تیم ملی تکواندو کشورمان در مسابقات المپیک توکیو ناکام مطلق بود و نتوانست در این بازی ها صاحب مدال شود. آرمین هادی پور، میرهاشم حسینی و ناهید کیانی، ملی پوشانی بودند که برابر حریفان خود به مبارزه پرداختند اما نتوانستند نتایج لازم را بگیرند و به موفقیت برسند.

تکواندو ایران در چند دوره قبلی هیچگاه دست خالی میدان المپیک را ترک نکرده بود و به همین دلیل است که از المپیک توکیو به عنوان ضعیف ترین نتیجه در تاریخ المپیک ها نام برده می شود. روند نزولی تکواندو ایران از المپیک 2004 آتن آغاز شد. آنجا که یک طلا و یک برنز همان دوره، در 2008 پکن به تنها طلای هادی ساعی تبدیل شد، 2012 لندن معتمد یک نقره بدست آورد و این روند نزولی در المپیک 2016 ریو و سپس بازی های توکیو ادامه پیدا کرد تا مشخص شود که این رشته به یک بازسازی و خانه تکانی اساسی و بنیادین در ساختار مدیریتی و فنی خود نیاز دارد.

برای بررسی دلایل این شکست می بایست از هشت سال قبل وضعیت تکواندو را ایران را مورد بررسی قرارداد. در روزهایی که تیم ملی با دو نماینده خود از میدان 2012 لندن تنها به یک نشان نقره محمد باقری معتمد به تهران بازگشت. در همان زمان مدیریت فدراسیون تعبیر مطبوعات و کارشناسان از واژه شکست برای تیم ملی را قبول نداشتند. مسئولان فدراسیون که همیشه خود را موفق و مدیریت خود را کم اشتباه می دانند از کسب یک نقره با دو تکواندوکار پرمدال در رقابت های قاره ای و جهانی به عنوان یک موفقیت نام بردند. اینکه فدراسیونی نخواهد مشکلات واقعی را درک کند و اصرار بر رویه غلط داشته باشد، به نوعی دور باطل است و نتیجه آن می شود که چهار سال بعد در ریو و سپس در توکیو شاهد بودیم. وقتی نمی خواهیم از شکست درس بگیریم و در اوج شکست هم چهره خود را پیروز نشان دهیم، آیا باید انتظار موفقیت هم داشت.

واقعیت این است که نمی توان از شکست تکواندو در توکیو به سادگی گذشت. حالا مسئولان مدعی فدراسیون تکواندو پاسخ دهند که ثبت چنین نتیجه ای در المپیک توکیو چه توجیهی خواهد داشت؟! چرا باید رئیس فدراسیون دائم از قوانینی که برای تمام کشورها یکسان است به قوانین ظالمانه تعبیر کرده و با مسئولان فدراسیون جهانی اختلاف ریشه ای داشته باشد تا نه تنها از داخل که در مناسبات خارجی هم به این تکواندو ایران لطمه زند. البته نباید تمام عوامل شکست سنگین تکواندو در المپیک را در همان روزهای حضور در توکیو خلاصه کرد. شکست کمرشکن تکواندو ایران در المپیک از زمانی کلید خورد که فدراسیون حصاری از اعتماد بنفس غیرمنطقی دور خود تنیده بود و اجازه نداد منتقدین مشکلات را بیان کنند. آنها هم که جسارت بخرج دادند و مسائل را مطرح کردند، محروم و طرد شدند.

پولادگر به خوبی می داند اگر سالیان زیادی است در راس فدراسیون دوام آورده به واسطه افتخاراتی است که تکواندوکاران چون یوسف کرمی، محمد باقری معتمد، بهزاد خداداد، مجید افلاکی، مرتضی رستمی و ... کسب کرده اند. همین نفرات الان چه جایگاهی در تکواندو دارند؟

در بخش فنی هم باید به چند نکته مهم در ثبت شکست ملی پوشان اشاره کنیم. دور نگه داشتن ملی پوشان از چرخه تمرین و مسابقات لیگ، حضور در تورنمت های سطح پائین، توجه نکردن به شکست ملی پوشان، تمرین پرفشار تا روزهای پایانی، تمرین در شهرستانها به جای دعوت از چهره های شاخص لیگ به اردوی تیم و غرور کاذب ملی پوشان از عواملی بود که مانع از ارائه توانایی نمایندگان شایسته کشورمان شد. با این حال باید خونی تازه در تفکرات مدیریتی این فدراسیون جاری شود تا تکواندو بتواند دوباره نفس بکشد.