این روز ها تولیدات شبکه نمایش خانگی با جایگاه ویژه ای که برای مخاطب پیدا کرده است در شبکه های مختلف اجتماعی نیز دست به دست می شوند. رسانه ای با قدمت کمتر از 10 تا 15 سال (تا این حد از تولیدات و توزیع) که توانسته گوی رقابت را از رقیب رایگانش (رسانه ملی) برباید .

شاید در نگاه اول این حس به وجود بیاید که تنها ممیزی ها و دست باز تولید کننده ها در پلتفرم های شبکه نمایش خانگی عامل این مهم است اما واقعیت را در نگاهی تخصصی بایستی فراتر از این دید و به نکاتی موثر تر و ویژه تر در این باب دست یافت.

با نگاهی اجمالی به اکثر آثار موفق در شبکه نمایش خانگی به این نکته می رسیم که روند سریال سازی در این قاب متفاوت تر و گاهی و در برخی مواقع با استاندارد های جهانی حداقل در بحث سناریو و شکل گیری مختصات قصه متناسب تر است.

جدا از انتخاب ژانر و سوژه و ساختار در تولید، قطعا فاکتور های دیگری نیز در سریال سازی استاندارد باید مد نظر قرار بگیرد فراموش نکنیم که امروزه مخاطب ما به انواع سریال های تولید شده در کمپانی های معروف دنیا دسترسی دارد و به راحتی می تواند بهترین اثر را بر اساس مذاق و سلیقه اش پیدا کند. بدیهی است که اگر نتوانیم بهترین و مرغوب ترین اثر نمایشی را در حوزه سریال سازی(که مخاطبان ثابت همیشگی اش را دارد) در اختیار او قرار دهیم به راحتی می تواند خواسته اش را در جای دیگری جست و جو کند.

نکته ای که تا حدود زیادی شبکه نمایش خانگی را به رغم سختگیری های اخیر از تولیدات نمایشی تلویزیون جدا کرده است،  پر و پیمان بودن داستان ها و چیدمان صحیح روند روایت قصه در این دست آثار است و بدیهی است که سلیقه مخاطب امروز نیازمند این تغییرات در انتخاب و برگزیدن اثری که قرار است برایش زمان اختصاص دهد و پیگیر آن باشد است .

سریال ساز در شبکه نمایش خانگی می داند که باید از لحظه به لحظه هر اپیزود نهایت استفاده را ببرد و اصطلاحا موظف است تماشاگرش را در هر قسمت از قصه و موضوع و مطلب(داده های هر اپیزود) سیراب کند. درواقع نویسنده در این حوزه خوب می داند نباید با آب بستن به یک رخداد آن را به قسمت های آتی بکشاند بلکه باید با طراحی داستان های متنوع و تعلیق های پیاپی برای تماشاگرش مدام سوپرایز داشته باشد . اتفاقی که البته در بسیاری از سریال های تلویزیون نیز رخ می دهد اما گاهی شاهد این موضوع مهم هم هستیم که سریال در طول مسیر ساکن و بی رمق است و عملا تماشاگر برای گره گشایی یک قصه ساده مدت ها انتظار بی دلیل می کشد.

آنچه این روز ها در شبکه نمایش خانگی تماشاگر را حفظ کرده است بمباران اتفاقات و رویداد ها و پیرنگ های داستان است که هر لحظه تماشاگر را گوشه رینگ می برد، قدرت حدس و گمان را از او می گیرد و با تعدد و تنوع قصه او را مجبور به همراهی می کند.

در بسیاری از اوقات شاهد این هستیم که سریال های تلویزیونی تماشاگر را در جایی رها می کنند و برخی از شخصیت ها و قصه ها نا تمام می مانند درحالی که اگر این ترفند در یک سریال مد نظر فیلمساز است تماشاگر باید در پایان به این نکته دست پیدا کند.

با این توضیح ساده و با مطالب دیگری چون؛

- دست باز نویسندگان در تولید

-وضعیت اقتصادی مناسب در شبکه نمایش خانگی

-حضور ستاره ها در شبکه نمایش خانگی

-و....

باید گفت موفقیت در پلتفرم ها محصول چند فاکتور متفاوت است که تلویزیون هم می تواند به این آیتم های در دسترس نگاهی مهربان تر داشته باشد تا مثل گذشته شاهد ساخت سریال هایی در قواره های میوه ممنوعه، مدار صفر درجه، پایتخت، در چشم باد و .... در تلویزیون باشیم.

فراموش نکنیم اگر شبکه نمایش خانگی هم در این مسیریابی از استاندارد های پیش رویش فاصله بگیرد عملا اعتماد ایجاد شده را از دست داده و مخاطبش را همراه نخواهد داشت پس بی تردید نگاه بیزینسی صرف دیدگاه خطرناکی است که باید در شبکه نمایش خانگی ازآن پرهیز گردد.