شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#ایران#روسیه#روابط ایران
ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه|۸۴

موانع تداوم تعمیق روابط ایران و روسیه از نظر کاژانوف

نیکلای کاژانوف، تحلیلگران اندیشکده کارنگی روسیه در راستای تداوم تعمیق روابط با ایران، از منظر روسی موانعی را نام برده است.

خبرگزاری میزان - با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جایی‌هایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.

یکی از جلوه‌های عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده می‌شود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.

«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکل‌گیری این سیاست‌ها ارائه دهد. خبرگزاری میزان در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.

نیکلای کاژانوف، تحلیلگران اندیشکده کارنگی روسیه در راستای تداوم تعمیق روابط با ایران، از منظر روسی موانعی را نام می‌برد:

۱. عدم تداوم موقعیت‌های بین‌المللی دو کشور: ضمانتی برای تداوم مقابله با غرب وجود ندارد از نظر او، همان‌گونه که در دوره مدودف تجربه شده، نزدیکی روابط با غرب باعث وسوسه‌شدن مسکو و هزینه کردن ایران در روابط با غرب می‌شود

 

متقابلاً افزایش نزدیکی ایران به اروپا و غرب نیز بر نحوه صورت‌بندی روابطش با روسیه مؤثر است؛ برای مثال، ایران زمزمه‌ای از احتمال احداث خط لوله‌گاز از طریق ترکیه به اتریش را مطرح کرد که خلاف منافع روسیه در انحصار بازار اروپاست.


۲. ملاحظات راهبردی: یکی از این ملاحظات جدی عامل رژیم صهیونیستی و کشور‌های حاشیه خلیج فارس است. از نظر کاژانوف، اتحاد راهبردی با جمهوری اسلامی ایران برخلاف منافع روسیه است؛ زیرا خواه‌ناخواه روابط روسیه با کشور‌ها را برای همیشه دستخوش تأثیرات جدی و تقلیل‌ناپذیر می‌کند.
 
از نظر وی، نه روسیه و نه ایران علاقه‌ای به اتحاد کامل ندارند. مسکو مایل نیست بخشی از اردوگاهی طرفدار شیعه در برابر ائتلاف سنی باشد؛ زیرا این امر امنیت روسیه را تحت تأثیر قرار می‌دهد و جمعیت میلیونی مسلمان آن عمدتاً سنی هستند.
 
او استدلال می‌کند با اینکه مردم روسیه نظر مثبتی درباره عربستان سعودی ندارند و در میان نخبگان نیز گرایشی برای تعمیق روابط با این کشور وجود ندارد، روسیه نباید وارد منازعه مستقیم یا نیابتی ایران_سعودی شود. کاژانوف از اینکه روابط روسیه و سعودی در سطح خوبی قرار ندارد اظهار تأسف می‌کند.

۳. افزونگی نسبی نفوذ میدانی ایران در منطقه در مقایسه با روسیه: نفوذ میدانی واقعی ایران در افغانستان، عراق و سوریه اغلب از روسیه فراتر است. این امر اجازه می‌دهد که در نهایت، ایرانی‌ها قدرت یابند و روسیه را به دستیار خود در منطقه تبدیل کنند.
 
این مسئله به حدی است که برخی نخبگان سوریه به حضور نظامی و سیاسی روسیه در بحران سوریه را عامل تعدیل کننده نقش‌آفرینی ایران در سوریه می‌دانند. مسئله دیگر نیز فرصت‌های انتقادی سوریه جدید است. اگر ایران بخواهد برای مثال خط لوله انتقال گاز به مدیترانه را از خاک عراق و سوریه اجرایی کند به ضرر روسیه خواهد بود.

۴. احتمال تشدید واگرایی در موضوعات اختلافی: شکاف در مواضع دو کشور در موضوعاتی که به صورت صد در صد انطباق منافع وجود ندارد، ممکن است در گفتگو‌ها مشکل ایجاد کند و حتی به منبع تنش میان مسکو و تهران تبدیل شود؛ برای مثال، رویکرد ایران در مسئله دریای خزر به دیدگاه روسیه نزدیک است.
 
با این حال، مسکو و تهران در توافق کامل نیستند و تناقضات جدی‌ای در تقسیم ارضی دریا میان دو کشور وجود دارد. دو کشور موفق به دستیابی به توافق در مورد تعیین رژیم کنترل ناوگان در مناطق تحت صلاحیت ملی نشدند و تهران بار‌ها و بار‌ها بر تقسیم کامل دریای خزر با گزینه دیگری برای محدود کردن ظرفیت نظامی پنج کشور ساحلی در منطقه خزر، در قالب ایجاد نظام مشترک کنترل تسلیحات اصرار کرده است.

۵. محدودیت‌های در مسائل اقتصادی: به غیر از فلزات آهنی، چوب و محصولات پتروشیمی، روسیه طیف وسیعی از کالا‌ها را برای ارائه به ایران ندارد و دامنه آن نیز به طور مداوم کاهش می‌یابد. همان‌طور که مقامات اتاق بازرگانی و صنایع روسیه توضیح می‌دهند.
 
تحریم‌های بین‌امللی، حضور در حال رشد چین در منطقه یا عدم گرایش مقامات ایران به شرکت‌های روسی و حتی تحریم‌های بین‌المللی نیستند، که این محدودیت را ایجاد کرده‌اند بلکه عامل اصلی شکاف تکنولوژی روبه‌رشد بین روسیه وی غرب و نیز مشکلات اقتصادی خود روسیه است.
 
ایران در حال حاضر دارای پشتیبانی مهندس و فنی، و همچنین تجهیزات برای ارتقا و ساخت پالایشگاه‌های نفتی و تأسیسات تولید گاز طبیعی مایع است. با این حال، روسیه قادر به ارائه کمک، تجهیزات و فناوری مورد نیاز ایران نیست. علاوه بر این، به شدت خود به این موارد نیاز دارد. با بروز مشکلات اقتصادی جدید در اقتصاد فدراسیون روسیه، این شکاف تکنولوژیک روز به روز افزایش خواهد یافت.
 
۶. تحریم‌های بین‌المللی: تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران گزینه‌های همکاری روسیه و ایران را به شدت محدود می‌کند. به لحاظ عملی، مقامات در سطوح مختلف حکومت روسیه بار‌ها از ایران دیدن کرده‌اند؛ اما میزان عملیاتی شدن موافقت‌نامه‌های سرمایه‌گذاری در مقیاس وسیع تقریباً نزدیک به صفر است.
 
تا به امروز، تمام بحث‌های مربوط به سرمایه‌گذاری چند میلیاد چند میلیاد دلاری روسیه در اقتصاد ایران، از جمله تفاهم هفتاد میلیارد دلاری در قرارداد‌ها مورد بحث در جلسه کمیسیون مشترک سپتامبر ۲۰۱۴ اجرایی نشده، است.
 
افزون‌بر این، از سال ۲۰۱۱، حجم تجارت بین‌کشور‌ها به طور مداوم بیش از سی درصد در سال کاهش یافته و تا سال ۲۰۱۴، آن را به حدود ۱.۵ میلیارد دلار رسانده است. (یعنی حداقل دوبرابر کمتر از تجارت روسیه_مصر و تجارت روسیه_رژیم صهیونیستی).

همان‌گونه که اشاره شد، کاژانوف مسئله هسته‌ای را از فهرست مواردی که عملیاتی نشده‌اند حذف کرده است و متعلق آن را نشانه‌ای از اهتمام ایران برای نزدیکی به روسیه می‌داند.
 
او در مقاله‌ای با عنوان «بهار هسته‌ای در روابط ایران و روسیه» در خصوص قرارداد احداث هشت رآکتور هسته‌ای میان ایران و روسیه نوشته است؛ انعقاد قرارداد این نیروگاه‌ها پیش از انعقاد توافق هسته‌ای اولیه میان ایران و پنج قدرت جهانی نمایانگر تصمیم تهران برای ادامه روابط با روسیه فراتر از نتیجه مذاکرات هسته‌ای است.
 
در نهایت، نیز چنین استدلال می‌کند که این قرارداد برای روابط روسیه و ایران می‌تواند آغاز روند بسیار وسیع‌تری در همکاری‌های دوجانبه باشد.
 
انتهای پیام/