شهر خبر
برچسب‌های مهم خبری:#قدیمی

ترانه دچار تکرار و ابتذال شده است / جای خالی مولف خلاق در عرصه ترانه


ترانه دچار تکرار و ابتذال شده است / جای خالی مولف خلاق در عرصه ترانه

صابر قدیمی از ترانه‌سرایان کشورمان معتقد است که ترانه‌هایی که این روزها سروده می‌شود، دچار تکرار و ابتذال شده است.

خبرگزاری تسنیم - مدتی است که استفاده از برخی کلمات و واژه‌های خاص در ترانه‌های موسیقی پاپ مُد شده است. گویی خوانندگانِ موسیقی پاپ فهمیده‌اند که با استفاده از برخی کلیدواژه‌ها می‌توانند موفقیت آهنگ‌هایشان را تضمین کنند.
واژه‌هایی که در عرف و ادب جایی ندارند و به نوعی هنجارشکنی محسوب می‌شوند. واژه‌هایی که در بیشتر موارد بار مفهومیِ جنسی دارند.
استفاده از چنین واژه‌هایی در ترانه‌های موسیقی پاپ، با مهندسیِ از پیش تعیین شده‌ای انجام می‌شود. آنها به این فکر می‌کنند که چه چیزی می‌تواند بر نوجوانان و جوانان بیشترین تاثیر را بگذارد. لاجرم به سراغ ساده‌ترین راه می‌روند؛ یعنی هنجارشکنی در کلام.
تکلیف موسیقی‌های غیر مجاز که مشخص است؛ آنها به طرزی وحشتناک و بدون هیچ محدودیتی از این حربه استفاده می‌کنند.
جالب اینکه چنین نکاتی در آهنگ‌های مجوزدار هم دیده می‌شود. یعنی در برخی از آثار خوانندگان مجاز در عرصه موسیقی پاپ، گاهی ترانه‌هایی شنیده می‌شود که واژگانی عجیب و غریب دارند.
به هر روی نکات بسیاری درباره اوضاع ترانه در موسیقی کشورمان وجود دارد که باید به آنها پرداخت و مورد بررسی قرار گیرند.

 

از این رو با صابر قدیمی شاعر و ترانه‌سرا هم‌کلام شدیم تا از دیدگاه او به بررسی اوضاع ترانه در کشورمان بپردازیم. در ادامه حاصل گفت‌وگو با این شاعر را می‌خوانید:

یک سال و چند ماه است که با اپیدمی کرونا مواجهیم. شیوع این ویروس بر هنر و فرهنگ کشورمان تاثیر منفی بسیاری داشت. از تاثیرات کرونا در عرصه ترانه و موسیقی برایمان بگویید.

کرونا به موسیقی لطمه‌های جبران ناپذیری زد. اکنون بیش از یک سال است که تمام اجراهای صحنه‌ای در عرصه موسیقی تعطیل شده است. وقتی خواننده اجرایی ندارد چرا باید اثر تولید کند. همین برگزار نشدن کنسرت‌ها موجب شده که میزان تولید در عرصه موسیقی هم کاهش یابد. به طبع ترانه‌سرایان هم کم‌کار شده‌اند و از نظر درآمد و معیشت با مشکلات بسیاری مواجهند.

خیلی از خوانندگان ترانه‌هایشان را خودشان می‌نویسند یا ملودی و ترانه با هم ساخته می‌شود؛ به همین دلیل ترانه‌سرایان حرفه‌ای در اینگونه کارها نقشی ندارند. باید بگویم که بچه‌های ترانه این روزها خیلی کم‌کارترند.

از سوی دیگر باید بپذیریم که تعداد ترانه‌های کیفی خیلی کم شده است. ترانه‌سرایان اگر هم کار خوبی داشته باشند، در این اوضاع آن را منتشر نمی‌کنند و آن را نگه‌داشته‌اند.

اوضاع کنونی ترانه از نظر کیفیت آثار چگونه است؟ آیا آثاری که این روزها به عنوان ترانه‌های موسیقی پاپ می‌شنویم، کیفیت لازم را دارند؟

اگر بخواهم به اوضاع و احوال ترانه‌های امروزی نگاه کنم، باید بگویم که در این دوران همه جور کار تولید می‌شود. نمی‌توان همه‌ی کارها را افتضاح دانست یا همه را خوب به شمار آورد. ولی در کل ترانه‌های جذابی نمی‌شنویم و مهمترین علتش این است که خلاقیت لازم در کارها نیست. دچار دور تسلسل و تکرار شده‌ایم.

ترانه‌ها سطحی شده است. ترانه‌ها قبلا کشف و شهود و «آن» داشت. گاهی ترانه‌ای سروده می‌شد که شاید قواعد شعری نداشت، اما ترانه‌های تاثیرگذاری بود. الان عموم کارها فاقد خلاقیت است؛ نه در صورت نه در درون خلاقیتی نمی‌بینیم.

البته که تاکید می‌کنم که کار خوب هم تولید می‌شود. ولی بسامدش کم است. کمتر از 10 درصد از کارهایی که الان تولید می‌شود در حد نقد کردن است. ترانه‌هایی که امروز سروده می‌شود، بیشترشان روی ملودی سوار هستند و اگر ملودی نباشد هیچ مضمون جدیدی در اختیار مخاطب قرار نمی‌دهند.

اکنون ترانه‌هایی که سروده می‌شود دچار این نگاه است که حتما باید کلماتی مانند «دیوونه» یا «لعنتی» یا کلماتی شبیه به این را داشته باشند. در دوره‌ای این‌ها موجی ایجاد کرد و خیلی‌ها هم بر این موج سوار شدند. از جایی به بعد اما دیگر این رویه جواب نمی‌دهد و مخاطب دنبال حرف‌های جدی است.

شعر و کلامِ خوب هم گاهی در عرصه موسیقی شنیده می‌شود و برخی از آنها ماندگار هم هستند.

خوب شد دردم دوا شد خوب شد / دل به عشقت مبتلا شد خوب شد

این آهنگ را با صدای همایون شجریان 10 یا 50 سال بعد هم بشنوید، خوب است و به دل می‌نشیند.
هنرمندان مولف ما اتفاق‌های خوبی را رقم می‌زنند. اما خیلی ها هم این توان را ندارند.

استفاده از برخی واژگان خاص مانند همین «دیوونه» یا «لعنتی» که اشاره کردید، ترانه‌سرا را هم در محدودیت قرار می‌دهد؟

محدودیتی برای مولف به وجود نمی‌آورد، اما مفهومی داریم به نام برجسته‌سازی، یکی از راه‌های برجسته سازی تکرار است. این تکرار، کم کم به سمت نخ‌نما شدن و در انتها به سمت ابتذال می‌رود.

خیلی از خوانندگان و ترانه‌سرایان موسیقی پاپ سوار بر موجی شدند که به آن اشاره کردید. موجی که می‌گفت باید برخی واژگانِ هنجارشکن در ترانه‌ها باشد تا نوجوانان و جوانان را به سمت خود بکشد.

سوار موج بودن اتفاق موثری نیست. چون موج بالا پایین بشود شما هم بالا و پایین می‌روید. اساس ایجاد موج را باید ببینیم از کجاست. هر موجودی می‌تواند روی موج سوار شود. ما مولف خلاق کم داریم. کسی مانند همایون شجریان و محسن چاوشی کم می‌بینم که اثری خلق کنند که سال‌ها مردم با آن ارتباط بگیرند و از هرگونه موجی‌سواری هم به دور باشد.

 

 مولف خلاق کم داریم. کسی مانند همایون شجریان و محسن چاوشی کم می‌بینم که اثری خلق کنند که سال‌ها مردم با آن ارتباط بگیرند و از هرگونه موجی‌سواری هم به دور باشد.

 

 

خوانندگان موسیقی پاپ دچار اپیدمیِ رسیدنِ یک شبه به شهرت شده‌اند. شاید ترانه‌سرایان هم راه خوانندگان را در پیش گرفته‌اند.

متاسفانه خواننده‌ها می‌خواهند که یک شبه راه صد ساله را بروند. برخی از ترانه‌سراها هم همینگونه هستند. در صورتی که به نظرم، ترانه‌سرای موفق کسی است که کنار یک خواننده جوان قرار بگیرد.

مثلا دکتر افشین یدالهی باعث پیشرفت و شهرت احسان خواجه امیری شد. سالار عقیلی با کارهای بابک زرین(آهنگساز) و افشین یدالهی جان گرفت.

افشین یدالهی از جمله ترانه‌سرایانی بود که مسیر را به درستی طی کرد. یعنی خودش به عنوان ترانه‌سرا در کنار خواننده‌ای جوان قرار گرفت و آثاری که تولید کردند، آنقدر مورد توجه مخاطبان قرار گرفت که هم خواننده و هم ترانه‌سرا به اوج محبوبیت و شهرت رسیدند.

 

متاسفانه خواننده‌ها می‌خواهند که یک شبه راه صد ساله را بروند. برخی از ترانه‌سراها هم همینگونه هستند. در صورتی که به نظرم، ترانه‌سرای موفق کسی است که کنار یک خواننده جوان قرار بگیرد.

 

در حوزه آهنگ‌های مناسبتی اوضاعِ ترانه‌سرایی چگونه است؟ آیا این عرصه هم مانند بخش موسیقی پاپ، دچار تکرار و ضعف شده است؟

ما در بحث مناسبت و آثار مناسبتی به شدت ضعیف هستیم. من در این چند سال اخیر اثری در حوزه ملی و مذهبی ندیدم. احساس می‌کنم که بودجه‌ها هدر می‌رود. گاهی دیده می‌شود که ترانه‌سرا فقط پول می‌گیرم که اثری برای امام حسین علیه‌سلام بسراید.

در این چند سال گذشته چند ترانه‌ی عالی برای امام علی علیه‌سلام شنیده‌اید؟
خود من هم کار مناسبتی زیاد انجام داده‌ام ولی آن ایده‌آل به خوبی شکل نگرفته است. خیلی از آثار مناسبتی را که می‌شنوم حال خوبی به من دست نمی‌دهد.
در صدا و سیما شاید قبلا در سال صدها اثر سفارشی ساخته می‌شد. کدام یک از این آهنگ‌ها شنیده شده و کدام‌شان رادیو پخش می‌کند؟

همه‌ی این ضعف‌ها نشان می‌دهد که باید وارد بحث مدیریت ترانه شویم.

 

افشین یدالهی از جمله ترانه‌سرایانی بود که مسیر را به درستی طی کرد. یعنی خودش به عنوان ترانه‌سرا در کنار خواننده‌ای جوان قرار گرفت و آثاری که تولید کردند، آنقدر مورد توجه مخاطبان قرار گرفت که هم خواننده و هم ترانه‌سرا به اوج محبوبیت و شهرت رسیدند.

 

البته در تلویزیون و در قالب سریال‌های مناسبتی، گاهی آهنگ‌های ماندگاری ساخته و پخش شده است. برخی از این آثار هنوز هم پس از گذشت چندین سال از تولیدشان، در میان آثار شنیدنی قرار دارند.

شما «شب دهم» را ببینید؛ تیتراژی که برای سریال ارزشمند «شب دهم» به آهنگسازی فردین خلعتبری و خوانندگی علیرضا قربانی ساخته شد، از آثار ماندگار موسیقی ایران است.

مخالف هزینه کردن در عرصه کارهای فرهنگی هستم.

در مسائل فرهنگی با فاجعه مواجهیم. بودجه‌های فرهنگی باید مدیریت شود تا کار خوب بسازند. سریال مختار خوب بود، اما سریال یوسف پیامبر ضعیف بود. اگر می‌خواهیم کار فرهنگی بکنیم باید کار را به کسی بدهیم که سریال امام علی علیه‌سلام و مختار را ساخته است.

چه پیشنهادی برای بهتر کردن کیفیت آثار مناسبتی دارید.

از نظر من شان هنر و هنرمند به مراتب بالاتر از سیاستمدار است. احترامی که برای یک ادیب قائلم بسیار بیشتر از یک سیاستمدار است. نگاه من فرهنگی است. رویکردم این است که جشنواره‌های مدیریت شده‌ با حضور استادان برگزار شود و این ترانه‌سرایانِ بزرگ را تکریم کنیم.

برای بهتر کردن کیفیت آثار هنری باید به بچه‌ها آموزش داده شود و آنها را پرورش دهیم. آفت‌ها را هم باید مدیریت کنیم؛ یعنی اینگونه نباشد که جشنواره‌ای برگزار شود و بودجه‌ای هم خرج شود و ...

این کار باید زیرنظر استادانی انجام شود که واقعا به موضوع ادبیات و ترانه مسلط باشند. پرورش افراد با استعداد توسط نخبگان می‌تواند منجر به یک حرکت ریشه‌ای شود.

باز هم تاکید می‌کنم که راه پیشرفت فرهنگی، تکریم بزرگان فرهنگ و هنر است. قبل از اینکه اتفاقی برای بزرگان هنر رخ دهد، باید برویم و از آنها عیادت کنیم و آنها را تکریم کنیم. هنری که شجریان‌ها را نداشته باشد، هنرمندش تتلو می‌شود.

ما برویم سراغ بزرگترهایی که الان زنده هستند و نیاز به همراهی ما دارند.استاد محمد علی شیرازی هنوز زنده است، بسیاری از ترانه‌های ماندگار این مملکت را استاد شیرازی سروده است. من به عنوان یک هنرمند وقتی می‌بینم به بزرگان ارج نمی‌گذارند، رغبتی برای ورود و تلاش در عرصه هنر ندارم.

اولویت حمایت از هنرمندان پیشکسوت ماست. خیلی از استادان پیشکسوت ما در همین دوران کرونا به اوضاع نامناسبی رسیده‌اند. تا دیر نشده برویم سراغ کسانی که زندگی‌شان را صرف حفظ فرهنگ اصیل ایرانی کرده‌اند. این بنده خداها در تامین نان شب‌شان مانده‌اند.

------------------------
گفت‌وگو: یاسر یگانه
------------------------

انتهای پیام/