شهر خبر

خروج از قیمومیت غرب چگونه به حل بحران‌های لبنان کمک می‌کند؟


خروج از قیمومیت غرب چگونه به حل بحران‌های لبنان کمک می‌کند؟

در شرایطی که محور غربی امتحان خود را در لبنان به شکل منفی پس داده و مردم این کشور متوجه شده‌اند ریشه بحران‌های آنها کجاست، سناریوهایی درباره چگونگی رهایی از قیمومیت غرب مطرح می‌شود.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه البناء، پس از استعفای «سعد حریری» از ماموریت تشکیل دولت در لبنان بعد از 9 ماه، بحران سیاسی و اقتصادی و اجتماعی این کشور وارد مرحله دیگری شده که لبنان و ملت آن را در معرض چالشی سرنوشت‌ساز قرار می‌دهد و در این میان سوال مهمی که مطرح می‌شود آن است که آیا لبنانی‌ها می‌توانند بدون مداخلات خارجی برای سرنوشت خود تصمیم بگیرند ?

از سال 1920 فرانسه و انگلیس در تلاش برای قیمومیت بر لبنان بودند و ایالات متحده نیز در دهه‌های گذشته همواره برای حمایت از منافع رژیم صهیونیستی شروع به مداخلات مخرب در لبنان کرده است.

اما امروز لبنانی‌ها از خود و دوستانشان در جهان می‌پرسند که ما به کجا می‌رویم و چگونه می‌توان از این بحران مزمن خارج شده و سقوط نکرد.

واقعیت این است که نیروهای سیاسی درگیر در لبنان زیاد بوده و تعداد آنها در حال افزایش است اما می‌توان این نیروها را به دو اردوگاه مخالف تقسیم کرد:

-اولین اردوگاه شامل گروهی از رهبران طایفه‌ها، احزاب و فراکسیون‌های سیاسی غرب زده است که همیشه متمایل به فرهنگ غربی بوده و ائتلاف‌های پایداری با کشورهای غربی ایجاد کرده‌اند. بر همین اساس از سال 1920 تا 1999 این گروه در لبنان نفوذ بالایی در مراکز قدرت و تصمیم گیری و ترسیم سیاست‌های دولت پیدا کرده‌اند و این روند تا حدودی تا امروز نیز ادامه دارد.

- اردوگاه دوم شامل گروهی از نیروهای ملی و اقتصادی و سیاسی و روشنفکران است که عموما مخالف کشورهای غربی که از رژیم صهیونیستی حمایت می‌کنند، هستند.

می‌توان گفت که مامور شدن سعد حریری به تشکیل دولت در لبنان پس از استعفای دولت «حسان دیاب» در نتیجه فاجعه انفجار بندر بیروت یک سود سیاسی برای اردوگاه اول محسوب می‌شد؛ اما با این حال عدم موفقیت وی در تشکیل دولت جدید عملا به معنای یک شکست سیاسی برای اردوگاه مذکور است.

اما آیا اردوگاه دوم می‌تواند یک شخصیت سیاسی را در میان دوستان خود برای تشکیل دولت جدید تعیین کند؟

پاسخ به این سوال مستلزم ارزیابی و حل مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است که موجب شد حریری نتواند در ماموریت خود موفق شود.

روشن است که لبنان از فرقه گرایی عمیق و طاقت‌فرسا رنج می‌برد و قدرت‌های خارجی همیشه می‌دانستند که چگونه برای رسیدن به اهداف و تامین منافع خود در لبنان از تعدد مولفه‌های مختلف در این کشور و ویژگی فرقه‌گرایی لبنانی‌ها سوء استفاده کند.

در دوره‌های اخیر قدرت‌های خارجی به ویژه فرانسه و ایالات متحده در تلاش برای متقاعد کردن فعالان محافظه کار در اردوگاه اول بودند مبنی بر اینکه خروج از بحران‌های پیچیده لبنان نیاز به اقدامات زیر دارد:

- تشکیل دولت تکنوکرات یا متخصصان که از نظر ایدئولوژیک و جهت‌گیری‌ها وابسته به غرب بوده و فاقد هرگونه نمایندگی از نیروهای وابسته به اردوگاه دوم به ویژه حزب الله باشد.

-مذاکره با صندوق بین‌المللی پول برای دریافت وام و کمک از آن با توجه به شرایط مخربی که این موسسه برای لبنان تعیین می‌کند.

- افزایش تلاش‌ها برای جلوگیری از انجام هرگونه تجارتی با سوریه.

- گسترش همکاری‌های سیاسی و اقتصادی با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس.

- آماده سازی برای برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی و همکاری با عناصر موسسات جامعه مدنی که توسط کشورهای غربی حامی رژیم صهیونیستی پشتیبانی می‌شوند.

البته این نمایشنامه که اردوگاه اول در صدد اجرای آن بود با استعفای سعد حریری از ماموریت تشکیل دولت جدید تماما شکست خورد. اما موفقیت اردوگاه دوم در تشکیل دولتی بر اساس منافع ملی لبنان نیز با موانع زیر مواجه است:

- اختلافات اخیر میان «نبیه بری» رئیس پارلمان لبنان با تیم رئیس جمهوری و جریان آزاد ملی درباره انتخاب مامور تشکیل دولت.

- وجود برخی بحث‌ها میان اعضای اردوگاه دوم درباره جایگزین کردن شرق با غرب و باز کردن باب روابط تجاری با سوریه و عراق و انجام همکاری‌های اقتصادی با ایران و روسیه و چین به جای مذاکره با صندوق بین‌المللی پول.

- خودداری تیم رئیس‌جمهوری از اصلاح قانون انتخابات که به اعتقاد این تیم تاثیر منفی بر نمایندگی مسیحیان در پارلمان خواهد داشت.

اما اگر اعضای اردوگاه دوم نتوانند اختلافات هرچند جزئی خود را حل کند لبنان برای یک مدت طولانی در همان چرخه سیاسی بحرانی باقی می‌ماند که مردم را از نظر اقتصادی و اجتماعی فرسوده کرده و کشور را به سمت انحلال و نابودی می‌کشاند. بنابراین در این شرایط راه حل پیش روی لبنانی‌ها چیست؟

در حال حاضر دو راه برای برون رفت از معضل کنونی پیش روی لبنانی‌ها قرار دارد:

1-تمرکز نیروهای سیاسی اردوگاه دوم بر اولویت‌هایی که انجام آنها در مرحله کنونی ضروری است. این اولویت‌ها شامل موارد زیر می‌شود:

- حل مشکل غذا و دارو و سوخت به هر شکل ممکن؛ حتی اگر این امر نیازمند واردات مستقیم اقلام مذکور باشد.

- فعال کردن روند تحقیقات جنایی درباره حسابهای بانک مرکزی و شعبه‌های آن برای شناسایی مجرمان واقعی و کسانی که اموال کشور را به شکل غیر قانونی به خارج قاچاق کرده‌اند.

- تسهیل روند تحقیقات درباره انفجار بندر بیروت که «طارق بیطار» قاضی دادگستری مسئولیت آن را بر عهده دارد.

- واردات سوخت و بنزین از جمهوری اسلامی ایران با لیر لبنان.

- مذاکره با صندوق بین‌المللی پول به شرطی که شرایط غیر منطقی این موسسه که به اقتصاد لبنان آسیب می‌زند رد شود.

- توافق درباره اصلاح قانون انتخابات؛ حتی اگر لازم باشد انتخابات پارلمانی برای چند ماه به تعویق بیفتد.

-2 اما در صورتی که راه حل اول محقق نشد به سراغ راه حل دوم می رویم که شامل موارد زیر می شود:

- تشکیل یک دولت ملی جامع متشکل از نخست‌وزیر و رهبران سیاسی و نیز افراد متخصص و شایسته که قادر به اجرای برنامه اصلاحات مطابق با اولویت‌های لبنان باشند.

- گسترش همکاری با ایران و روسیه و چین در زمینه اقتصادی که قبلاً پروژه‌های توسعه یکپارچه‌ای را برای لبنان ارائه داده بودند که بدون دریافت وام از کشورهای خارجی قابل اجراست.

- یافتن یک فرمول عملی برای همکاری مستمر و موثر میان مقاومت و ارتش لبنان که حفاظت از امنیت ملی در برابر دشمن صهیونیستی را تضمین کند.

این راه حل به خودی خود مستلزم در اختیار داشتن یک رویکرد ملی است که یک راهکار تضمین شده محسوب می‌شود که بر اساس آن لبنانی‌ها می‌توانند برای اولین بار در تاریخ معاصر خود سرنوشتشان را بدون هیچ گونه مداخله خارجی تعیین کنند.

در پاسخ به برخی سوال‌ها که گفته می‌شود این رویکرد یعنی روی آوردن از غرب به سمت شرق مداخله خارجی دیگری در لبنان محسوب می‌شود باید گفت که محور شرقی برعکس محور غربی قصد مداخله در امور داخلی لبنان را ندارد و به دنبال همکاری موثر و مسالمت آمیز با آن است . محور مقاومت نیز ثابت کرده که در دفاع از حاکمیت لبنان در برابر متجاوزان صهیونیستی از هیچ تلاشی دریغ نمی کند.

نمونه این امر را می توان در موفقیت استراتژیک مقاومت در جنگ جولای 2006 مشاهده کرد که اخیراً با افزایش تقویت ناوگان موشکی خود که قادر به نابودی تاسیسات حیاتی دشمن صهیونیستی در سراسر فلسطین اشغالی است لرزه به جان دشمنان انداخته است.

همچنین تحرکات اخیر آمریکا در منطقه و خروج ناگهانی نظامیان این کشور از افغانستان ثابت می‌کند که نه تنها لبنانی‌ها بلکه همه کشورهای عربی نمی‌توانند روی حمایت و کمک‌های واشنگتن در هر زمینه‌ای حساب باز کنند.

بنابراین همه این واقعیت‌ها باید انگیزه‌ای برای نیروهای ملی لبنان و همه جهان عربی و اسلامی فراهم کند تا بدون تاخیر برای مقابله با هژمونی بین‌المللی ضد کشورشان اقدام کنند.

انتهای پیام/