از طرفی کلید پابندم هم آنجا بود کلید و چاقو را برداشتم و فوراً پابندم را باز کردم. خواستم فرار کنم که سرباز جوان به دنبالم افتاد تا از فرار جلوگیری کند و من هم چند ضربه چاقو زدم تا از دست او فرار کنم.