شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#ترکیه#ایران#افغانستان

آب را بر عراقی ها می بندیم، افغانستان و ترکیه هم آب را بر روی ما می بندند!

آب را بر عراقی ها می بندیم، افغانستان و ترکیه هم آب را بر روی ما می بندند!

سیاست سدسازی ایران در غرب کشور به تکمیل کننده سیاست ترکیه برای ایجاد جنگ آبی در منطقه تبدیل شده است.

به گزارش تحریریه، بخش عربی شبکه RT روسیه با پخش گزارش کوتاهی پیرامون قطع تمامی حقابه عراق از منابع و رودخانه هایی که از مبدا ایران به سوی این کشور جاری است تلاش داشت تا به صورتی تلویحی ایران را به نقض توافق ۱۹۷۵ الجزایر میان تهران-بغداد متهم کند.

پیش از این نیز کمیسیون کشاورزی و آب پارلمان عراق خواهان سفر هیاتی عراقی به ترکیه و ایران به منظور مذاکره بر سر حل بحران آب با همسایگان شده بود.

همزمان مهدی رشید الحمدانی، وزیر منابع آب عراق در اظهاراتی گفت در صورتی که ایران بر قطع همه منابع آبی از دیالی پافشاری کند، بغداد برای دستیابی به حقابه خود به نهادهای بین‌المللی متوسل خواهد شد.

در دولت یازدهم، مجوز اختصاص 10 میلیارد دلار اعتبار برای ایجاد سد بر روی رودخانه های مرزی غرب کشور صادر شد! که حیرت متخصصان محیط زیست و حتی سیاست خارجی را به دنبال داشت. بستن آب بر مردم عراق که متحد راهبردی ایران هستند، آنهم به قیمت حبس آب در پشت سدها و تبخیر به جای گردش در طبیعت و ایجاد آبادانی به هیچ وجه قابل درک نیست. ضمن اینکه بستن آب بر روی عراقی ها منجر به ایجاد کانون های ریزگرد می شود که دود آن به چشم همه ملت های منطقه ازجمله مردم ایران می رود.

سیاست سدسازی ایران دقیقا عکس منافع ملی است و از دهه 1370 به ابزاری برای تخریب کشاورزی و محیط زیست ایران تبدیل شده است. این سیاست عملا به تکمیل کننده سیاست سدسازی ترکیه تبدیل شده است تا آب را بر کشورهای سوریه، عراق و ایران ببندد.

ساخت سد در افغانستان؛کشوری که درگیر جنگ داخلی است و حتی در این کشور جاده هم ساخته نمی شود؛ با پیمانکاران ترکیه ای با سکوت و همراهی ایران! انجام شد و حتی سیمان آنرا نیز ایران تامین کرد!

پس از جدایی هرات از ایران توسط انگلیسی ها، آنها متوجه خطای خود در ترسیم مرزها در دوره رضاخان شدند زیرا تنها جایی که می شد بر روی هیرمند سد ایجاد کرد در داخل خاک ایران قرار گرفته بود به همین دلیل مرزها را با رضایت رضاخان تغییر دادند تا منطقه قابل سدسازی به درون خاک افغانستان منتقل شود که در نهایت برای سدسازی مورداستفاده قرار گرفت و باعث خشکی سیستان شد.

باتوجه به اینکه گسترش کشاورزی با ایجاد سد سیاستی منسوخ شده است، مشخص نیست که چه جریان قدرتمندی در ایران وجود دارد که توانسته است صدها میلیارد دلار از منابع ملی را که باید صرف بهبود معیشت مردم شود، صرف ساختن سدهایی کند که منجر به خشک شدن تالاب های ایران شده و نشست دشت های کشور را به دنبال داشته است.

پایان/