خبرگزاری میزان - با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جاییهایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.
یکی از جلوههای عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده میشود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.
«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکلگیری این سیاستها ارائه دهد. خبرگزاری میزان در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.
گیورگویج بووت
بووت در ۱۱ ژانویه ۱۹۶۰ در مسکو به دنیا آمد. او مدرک کارشناسی تاریخ از دانشگاه دولتی مسکو و مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه کلمبیا (آمریکا) دارد.
بووت هم در گروه تاریخ دانشگاه دولتی مسکو، مؤسسه اقتصاد جهانی و روابط بینالمللی کار کرده و هم از سال ۱۹۹۲، در حوزه رسانه وارد شده و در روزنامههایی مانند «کومرسانت» و «ایزوستیا» فعالیت کرده است.
او در یادداشت «افغانستان سوریه نیست» که شورای سیاست خارجی و دفاعی نیز آن را بازنشر داده است. تعامل ایران و روسیه را در زمین سوریه بررسی میکند.
او میگوید در مورد اینکه چرا روسیه وارد خاورمیانه شد نظریات و تحلیلهای مختلفی وجود دارد؛ اما بر اساس اخبار رسیده گفته میشود قاسم سلیمانی به مسکو سفر کرده و با پوتین و شایگو دیدار داشته است و یک روز پس از آن بود که روسیه رسماً ورودش را به بحران سوریه اعلام کرد.
اخیراً که اظهارنظرها در وزارت خارجه در مورد نقش سازنده این وزارت در لغو تحریمها علیه ایران و همچنین حل و فصل بحران سوریه شنیده میشود باید خاطر نشان کرد که این نقش سازنده در قالب مشارکت ایران در جنگ سوریه با وجود سلاحهای روسی_آمریکایی بعید است؛ زیرا با آزادسازی داراییهای توقیف شده ایران، سپاه پاسداران حمایتش را از اسد افزایش خواهد داد و در سابقه تقویت یکی بر دیگری، چشماندازی برای برقراری صلح در سوریه به وسیله نقش سازنده روسیه باقی نمیماند.
مورد دیگر از مطالبی که درباره ایران بوده و در سایت ایران مؤسسه منتشر شده، گفتگویی است که در با ولادیمر میلف (معاون وزیر سابق انرژی روسیه) با عنوان «شکوه پارسی» انجام داده است؛ او در بخشی از این گفتگو میگوید «رسیدن به توافق بین ایران و گروه ۵+۱ در مورد برنامه هستهای ایران نه تنها دارای ابعاد مهم ژئوپلتیک بوده، بلکه پیامدهای اقتصادی پیشبینی ناپذیری نیز نخواهد داشت.
به عنوان یکی از نتایج لغو تحریمها، ایران مصمم به بازگشت به بازار بینالمللی نفت خواهد بود؛ عرصهای که برای سالهای بسیار، به روی ایران بسته بود. ایران کشوری است که به طور سنتی کشف تا استخراج نفت را تجربه کرده است.
عرصه نفتی ایران عرصه بسیار ناکارآمدی است که تحت کنترل و مدیریت دولتی قرار دارد. آنها نتوانستند سطح تولید را به زمان پیش از انقلاب که روزانه شش میلیون شبکه نفت بود بازگردانند؛ اوج افزایش تولید آنها در سال ۲۰۱۰ بود که به روزانه چهار میلیون بشکه رسید.
بنابراین، بازگشت به ظرفیت بالاتر یا حرکت به جلو به سمت تولید بیشتر نیازمند زیرساختها و فرایند پیچیدهای است که در کوتاه مدت تحقق نمییابد؛ در نتیجه، نباید بازگشت ایران به بازار جهانی نفت را موازی با سقوط قیمت در نظر بگیریم. این حجم از صادرات نفت ایران منجر به فروپاشی قیمت جدید نخواهد شد.»
شایان توجه است که تحلیلگران و صاحبنظران روسیه در مورد پیامدهای بازگشت ایران به بازار جهانی انرژی و عرصه اقتصاد بینالمللی پس از لغو تحریمها دیدگاه یکسانی ندارند. برخی از آنها از جمله بووت بر این باورند که این بازگشت ممکن است در آینده منافع روسیه را با مخاطراتی از ناحیه رقیب انرژی خود مواجه سازد.
عرصه رقابت روسیه و ایران در مسئله انرژی بارها توسط پژوهشگران در مؤسسات و اندیشکدههای دولتی و غیردولتی مورد بحث قرار گرفته است.
انتهای پیام/