وقت برداشت محصول نخود فرارسیده بود و خانواده سرزرد همراه یکی دیگر از اقوام‌شان تصمیم گرفتند برای برداشت به مزرعه خود در روستای دیگری بروند. هوای بوکان از چند روز پیش به‌شدت گرم شده بود و برای همین آن‌ها ظرف حاوی یخ و آب همراه خود برداشتند، بی‌خبر از این‌که حادثه‌ای مرگبار در شرف وقوع است.
جمشید نیک‌دوست، پسردایی سینا از روز حادثه به خبرنگارجام‌جم می‌گوید: «روز حادثه اعضای خانواده عمه‌ام به زمین کشاورزی‌شان رفتند. آن‌ها خودشان در بوکان زندگی می‌کنند، اما مزرعه‌شان در روستای کانی پانکه است. محصول نخود را نمی‌توان با کمباین برداشت کرد و حتما باید با استفاده از نیروی انسانی و دست اقدام به برداشت نخود‌ها کرد. ساعت ۹ صبح بود که آن‌ها صبحانه‌شان را خوردند تا انرژی کافی برای کار در زمین داشته باشند. بعد از خوردن صبحانه همگی به زمین رفتند و مشغول کار شدند.
بعد از مدتی، سینا که ۱۶سالش بود، تشنه‌اش شد و از مادرش درخواست آب کرد و او هم گفت آب‌خنک داخل پارچ زیر درخت است. سینا یک لیوان آب یخ نوشید و چند دقیقه بعد به مادرش گفت سرش کمی درد می‌کند. مادرش هم به او گفت برود و زیر سایه درخت کمی بخوابد و استراحت کند تا سردردش رفع شود. سینا هم همین کار را انجام داد. نیم ساعت بعد سینا از جایش بلند شد و گفت حالش نسبت به قبل بهتر شده و می‌تواند کار کند.»
سینا مشغول کار شد، اما روحش خبر نداشت دقایق زیادی از عمرش باقی نمانده است: «سینا نیم ساعت کارکرد و بعد یک‌دفعه وسط بوته‌های نخود از حال رفت. پدر و مادرش به‌شدت وحشت کرده بودند و سعی کردند با پاشیدن آب یخ به سروصورت سینا او را به هوش بیاورند، اما وضعیت جسمی سینا بدتر از آن چیزی بود که با پاشیدن قطرات آب به‌هوش بیاید.
برای همین پدر سینا همراه بقیه سوار ماشین شد و حوالی ساعت۱۱صبح همگی به سمت بیمارستان حرکت کردند. پدر و مادر و برادر سینا به‌شدت نگران سلامت او بودند و مادر بی‌قراری می‌کرد، اما باوجود تلاش‌های پدر به‌موقع نتوانستند به بیمارستان برسند و متاسفانه پسرعمه‌ام در میانه راه فوت شد.
پزشکی قانونی هم سینا را معاینه کرد و گفت او به علت نوشیدن آب خیلی سرد جانش را از دست داده است. من بار‌ها دیده‌ام که پزشکان به مردم هشدار داده‌اند از نوشیدن آب خیلی سرد خودداری کنند تا سلامت‌شان به خطر نیفتد، اما هوا این روز‌ها به‌شدت گرم است و خیلی‌ها برای فرار از گرما و تشنگی آزاردهنده‌اش اقدام به نوشیدن آب یخ می‌کنند که در این میان برخی جان‌شان را از دست می‌دهند و پسرعمه من هم متاسفانه یکی از همین افراد بود.»