایات تاریخی عاشورا باید با توجه بیشتر نسبت به این رهیافت‌ها داشت وگرنه احتمال تأثیر رهیافت‌ها بر روح پژوهش وجود دارد و حتی ممکن است موجب مستهلک ­شدن محقّق­ شده؛ به­ گونه‌­ای که امکان تفکیک میان رهیافت‌های مقاتل با روند حقیقی عاشورا برایش از بین رود. تأکید می­‌شود­ که مقتل‌­نگاران از ابتدا تاکنون، یا به دنبال رهیافت مورد نیاز حقیقی عاشورا نبوده­‌اند یا صرفاً مطالب منقولی که شنیده بودند ثبت کردند و یا به دلیل گرایش‌­های مختلف بر آموزه­‌های آن مطالبی افزوده­‌اند. یکی از این رهیافت‌ها، رهیافت عاطفه‌گرایانه است. تحریک عواطف و احساسات در هر حادثه‌ای برخاسته از عوامل متعدد و گونه‌گون است.

پیدایش این رهیافت با آغاز رخداد عاشورا همراه بوده است، رخدادی که در یک یا چند روز رخ داد، اما سنگینی حادثه و حرارت آن هم­چنان در دل‌­ها برقرار است. این بُعد از واقعه­‌ی عاشورا مورد توجه شاهدان عینی واقعه از جمله امام سجاد(ع)و بعدها امامان معصوم دیگر و مورخان کهن بوده و گزارش­‌های گوناگونی به ­صورت مختصر و عاری از هر گونه مبالغه و اغراق درباره­‌ی ابعاد مختلف این قرائت، ارائه شد، اما با قرار گرفتن گرد و غبار زمان بر این واقعه و وجود  عوامل و زمینه‌­ها، به تدریج این قرائت منبسط­‌تر و فربه­‌تر شده و رنگ و بوی جدیدتری به خود می­‌گیرد. در دوره‌­ی صفویه و قاجاریه که نقطه‌­ی عطف حدیث و تاریخ است، روایات عاشورایی شأن خود را از دست می‌­دهند و به اخباری تبدیل می‌­شوند که نقل آن به ­وسیله قصّاصان و حتی برخی بزرگان، نگاه افراطی عامه­‌ی مردم را به­ سوی این رهیافت سوق می­‌دهد.

هم­سویی حکومت در این دوره، موجب تبلیغ، ترویج و تثبیت این رهیافت شد و حتی به عمده­‌ترین قرائت حاکم در محافل عزاداری شیعی تبدیل شد. همچنین نقش استقبال مردمی از قصص و اخبار داستانی­ ـ­ که می‌­توان "ابن اعثم کوفی" صاحب کتاب "الفتوح" را مبدع این سبک نگارش دانست ـ­ در قوت گرفتن این رهیافت از طریق ورود افسانه‌­های حزن­‌آلود و پر احساس قابل انکار نیست. چنین رهیافتی با کتاب روضةالشهدای کاشفی پررنگ­‌تر شد، اما اعتراض کسانی مانند محدّث نوری را با نگارش کتاب لؤلؤ و مرجان برانگیخت.1

نقل حکایاتی مانند داستان عروسی قاسم،2 زعفر جنّی زاهد،3 افسانه‌­ی مبارزه‌­ی شخصیت خیالی مارد بن صدیف ­تغلبی با حضرت عباس(ع)،4  خبر مسلم جصّاص و دادن نان و خرما و گردو به کودکان اهل­بیت، 5 افسانه­‌ی ساربان و بیرون کشیدن انگشتر از انگشت امام،6 شفا یافتن دختر معلول یهودی با خون بال یک مرغ،7 افسانه‌­ی شیرین خانم،8 قیام دختری به درّة الصدف در حلب به انگیزه­ خونخواهی امام9 و ... ضمن آنکه شنونده و خواننده را سرگرم می‌­ساخت، احساسات و عواطف او را نیز تحریک کرده و بعد حزن­‌انگیز و غم­بار این حادثه را بسیار پررنگ‌­تر و فربه‌­تر به تصویر می­‌کشید. همین جذّابیت و تأثیرگذاری، سبب مقبولیت این رهیافت در میان عموم مردم است. چون سبب تخلیه‌­ی روحی افراد از آلام و مَشقّات شخصی و اجتماعی آنان نیز خواهد شد. حتی پیروان ادیان و مذاهب دیگر، به ویژه یهودیان و مسیحیان، اقبال خاصی بدین رهیافت نشان داده‌­اند. شاهد این مدعا، گزارش سفرنامه‌­نویسانی است که خود در برخی از مجالس و مراسم عزاداری شرکت کرده، با مشاهده آن، متأثر و محزون می­‌شدند.10

نام کتاب­‌هایی که در دوران صفویه و قاجار تدوین می‌­شد، نشان از توجه افراطی بدین رهیافت دارد. عناوینی چون أخبار ماتم، أسرار إبتلاء الأولیاء، أنیس الذاکرین، بحر البکاء، بحر الدموع، بحر المصائب و کنز الغرائب، بحور الغمة، تذکرة المصائب، زبدة المصائب، سحاب البکاء، سراج غم در مجلس ماتم، تسلیة المجالس، جواهر المصائب، طوفان البکاء، دفتر ماتم، سفینة البکاء، محرق القلوب، عین البکاء، کنز البکاء فی مقتل سید الشهداء، مرآة المصائب،مفتاح البکاء.11

این رهیافت آسیب‌هایی به دنبال خود داشته و دارد که درخور توجه است.

1- توجه به بُعد عاطفی و تراژیک عاشورا آن را با افسانه­‌ها و خرافات آمیخته می‌­ساخت. در نتیجه، دقت تاریخی رنگ می‌­بازد و از مصادر دقیق در تدوین آثار استفاده نمی­‌شود. در مقتل­‌نویسی­‌های مبتنی بر این رهیافت، عمدتا از زاویه‌­ی اندوه و غم و مصیبت و ابتلاء،به قضیه‌­ی عاشورا نگاه شده و پیش از آن که تدوین یک متن تاریخی صحیح در نظر باشد، تدوین یک اثر حزن‌­زا به قصد روضه­‌خوانی در مجالس و گریاندن مورد توجه بوده است. این نوع مقتل­‌ها نه ارزش تاریخی دارند و نه ارزش ادبی و چون برای تحریک عواطف عوام نوشته شده، میدان بازی برای ترویج خرافه و تحریف داشته‌­اند و از این رو مطالب عجیبی در این کتاب­‌ها مشاهده می­‌شود.12
 

2- وجود روایات متعدد بر بسیاری اجر و ثواب گریستن، گریاندن و تباکی که علامه مجلسی آن­ها را تحت همین عنوان در بحار الأنوار سامان داد13 سبب ترویج این قرائت گردید که آن را باید آسیب مبنایی این رهیافت دانست؛ زیرا برخی علمای ساده‌­انگار [به صورت ناخواسته] و به خصوص قصّاصان بدون علم [با سخنانی خودبافته]، با تکیه به این روایات و نقل آن‌­ها سعی در ستاندن اشک با هر ابزاری داشتند.

3- دیگر آسیب مبنایی را در هدف باید جست: قائلان این رهیافت دو گروه هستند: نخستین گروه، از سر ارادت و حبّ بسیار به شخصیت­‌های حاضر در عاشورا، چنین رهیافتی را برگزیدند. ملاآقا فاضل دربندی نمونه­‌ی بارز این ارادت عمیق است، وی با کنار هم قراردادن گزارش­‌های متنوع، معتبر و غیر معتبر و هم­پوشانی آن­‌ها کوشید تا نقل­‌ها از همدیگر تفکیک نشوند و کسی به خود اجازه ندهد تا روایاتی که از حیطه‌­ی عقل خارج بوده یا روایات فاقد ناقلان معتمد به فراموشی سپرده شود، از این رو نقل­‌های غیر قابل باور را تا حد امکان توجیه می­‌کند؛ گروه دوم هم کسانی هستند که نه به­ جهت لزوما  ارادت، بلکه برای حفظ میراث حدیثی و تاریخی عاشورا، به منابع حدیثی و تاریخی بسیار اعتماد کردند و اخباری که رنگ و بوی عاطفی داشته، ولو ضعیف، در کتاب‌­های خود جای دادند. نمونه‌­ی بارز این دسته محمدتقی سپهر کاشانی نویسنده‌­ی ناسخ التواریخ است. علاقه­‌مندی و حبّ او به اندازه‌­ی ملافاضل دربندی نیست، ولی درج تمام روایات و اخبار رسیده از عاشورا، به ­ویژه­ افسانه‌­ها و اخبار بی‌­اساس دارای بعد عاطفی، اساس کار وی است و نتیجه کار او همانند دربندی که از سر ارادات مقتل نگاشته، یکی است.

4- از آسیب­‌های روشی این رهیافت می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

الف) افراط در نقل گزارش‌­ها و حکایات غیرمعتبر تاریخی:

مانند افسانه‌­ی عروسی قاسم(ع)14، عروسی هلال­ بن­ نافع 15،گزارش­‌هایی مانند افتادن دست­‌های بریده و مشک پاره‌­ی حضرت عباس(ع) بر روی خاک و بوسیدن دست­‌های بریده‌­ی وی توسط امام حسین(ع)16، دادن امام حسین(ع) یک رشته مروارید به یکی از لشکریان دشمن به این سبب که هنگام بیرون آمدنش از خانه، دخترش به او گفت از این سفر برایش سوغات بیاورد 17، پاره کردن طفل شیرخوار بند قنداقش را [مانند جدش علی!] و خود را از گهواره یا از کنار عمه‌­اش به زمین انداختن و بلند بلند صیحه کشیدن و گریه کردن هنگام شنیدن صدای امام که می‌­گفت: "هل من معین؟" 18، تبسّم طفل شیرخوار به پدرش پس از تیر خوردنش 19، نشان دادن حضرت زینب(س) سپر خونین حضرت عباس(ع) را به مادرش ام البنین و بی­‌هوش شدن وی20، داستان مسلم جصاص و نان و خرما دادن کوفیان به کودکان21 ، شفا یافتن دختر معلول یهودی با خون بال مرغ22، قیام دختری به نام درّة الصدف 23، افسانه‌­ی شیرین خانم 24 و ...

ب) تأکید بسیار بر تشنگی امام و خاندان و یارانش

طبق گزارش­‌های کهن و معتبر موضوع عطش و تشنگی شدید امام از مسائل مهم کربلا بوده است و دلایلی این ادعا را روشن می‌­سازد. اول این که امام و یارانش در حال جنگ و در هوای نسبتا گرم کربلا تحرک و فعالیت بسیار داشته‌­اند که این امر سبب تعریق و از دست رفتن آب بدن شده است... و دوم این که به سبب اشتغال سپاه به نبرد، از صبح عاشورا و این که آن روز با حمله و جنگ و درگیری رقم خورده بود و هر چه می­‌گذشت حلقه­‌ی محاصره تنگ‌­تر می­‌شد، دیگر مجالی برای دستیابی به آب نبود و از این رو وقتی در آخرین لحظات این نبرد خونین، امام حسین(ع) و حتی حضرت عباس(ع) آخرین تلاش­ را برای دستیابی به آب می‌­کنند، این کوشش عقیم می‌­ماند.

برخلاف گزارش برخی از منابع معتبر، در هیچ یک از منابع کهن و حتی متأخر معتبر تا قرن هفتم، سخن از مأموریت دادن امام به حضرت عباس به منظور آوردن آب برای زنان و کودکان اهل ­بیت در روز عاشورا به میان نیامده و تنها طلب و تلاش مشترک وی و امام حسین(ع)برای دستیابی به آب مطرح است 25 که این امر یکی از شواهد نبود یا کمبود آب در خیمه‌­گاه است. به هر روی نمی‌­توان انکار کرد که از روز هفتم که سپاه ابن سعد اقدام به بستن آب کرد،26  تا صبح عاشورا آب در سپاه امام هر چند اندک و به صورت جیره‌­بندی، در حد رفع تشنگی موجود بوده است. امکان ندارد یاران و خاندان امام به ویژه زنان و کودکان، در برابر بی‌­آبی و تشنگی بیش از دو شبانه ­روز مقاومت کرده باشد، به ویژه آنکه بر اساس منابع کهن و معتبر روز عاشورا و یارانش با بالاترین توان و شجاعت با لشکر عمربن ­سعد جنگیدند که این امر شاهدی قوی بر وجود آب در حد رفع تشنگی در خیمه­‌گاه تا زمان آغاز نبرد روز عاشوراست.

بنابراین واکنش و بی‌­تابی در برابر تشنگی به ویژه بی­‌تابی زنان و کودکان امام، آنچنان که مورد تأکید برخی نگاشته‌­های دوران صفویه و قاجاریه است و برای آن حساب جداگانه باز کرده و حتی در مواردی، افسانه­‌ها ساخته‌­اند، تا جایی که گویا همه‌­ی ابعاد مصیبت و جان­سوزی واقعه‌­ی عاشورا در تشنگی امام و یاران و به ویژه خاندانش منحصر می­‌شود در منابع معتبر متقدم منعکس نشده است.27

ج) انحصار ابعاد مصیبت و جان­سوزی واقعه‌­ی عاشورا بر آن

مواردی مانند کندن چاه و جاری شدن آب برای رفع تشنگی؛ 28 تلاش حضرت عباس(ع)برای آوردن آب برای زنان و کودکان اهل­ بیت؛29 یا این عبارت امام: اسقونی شربة من الماء قد نشفت کبدی من الظمأ30 درخواست آب از شمر در آخرین لحظات و ردّ شمر و جزع و فزع امام از تشنگی هنگام بریدن سر از قفا؛ 31 سخن امام به شمر که جگرم سوخت، قطره آبی به کامم رسان، آنگاه به کار خود بپرداز؛32 امتناع حضرت عباس(ع) از بردن امام حسین(ع)، بدنش را به خیمه‌­گاه به خاطر وعده­‌ای که به سکینه داده بود؛33 مکالمه­‌ی سر امام حسین(ع)با راهب دیر: "انا عطشان کربلاء، انا ظمآن کربلاء"؛ یا نسبت دادن این قول به خداوند درباره‌­ی تشنگی اهل­­ بیت: صغیرهم یمیته العطش و کبیرهم جلده منکمش 34 و ...؛ به نظر می‌­رسد پرداختن بیش از حد به مسئله‌­ی آب و تشنگی اهل ­بیت در کربلا، در مراسم سوگواری و عزاداری و به طور کلی در فرهنگ ایرانیان این دوران، معلول اوضاع جغرافیایی و طبیعی حاکم بر ایران بوده است، یکی از مشکلات بسیار مهمی که ایرانیان از گذشته‌­های دور با آن مواجه بودند، مسئله­‌ی کمبود آب و زحماتی بوده که برای دستیابی به آن تحمل می­کرده‌اند، از این رو آب، پر مسئله­‌ترین مشکل روزمره­‌ی ایرانیان به مراسم سوگواری و عزاداری امام حسین(ع) و به ویژه درون متون تعزیه، راه یافته و یکی از عوامل مهم وقایع کربلا شده است، به ویژه وقتی به این نکته توجه شود که کمبود آب و ویرانی قنات‌­ها و خشک­سالی‌­ها، ایرانیان را مردمانی منتظر و ضعیف در برابر نیروها و بلایای طبیعی و نامطمئن از تأمین معیشت خود بار آورده و بازتاب این مسئله در سوگواری برای امام حسین(ع) به ویژه در تعزیه و نمایش‌­های مربوط به واقعه­‌ی کربلا خود را نشان داده است.

بر این اساس، به نظر می­‌رسد گزارش­گران و راویان تاریخ عاشورا در مقطع یاد شده، در پر رنگ نشان دادن موضوع تشنگی، دچار افراط و مبالغه­‌گویی و نیز در مواردی مانند آب طلبیدن ذلیلانه‌­ی امام از دشمن، دچار اشتباه و وارونه‌­نویسی شده‌­اند، به هر روی، از جمله گزارش‌­های غیر معتبر و نادرست، می­‌توان به گزارش‌­های درخواست آب کردن امام حسین(ع) برای خود یا خاندانش از سپاه دشمن، عمر سعد و شمر، یا دستور امام به حضرت عباس، مبنی بر تهیه‌­ی آب برای کودکان و زنان و یا توصیف تشنگی اهل ­بیت از زبان امام یا حضرت عباس(ع)اشاره کرد.35

د) ارائه‌­ی گزارش‌­های غیرمعتبر از وداع­‌های جانسوز امام با خاندان خود.36

هـ) نسبت اظهار حزن و گریه‌­های بسیار و در مواردی ذلیلانه به امام و خاندانش:37 گزارش‌­هایی مانند گریستن امام حسین(ع) هنگام امتناع عمربن ­سعد از دادن آب.38

و) انتساب سخنان، درخواست‌­ها و رفتارهای ذلیلانه به امام و بنی ­هاشم. 39

ز) ارائه­‌ی سیمای کریه‌­تر از رفتار و منش ظالمانه­‌ی سپاه عمر سعد.40/41

5-آسیب غایی این رهیافت آن است که هرچند پرداختن به جنبه‌­های عاطفی عاشورا، به­ طور غیرمستقیم خاطره حادثه را زنده کرده و به­ نحوی بار سیاسی آن را انتقال می‌­دهد، اما برداشت سیاسی مستقیم به این نحو که حرکت امام به صورت یک الگوی قابل تکرار درآید را ممکن نمی‌­کند؛42 زیرا قرائت عاطفی خنثی است و چالش اعتقادی همراه ندارد یا دست­‌کم بدین چالش‌­ها توجه نمی‌­شود.

منابع

الإرشاد، محمد بن­ محمد بن­ نعمان مفید، تحقیق: مؤسسة آل ­البیت(ع)، قم: کنگره‌­ی ­شیخ­ مفید،1413ق.

اکسیر العبادات ­فی ­أسرار ­الشهادات (أسرارالشهادة)، دربندی، آغا بن ­عابد شیروانی­ حائری، تحقیق: محمد جمعة بادی، عباس ملاعطیة جمری، بحرین: شرکة المصطفی، 1415ق.

بحار الأنوار الجامعة لعلوم ­الأئمة الأطهار، محمدباقر مجلسی، بیروت: دارإحیاء­التراث­العربی،1403ق.

تجارب الأمم، ابوعلى مسکویه رازى، تحقیق: ابوالقاسم امامى، تهران: سروش،1379ش.

تذکرة الشهداء، شریف­ کاشانی، حبیب ­الله تهران: شمس­‌الضحی،1390ش.

ترجمه الفتوح، ابن­ اعثم ­کوفی، ترجمه: محمدبن ­احمدمستوفی­ هروی، تصحیح: غلامرضا محمد مجدطباطبایی، تهران: شرکت­ انتشارات­ علمی ­و­فرهنگی،1374ش.

جریان­‌شناسی ­تاریخی ­قرائت‌­ها و رویکردهای­ عاشورا از صفویه­ تا مشروطه، محسن رنجبر، قم: مؤسسه­‌ی­ آموزشی ­و پژوهشی امام ­خمینی(ره)، 1392 ش.

الدمعة الساکبة، محمد باقر بن ­عبد الکریم بهبهانی، بیروت: مؤسسةالأعلمی،1409ق.

الذریعة الی ­تصانیف ­الشیعة، آقابزرگ طهرانی، بیروت: دارالأضواء،1403ق.

روضةالشهداء، ملاحسین کاشفی­ سبزواری، تصحیح: ابوالحسن­ شعرانی، اسلامیه، بی­تا.

رویکرد ­احساسی ­ـ ­عاطفی ­به ­واقعه‌­ی ­عاشورا ­در ­ایران (از صفویه ­تا ­مشروطه)، حسین مفتخری، محسن رنجبر، شیعه­ شناسی، سال ششم، شماره­ی 24، زمستان 1387.

طبری، ابوجعفرمحمدبن ­جریر، تاریخ ­‏الطبری (تاریخ­ الأمم ­والملوک)، تحقیق: محمدابوالفضل ­ابراهیم، بیروت: دارالتراث،1387ق.

لؤلؤ و مرجان، میرزاحسین نورى، قم:بنی ­الزهراء،1386ش.

معرفی ­و نقد منابع ­عاشورا، سیدعبدالله حسینی، قم: پژوهشگاه­ علوم ­و ­فرهنگ ­اسلامی، 1386 ش.

المنتخب­ فی­ جمع ­المراثی ­و الخطب، فخرالدین طریحی، تصحیح: نضال­علی، بیروت: مؤسسة­ الأعلمی، 1424ق.

ناسخ­ التواریخ­ در احوال ات­ حضرت ­سیدالشهداء، میرزامحمدتقی سپهر،تهران: اسلامیه، 1368ش.


1. لؤلؤ و مرجان، ص253.

2. روضة الشهداء، ص321ـ 322.

3. همان، ص346.

4. أسرارالشهادة، ج2، ص499.

5. بحار الأنوار، ج45، ص114ـ 115

6. همان، ج45، ص316 ـ 319.

7. روضة الشهداء، ص358 ـ 360.

8. همان، ص370 ـ 371.

9. أسرارال‌شهادة، ج3، ص445 ـ 450.

10 . برای مطالعه­‌ی بیشتر، ر.ک: مفتخری­ و رنجبر، رویکرد احساسی-­عاطفی­ به­ واقعه­ عاشورا در ایران.

11. ر.ک. الذریعة.

12. معرفی ­و نقد منابع­ عاشورا، ص 42 ـ 43.

13. ر.ک: بحار الأنوار، ج 44، ص 288 ـ 296.

14. ر.ک: روضةالشهداء، ص321ـ322.

15. همان، ص298ـ299.

16. تذکرة الشهداء، ص270.

17. همان، ص325.

18. همان، ص220.

19. ناسخ التواریخ، ج2، ص364؛ ج 4، ص235.

20. تذکرة الشهداء، ص443.

21. بحارالأنوار، ج45، ص114ـ115.

22. روضةالشهداء، ص 358ـ360.

23. أسرارالشهادة، ج3، ص445ـ450.

24. روضةالشهداء، ص370ـ371.

25. ر.ک: الإرشاد، ج2، ص109.

26. تاریخ ­الطبری، ج‏5، ص412 و نیز، ر.ک: تجارب ­‏الأمم، ج‏2، ص70.

27. برای مطالعه‌­ی بیشتر، ر.ک: جریان­‌شناسی ­تاریخی ­قرائت‌­ها، ص174.

28. ترجمه الفتوح، ص893.

29. المنتخب،ص306.

30. المنتخب، ص439؛ الدمعةالساکبة،ج4، ص341.

31. المنتخب، ج2، ص452.

32. أسرار الشهادة، ج3، ص72.

33. همان، ج2، ص504.

34. بحارالأنوار، ج4، ص308.

35. ر.ک: روضةالشهداء، ص334؛ المنتخب، ج2، ص306، 452، 453؛ الدمعة الساکبة، ج4، ص316 و ...

36. ر.ک: المنتخب، ص439.

37. این شناسه به حدی است که یکی از نویسندگان عصر قاجار کتابی به نام امواج البکاء درباره­‌ی شمار مواضعی که امام حسین(ع) در روز عاشورا گریه کرده نگاشته است. ر.ک: الذریعة، ج2، ص351.

38. ر.ک: المنتخب، ص306.

39. ر.ک: کاشفی، روضةالشهداء، ص348؛ أسرارالشهادة، ج2، ص379؛ ج 3، ص65 و ... .

40. ر.ک: کاشفی، روضةالشهداء، ص352؛ أسرار الشهادة، ج3، ص73 و ... .

41. برای مطالعه‌­ی بیشتر، ر.ک: جریان­ شناسی ­تاریخی­ قرائت­‌ها، ص174 به بعد.

42. تأملی ­در نهضت ­عاشورا، ص224.

انتهای پیام/